Hazara News Australia هزاره نیوز استرالیا

Hazara News Australia  هزاره نیوز استرالیا هزاره برادکاستینگ سیروایس پایگاه اطلاع رسانی دقیق و به موقع در استرالیا.
(3)

30/12/2023
28/12/2023
طبق گزارش‌ها شاهدخت آن قرار است نقش مهم و ویژه‌ای در مراسم تاج‌گذاری برادر بزرگ‌ترش، پادشاه چارلز، داشته باشد. شاهزاده خ...
27/04/2023

طبق گزارش‌ها شاهدخت آن قرار است نقش مهم و ویژه‌ای در مراسم تاج‌گذاری برادر بزرگ‌ترش، پادشاه چارلز، داشته باشد. شاهزاده خانم رویال قرار است حامل «عصای طلایی» باشد.

پس از برگزاری مراسم تاج‌گذاری و تدهین در کلیسای وست‌مینستر در تاریخ ۶ می، شاهدخت آن محافظت تشریفاتی کالسکه شاه چارلز و ملکه کامیلا را بر عهده داشته و سوار بر اسب، پیش‌قراول ۶۰۰۰ نفر از محافظان خواهد بود.

قدمت این سنت به قرن پانزدهم بازمی‌گردد، زمانی که حکمروانان دو چوب‌دست از طلا و نقره را برای محافظت از خود در برابر خطر به همراه داشتند.

رسم و رواج عید در منطقه سرچشمه میدان وردک عید سعید فطر و قربان به گونه‌های مختلف در افغانستان تجلیل می‌شود.مردم منطقۀ سر...
25/04/2023

رسم و رواج عید در منطقه سرچشمه میدان وردک

عید سعید فطر و قربان به گونه‌های مختلف در افغانستان تجلیل می‌شود.

مردم منطقۀ سرچشمه ولایت میدان وردک نیز به شکل‌های مختلف عید فطر و قربان را گرامی‌ می‌دارند.

مردم سرچشمه پیش از رسیدن عید، خانه‌تکانی می‌کنند، لباس عیدی برای اعضای فامیل خود می‌خرند، خجور و هفت میوه آماده می‌کنند و نامزادداران برای نامزادشان عیدی می‌برند.

روز عید را نیز با برنامه‌های متنوع جشن می‌گیرند. «حدیثه» می‌گوید: «مردم سرچشمه در گذشته به جای میوۀ خشک، از توت، چهارمغز، سنجد و قولنگ استفاده می‌کردند ولی حالا از کیک و کلچه استفاده می‌کنند.»

محمدصالح ۱۵ ساله نیز می‌گوید: «در روز عید، کوچک‌تر‌ها برای ادای احترام و عیدمبارکی نزد بزرگان اقارب و خویشاوندان خود می‌روند.»

وی همچنین از بازی‌های روز عید یاد می‌کند و می‌افزاید: «بازی‌هایی چون لولگ‌دوانی، تشله‌بازی، دنده‌کلیک، غورثی، چهارمغزبرد و گاهی هم بودنه‌جنگی و شکار بودنه در کوه‌ها، از جمله برنامه‌های تفریحی بچه‌ها در ایام عید است.»

صالح به تغییراتی که طی سال‌های اخیر در بازی‌ها و برنامه‌های عیدی به وجود آمده اشاره می‌کند و می‌گوید: «در سال‌های اخیر به‌خصوص دو سال پسین، ما شاهد تغییرات زیادی در رسم و رواج‌ها بوده‌ایم. بسیاری از برنامه‌های تفریحی فراموش شده‌اند.»

خداداد ۷۸ ساله که فعلا ًکلان‌قوم خود است نیز در این باره می‌گوید: «رسم و رواج‌ها در سرچشمه در حال تغییر است. تنها چیزی که از قدیم مانده قوش یا نان عید است.»

او می‌افزاید: «ما در سه روز عید نان عید می‌نماییم. در روز عید میان سه قریه (تینه قلا، بالنه قلا و پیتو) پِشک انداخته می‌شود. نام هر قریه که برامد، روز اول را همان قریه برای اهالی دیگر قریه‌ها قوش/ نان می‌کند. در قدیم به هر خانه تعداد ده نفر می‌رسید ولی حالا به دلیل مهاجرت‌ها به هر خانه هشت نفر می‌رسد.»

محمود یکی از رواج‌های این منطقه را رفتن نزد مرده‌دار‌ها می‌داند و می‌گوید: «یکی از خوبی‌های رسم و رواج سرچشمه در ایام عید، رفتن نزد مرده‌دارها، مریضان و کهن‌سال‌های منطقه است.»

زرمینه ۶۵ ساله، عیدی بردن به خانۀ عروس را یکی از رواج‌های دیگر ایام عید می‌داند و می‌گوید: «در قدیم وقتی نامزاد بودم، خانواده خسورم که خانه شان در «قول خدای‌داد» بود، یک جوره لباس، یک تشت خجور، یک جوره پیزار سرکج، به عنوان عیدی آوردند. من خیلی خوشحال شده بودم. چون آن وقت‌ها سطح توقع مردم کم بود. با یک چیزی کم هم خوشحال می‌‌شدند؛ اما امروزه تا یک یا یک‌ونیم لگ افغانی را مصرف عروس در عیدی بردن نکنی، به نظر کسی نمی‌آید.»

به گفتۀ او رسم و رواج مردم سرچشمه مخصوصاً در عیدی و عروسی خیلی تغییر کرده است. به همین خاطر اکثر مردم توان مصرف گزاف را ندارند.

تیموری

کمیته رویت هلال ا.ا.ا فردا جمعه را اولین روز عید سعید فطر اعلام نمود؛سترې محکمې سبا د شوال لومړی د کوچني اختر لومړی ورځ ...
20/04/2023

کمیته رویت هلال ا.ا.ا فردا جمعه را اولین روز عید سعید فطر اعلام نمود؛

سترې محکمې سبا د شوال لومړی د کوچني اختر لومړی ورځ اعلان کړه
تاسو ټولو ته دې مبارک وي.

طالبان: به مناسبت عید سعید فطر سه روز رخصتی است. طالبان به مناسبت عید سعید فطر سه روز را رخصتی عمومی اعلام کردند.به نقل ...
19/04/2023

طالبان: به مناسبت عید سعید فطر سه روز رخصتی است.


طالبان به مناسبت عید سعید فطر سه روز را رخصتی عمومی اعلام کردند.

به نقل از آژانس باختر، وزارت کار و امور اجتماعی با نشر اطلاعیه‌ای گفته است که «در مطابقت با تقویم ۱۴۴۴ هـــ‌ ق، از اول تا سوم ماه شوال به مناسبت ایام عید فطر در کشور رخصتی عمومی است.»

در این اطلاعیه همچنین از وقت کاری ادارات دولتی در سال جاری خبر داده شده است.

براساس این اطلاعیه، وقت کاری کارمندان دولتی پس از عید سعید فطر برای شش ماه نخست سال، از ۸ صبح تا ۴ عصر با یک ساعت وقفه (۱-۲)، می‌باشد.

اوقات کاری روزهای پنجشنبه از ساعت ۸ صبح تا ۱ عصر می‌باشد.

۳۵ اثر باستانی از ساحه منار جام ولایت غور دریافت گردیده است.مسولان محلی طالبان از ولایت غور گزارش میدهند، که ۳۵ اثر باست...
18/04/2023

۳۵ اثر باستانی از ساحه منار جام ولایت غور دریافت گردیده است.

مسولان محلی طالبان از ولایت غور گزارش میدهند، که ۳۵ اثر باستانی شامل ۱۵ سکه فلزی و ۲۰ پارچه از تیگرهای سفالی از منطقه منارجام ولایت غور دریافت گردیده است.

نظام الدین ابراهیمی، مدیر آبدات تاریخی ریاست اطلاعات و فرهنگ طالبان در غور، از تحویل دادن ۳۵ اثر کشف شده از زمان حکم روایی غوریان به این ریاست در روز سه شنبه( ۲۹ حمل)، خبر داده است.

گفته میشود که این اثر های کشف شده، در نتیجه سعی و تلاش مهندس های باستان شناس افغانستان به دست آمده است.

غور از جمله ولایت های باستانی افغانستان است که مشهورترین و قیمتی ترین اثر باستانی این ولایت، منارجام نام دارد.

با ممنوعیت دختران از تحصیل و مشکلات اقتصادی درافغانستان ده ها مکاتب خصوصی در کابل مسدود گردیده است.اتحادیه مکاتب خصوصی ا...
14/04/2023

با ممنوعیت دختران از تحصیل و مشکلات اقتصادی درافغانستان ده ها مکاتب خصوصی در کابل مسدود گردیده است.

اتحادیه مکاتب خصوصی افغانستان می گوید:”که در این اواخر ده ها مکتب به دلیل ممنوعیت تحصیل دختران از صنف شش به بالا و مشکلات اقتصادی در کشور باعث گردیده ،این مکاتب مسدود گردد.”

اسلام الدین یارمل، رئیس این اتحادیه گفت:« اگریک مکتب بسته میشود، ما به طور اوسط از ۱۵ تا ۵۰ معلم ، را از دست میدهیم این وضعیت چالش برانگیز و خیلی درد آور است.»

او افزود اگر جهان و ادارات کمک کننده بین المللی این مکاتب را کمک ننمایند، در پهلوی مکتب های اناث مکاتب ذکور نیز بسته خواهیدگردید.

همچنان گفته میشود که در افغانستان به تعداد ۳۶۰۰ مکتب خصوصی ثبت و فعالیت مینمود.
که در این اواخر به دلیل مشکلات اقتصادی مردم بسیاری از این مکاتب مسدود گردیده است.

این در حالی است، که طی چندین روز گذشته مکتب های؛ چون: رونق دانش، دهکده علم، یک شعبه خانه نورو دانش، مکاتبی هستند که به دلیل فقر بیش از حد به روی دانش آموزان پسر مسدود گردیده است.

بهار از منظر حافظ و مولانا محمود جعفرينوروز می‌رسد. سالي می‌گذرد و سالي می‌آيد. زمستان سر در لاك خويش می‌كند و بهار باشا...
14/04/2023

بهار از منظر حافظ و مولانا

محمود جعفري

نوروز می‌رسد. سالي می‌گذرد و سالي می‌آيد. زمستان سر در لاك خويش می‌كند و بهار باشادابي كامل چهره می‌گشايد. درخت‌ها به شكوفه می‌نشينند. سبزه‌ها جلوة ديگري می‌يابند. گل‌ها تن می‌آرايند و بلبلانِ مست به نغمه سرايي می‌پردازند. درنتيجه طبيعت حيات تازه‌اي می‌يابد.

تغيير «حال» طبيعت، جلوه‌هاي ظاهري آن‌ست. اما آيا انديشيده‌ايم كه در اين «صورت» زيبا و دلگشا، «سيرت» زيباي ديگري هم هست كه نگاه مان را به خويش می‌خواند؟

شكي نيست كه جدا از صورت، سيرتي هم وجود دارد. آن چه را ما به چشم می‌بينيم غير آن است كه به دل‌هاي اهل «طريقت» راه دارد. به عبارت ديگر دو نوع طبيعت وجود دارد؛ يكي آن كه به ديده «آيد» و ديگري آن كه به ديده «درآيد». يكي وجود عيني و شهودي طبيعت است و ديگري وجود معنوي و ادراكي آن. در وجود عيني طبيعت جز ماده چيزي ديده نمی‌شود. درخت‌ها پس از يك خواب زمستاني بيدار می‌گردند. گل‌ها شكوفه باز می‌كنند و عطر می‌پراكنند. سبزه‌ها از نو سر بر می‌كنند و رشد طبيعي خويش را كمال می‌بخشند. اما در وجود باطني طبيعت، هزاران «وجود» سر از خاك برمی‌كشد و در جان عاشق، جهاني را می‌آرايد. به نظر می‌رسد اين «وجود»، «وجود حقيقي» عالم بوده باشد؛ چرا كه «هستِ» ظاهر، حكايت «حالِ باطن» را می‌كند و در پرتو آن شكل خويش را فراچنگ می‌آورد. همان‌سان كه جسم آدمی‌ جز پوست و گوشت و استخوان چيزي نيست بلكه روح و جان است كه او را قوام بخشيده و راه می‌برد، ساير ماديات هم در شعاعِ «هستِ» «جان»، صورت يافته‌اند. ليكن اين كه آن «جان» چيست و چگونه می‌باشد، از قوة ادراك ما بيرون است. ما از درك آن عاجز می‌باشيم. البته منظور از درك جان، درك واقعي آن است ورنه هر چشمِ دلي، می‌تواند به درون پرده راه بَرد. اگر اندكي از خود بيرون آييم و چشم به درون دوزيم به آساني می‌توانيم دريابيم كه چه راز‌ها در درون اين پردة خموش جريان دارد. از همين‌جاست كه فرق يك شاعر و عامی ‌روشن می‌شود. شاعر نگاهش را به درون طبيعت می‌كشاند ولي يك فرد عادي تنها به چشم جسماني اكتفا می‌كند. همچنان كه يك انديشمند هيچ‌گاه در ظاهر يك پديده باقي نمی‌ماند بلكه در موج بي‌كران هستي شنا می‌نمايد، يك شاعر نيز سَیل گل را مد نظر ندارد. او هميشه سعي می‌ورزد تا به دنياي اسرار راه يابد و از جهان «ضمير»، خبر تازه‌اي به دست آورد. شاعران بزرگ معمولاً كساني بوده‌اند كه توانسته‌اند تا دلِ درياها راه بروند و بر عمق اقيانوس‌ها منزل گزينند. در ميان شاعران پارسي‌گوي می‌توان از حافظ، مولانا جلال‌الدین بلخي، سعدي، عطار نيشابوري، حكيم سنايي غزنوي، بيدل، صائب، خيام، باباطاهر و… نام برد. ما براي اين كه توانسته باشيم بهار را از منظر اين بزرگان ببينيم، به چند شعر از اين ميدان‌دارانِ جاودان‌ياد توجه می‌كنيم. نخست سري به خانة حافظ می‌زنيم:

صبا به تهنيت پير می‌فروش آمد

كه موسم طرب و عيش و ناز و نوش آمد

هوا مسيح نفس گشت و باد نافه گشاي

درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد

تنور لاله چنان بر فروخت باد بهار

كه غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد

به گوش هوش نيوش از من و به عشرت كوش

كه اين سخن سحر از‌ هاتفم به گوش آمد

ز فكر تفرقه باز آي تا شوي مجموع

به حكم آن كه جوشد اهرمن، سروش آمد

ز مرغ صبح ندانم كه سوسن آزاد

چه گوش كرد كه با ده زبان خموش آمد

چه جاي صحبت نامحرم است مجلس انس

سر پياله بپوشان كه خرقه‌پوش آمد

زخانقاه به ميخانه می‌رود حافظ

مگر زمستي زهد ريا به هوش آمد

قبلاً بايد دانست كه حافظ يك عارف است؛ عارفي كه مسلك و مشرب ويژة خود را دارد. او در عرفان خويش با ريا و تظاهر مخالف است و شديداً از آن بیزاری می‌جويد. در مسلك حافظ «رندي» تنها راه وصل به حقيقت می‌باشد. ميخانه (كه مقصود باطن عارف كامل است) به ديدة او قداست برتر از جايگاهي دارد كه زاهدان ريايي در آن پناه می‌برند. حافظ ميخانه را جاي هوش‌انگيز می‌داند و خانقاه را محلي براي ذكر و و عظ و ريا.

با توجه به اين نکته، حافظ نشاط و خرمی‌ را حاصلِ نخستينِ بهار به حساب می‌آورد. بهار در نگاه حافظ موسم عيش و طرب است. فرصتي است براي شادماني؛ چه اين كه در اين مقطع سال، طبيعت در حالت شكفتن و جواني می‌باشد. جواني، شادابي و نخوت را در ذات خود دارد. لهذا اگر خواجة شيراز می‌آيد بهار را اين گونه توصيف می‌كند:

صبا به تهنيت پير می‌فروش آمد

كه موسم طرب و عيش و ناز و نوش آمد

هوا مسيح نفس گشت و باد نافه گشاي

درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد

تنور لاله چنان بر فروخت باد بهار

كه غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد

در حقيقت آدمی ‌را به خوانش اصل و جوهرة هستي دعوت می‌كند. او معتقد است كه شادابي و سبزينگي، جوهر اصلي طبيعت را تشكيل می‌دهد. در عين حال كه بهار را فرصت «عيش» می‌خواند اما «عيش» را در آن می‌داند كه انسان از خود وا رهد و در پناه معشوق خويش مأوا گزيند:

به گوش هوش نيوش از من و به عشرت كوش

كه اين سخن سحر از ‌هاتفم به گوش آمد

ز فكر تفرقه باز آي تا شوي مجموع

به حكم آن كه جو شد اهرمن، سروش آمد

«تفرقه» در بيت فوق به معناي گسستن انسان از حق (در پي نسبت دادن او همه چيز را به سعي خويش)، می‌باشد. حافظ خواننده را دعوت می‌كند به اين كه چشم بگشايد و به آفرينندة بهار دل ببندد. در وجود او خود را فنا سازد و هرگز در بند رنگ‌ها «جان» نبازد:

ز مرغ صبح ندانم كه سوسن آزاد

چه گوش كرد كه با ده زبان خموش آمد

بعد از اين اشارت، زبان به نقد می‌گشايد. زاهدان ريايي را نابينايان حقيقت می‌خواند و می‌فرمايد:

چه جاي صحبت نامحرم است مجلس انس

سر پياله بپوشان كه خرقه‌پوش آمد

حافظ به اين باور است كه طبيعت تنها به كساني حقيقت خويش را آشكار می‌سازد كه چشم دل را وا نمايد و از طريق دل خانة معشوق را بجويد. او رمز رسيدن به معشوق را در دوري از زهد و تقواي ريايي می‌داند. «ميخانه» به نظر او محلي است براي شناخت و تفكر :

ز خانقاه به ميخانه می‌رود حافظ

مگر زمستي زهد ريا به هوش آمد

همين نگاه عارفانه به طبيعت و بهار را در غزل ديگر وي نيز می‌بينیم:

نو بهار است، در آن كوش كه خوش‌دل باشي

كه بسي گل بدمد باز و، تو در گل باشي

من نگويم كه كنون با كه نشين و چه بنوش

كه تو خود داني اگر زيرك و عاقل باشي

چنگ در پرده همين می‌دهدت پند ولي

و عظت آنگاه كند سود كه قابل باشي

در چمن هر ورقي دفتر حالي دگر است

حيف باشد كه زكار همه غافل باشي

نقد عمرت ببرد غصه دنيا به گزاف

گر شب و روز در اين قصه مشكل باشي

گرچه راهي است پر از بيم ز ما تا بر دوست

رفتن آسان بود ار واقف منزل باشي

حافظا! گر مدد از بخت بلندت باشد

صيد آن شاهد مطبوع شمايل باشي

حافظ در اين شعر نيز نگاه عارفانه دارد. بهار در منظر او جلوه‌گاهي است از زودگذري، عيش و نشاط، پندآموزي و فرصتي براي درك و شناخت بيشتر. او از خواننده می‌خواهد تا قابليت درك را در خويش بالابرده بال و پر دهد. از فرصت پيش آمده سود كامل ببرد و هميشه در طلب كمال سعي ورزد. او عقيده‌مند است كه اگر شناخت حاصل گردد، تمام رنج و غم دنيا از دل می‌رود و رسيدن به منزل آسان می‌شود:

گرچه راهي است پر از بيم زما تا بر دوست

رفتن آسان بود ار واقف منزل باشي

اما باید دید که مولانا چگونه با بهار برخورد می‌کند؟ آيا عارفان حافظ در نگاه مولانا هم وجود دارد يا مولانا صورت ديگري از طبيعت را مشاهده می‌كند؟

امروز روز شادي و امسال سال گل

نيكوست حال ما كه نيكو باد حال گل

گل را مدد رسيد زگلزار روي دوست

تا چشم ما نبيند ديگر زوال گل

مست است چشم نرگس و خندان دهان باغ

از كرّ و فرّ و رونق لطف و كمال گل

سوسن زبان گشوده و گفت به گوش سرو

اسرار عشق بلبل و حسن خصال گل

جامه‌دران رسيد گل از بهر داد ما

زان می‌دريم جامه به بوي وصال گل

گل آن‌جهاني است نگنجد دراين جهان

در عالم خيال چه گنجد خيال گل

گل كيست؟ قاصدي‌ست ز بستان عقل و جان

گل چيست؟ رقعه‌اي‌ست ز جاه و جمال گل

گيريم دامن گل و همراه گل شويم

رقصان همی‌رويم به اصل و نهان گل

اصل و نهال گل، عرق لطف مصطفاست

زان صدر، بدر گردد آن‌جا هلال گل

زنده كنند و باز پر و بال نو دهند

هر چند بر كنيد شما پر و بال گل

مانند چار مرغ خليل از پي وفا

در دعوت بهار ببين امتثال گل

خاموش باش و لب مگشا خواجه غنچه‌وار

می‌خند زير لب تو به زير ظلال گل

مولانا در اين شعر به چند موضوع اساسي اشاره می‌کند:

نشاط و سرزندگي طبيعت از خصايص اوليه بهار است. همزمان با رسيدن فصل بهار طبيعت نيز چهرة ديگر به خود می‌گيرد. گل می‌شكفد و چهره‌ها نيز در ساية آن لبخند تازه با خود می‌آورند.
همچنان كه در نگاه عارفانة حافظ يادآور شديم، مولانا نيز از شكوفايي طبيعت فهم و درك ديگري دارد. گلي را كه در اينجا بو می‌كند، يك صورت ظاهري دارد كه در بيرون انعكاس يافته است ويك صورت باطني دارد كه تنها در چهرة معشوق قابل رؤيت می‌باشد. به باور او، گلِ اين جهان جلوه‌اي است مختصر از گلِ روي دوست:
گل آن‌جهاني است نگنجد دراين جهان

در عالم خيال چه گنجد خيال گل

مولانا نيكويي حال خويش را در نيكويي حال گل می‌داند و وجود او را عامل وجود خويش می‌شمارد. در حقيقت اشاره می‌كند به «وحدت وجود».
مولانا هرگونه تغيير را در مسير طبيعت نشانه‌اي از كمال به حساب می‌آورد. در انديشة او شادي و غم هردو محصول كمال طبيعت می‌باشد. تحولاتي كه در عالم خلقت اتفاق می‌افتد رمز تكامل آن به حساب می‌آيد، نه عيب و نقص خلقت.
مسئلۀديگري كه در اين شعر مطرح شده عشق است؛ عشقي كه ميان گل و بلبل وجود دارد. عشق بلبل ناشي از خصال گل است:
سوسن زبان گشوده و گفت به گوش سرو

اسرار عشق بلبل و حسن خصال گل

خداوندگار بلخ می‌فرمايد: اسرار اين عشق را تنها می‌توان از زبان سوسن شنيد؛ يعني اي طالب حقيقت! چشم دل وا كن و اسرار عشق را از زبان طبيعت خاموش بشنو! چنانچه در شعر حافظ نيز ديديم.

به نظر مولانا اين عالم نمادي از جهان ديگر است. پيام جهان ديگر را به گوش ما می‌خواند. او جایگاه عالم ديگر را به ما تعريف می‌كند. به اين تربيت هم نامه و خط است و هم نامه‌رسان؛ اما ما بايد به خويش آييم و در پي درك خويش دامن ببنديم:
گل كيست؟ قاصدي‌ست ز بستان عقل و جان

گل چيست؟ رقعه‌اي‌ست ز جاه و جمال گل

رجعت به اصل، موضوع ديگري است كه در اين شعر مطرح شده است. مولانا بهار را آيينة رجوع انسان به اصل پاك خود می‌داند. او معتقد است كه اصل پاك انسان همان دين فطري محمد است:
گيريم دامن گل و همراه گل شويم

رقصان همی‌رويم به اصل و نهان گل

اصل و نهال گل، عرق لطف مصطفاست

زان صدر، بدر گردد آنجا هلال گل

نكتة آخر اين كه بهار در ديدگاه مولانا بيداري طبيعت است كه پس از يك خواب طولاني دوباره جان می‌گيرد نه اين كه حيات خويش را از نوآغاز نمايد:
زنده كنند و باز پر و بال نو دهند

هر چند بر كنيد شما پر و بال گل

به اين ترتيب می‌بينيم كه حافظ و مولانا از بهار تعريف ديگري را ارايه می‌دهند و آن را جلوه‌اي از جهان ديگر می‌شمارند كه در پي يك خواب زمستاني بار ديگر بيدار می‌شوند. به اين طريق می‌توان بهار را درسي براي آخرت و جهان علوا دانست.

ثبت نخستین مرگ ناشی از آنفولانزای پرندگان در چینسازمان بهداشتی جهان روز گذشته از نخستین مرگ ناشی از آنفولانزای مرغ در چی...
12/04/2023

ثبت نخستین مرگ ناشی از آنفولانزای پرندگان در چین

سازمان بهداشتی جهان روز گذشته از نخستین مرگ ناشی از آنفولانزای مرغ در چین خبر داده است.

رونمایی ازیک مجری با هوش مصنوعی در اخبار مجازی در کویتیک مجری با هوش مصنوعی و چهره اروپایی در اخبار مجازی کویت ظاهر شد، ...
12/04/2023

رونمایی ازیک مجری با هوش مصنوعی در اخبار مجازی در کویت

یک مجری با هوش مصنوعی و چهره اروپایی در اخبار مجازی کویت ظاهر شد، تا این مجری سرویس های خبری آنلاین را بخواند.

این مجری به زبان عربی نام خویش را فضه خواند، گفت که او اولین مجری باهوش مصنوعی است که در این رسانه کار می کند.

همچنان او از مخاطبان خواست تا در پاسخ به سوال اینکه آنها چه نوع خبر را بیشتر می پسندند؟ و گفت مشتاقم نظریات شمارا بشنوم

به آتش کشیده شدن یک مکتب متوسطه دخترانه توسط افراد ناشناس در ولایت زابلمنابع محلی از ولایت زابل گزارش میدهد که افراد ناش...
12/04/2023

به آتش کشیده شدن یک مکتب متوسطه دخترانه توسط افراد ناشناس در ولایت زابل

منابع محلی از ولایت زابل گزارش میدهد که افراد ناشناس یک مکتب متوسطه در ولایت زابل را به آتش کشیده اند.
که تاهنوز معلوم نیست که این مکتب به چی دلیل و توسط چی کسانی به آتش کشیده، شده است.

به گفته منابع محلی این واقعه، در روستای شوخک ‌ولایت زابل، شهرصفا به روز سه شنبه (۲۲،حمل) رخ داده است؛ اما گفته میشود، که در این آتش سوزی تمام اسناد های مربوط مکتب و کتاب های شاگران نیز سوخته است.

همچنان طالبان تا هنوز درمورد به آتش کشیده شدن این مکتب به رسانه ها چیزی نگفته اند.

این در حالی است، که این نخستین مکتب در افغانستان نیست که توسط افراد ناشناس به آتش کشیده میشود؛ بلکه چندین روز پیش نیز یک مکتب دخترانه در ولسوالی اندخوی ولایت فاریاب توسط افراد ناشناس به آتش کشیده شده بود.

تغییر رسم و رواج عروسی در منطقه سرچشمه ولسوالی جلریز میدان وردک سرچشمهرسم و رواج عروسی در مناطق مختلف افغانستان به شیوه‌...
12/04/2023

تغییر رسم و رواج عروسی در منطقه سرچشمه ولسوالی جلریز میدان وردک

سرچشمه

رسم و رواج عروسی در مناطق مختلف افغانستان به شیوه‌های گوناگون اجرا ‌می‌شود. این رسم و رواج‌ها طی دو دهه‌ی اخیر دستخوش تغییرات زیادی شده است. منطقه سرچشمه ولسوالی جلریز ولایت میدان وردک یکی از مناطق افغانستان است که رواج‌های عروسی در آن‌جا تغییرات چشمگیری یافته است.

این تغییرات عموماً شامل شیربها، لباس و زیورات عروس، شیوه‌ی انتخاب همسر، ابزارهای حمل ونقل، آگاهی‌دهی، تعداد مهمانان و… ‌می‌شود.

رقیه تیموری باشنده پشت‌مزار سرچشمه ولسوالی جلریز ولایت میدان وردک ‌می‌گوید: «در گذشته انتخاب همسر به وسیله‌ی خانواده داماد و عروس صورت ‌می‌گرفت. از دختر و پسر کدام نظری گرفته نمی‌شد؛ اما حالا ازدواج به خواست دوطرف صورت ‌می‌گیرد.»

او که دو سال پیش با یکی از باشندگان ولسوالی جلریز میدان وردک نامزاد شده، ‌می‌گوید: «من از طریق فیسبوک با شوهرم که در یکی از کشورهای خارجی است، آشنا شدم. سه سال باهم صحبت داشتیم تا این که خانواده‌ی شوهرم برای خواستگاری آمد. خانواده‌ی من در ابتدا مخالفت ‌می‌کرد اما بعد تسلیم شد.»

او که از این انتخاب خود راضی به نظر ‌می‌رسد و ‌می‌گوید من برخلاف رسم و رواج منطقه و خواست خانواده‌ام، مبلغ یک‌ونیم لگ افغانی را گله تعیین کردم و شیرینی‌خوری را نیز بسیار مختصر، با حضور ۳۰ نفر انجام دادم.

او ‌می‌افزاید: « قلین یا گله که در بعضی جاها به آن طویانه ‌می‌گویند، در منطقه‌ی ما ۳۰۰ هزار افغانی است. بسیاری از خانواده‌ها قدرت پرداخت آن را ندارند. از این جهت مجبورند که یا هیچ عروسی نکنند یا در سن ۳۰ و ۴۰ سالگی ازدواج کنند.»

او که قبلاً در یکی از بانک‌های کشور کار ‌می‌کرد، ‌می‌گوید بسیاری از خانواده با تعیین مبلغ بلند به عنوان گله، در حقیقت دخترش را مورد معامله پولی قرار ‌می‌دهد.

او همچنین خرید لباس و زیورات را یکی دیگر از رواج‌های ناپسند منطقه ‌می‌خواند و ‌می‌افزاید: من فقط یک انگشتر طلا به مبلغ ۳۰ هزار افغانی خریدم و از خریدن گردنبند طلا خودداری کردم. در حالی که بسیار از دختر خانم‌ها علاوه بر انگشتر، تا ۴۰۰ هزار افغانی گردنبند طلا از خانواده داماد ‌می‌خواهند.»

به گفته‌ی او در گذشته مردم به جای زیورات طلا از سنگ‌های قیمتی مانند لاجورد، عقیق و نقره استفاده ‌می‌کردند و به عنوان دستبند و پایزیب از آن استفاده می‌کردند؛ اما حالا طلا تنها ابزار زینتی است که عروس‌ها از آن استفاده ‌می‌کند.

مصارف عروسی یکی از مشکلاتی که خانواده‌های داماد با آن رو به رو ‌می‌باشند.

صدیقه باشنده‌ی دیگر سرچشمه که فعلاً در یکی از کشورهای خارجی زندگی ‌می‌کند و پنج سال پیش عروس کرده است، ‌می‌گوید: «من مراسم عروسی خود را در یکی از هوتل‌های ایران با حضور ۶۰ نفر از اقوام برگزار کردم. »

این در حالی است که مراسم عروسی در کابل با حضور حداقل ۱۰۰۰- ۲۰۰۰ نفر در هوتل‌ها برگزار ‌می‌شود.

جمیله ۴۵ ساله که فعلا ۳ فرزند دارد و در منطقه سرچشمه ولسوالی جلریز زندگی می‌کند، ‌می‌گوید خرج عروسی امروز چندین برابر مصارف عروسی در گذشته است. او ‌می‌افزاید: «وقتی من عروسی کردم، مرا با اسپ به خانه‌ی شوهرم رساندند. نزدیکان داماد با شادیانه از ما استقبال کردند. اما امروز در مراسم عروسی، چندین هزار افغانی را موتر گل‌پوش ‌می‌کنند و عروس را به خانه داماد ‌می‌رسانند.»

او همچنین ‌می‌افزاید: در گذشته در منطقه ما برای خبر کردن مردم جهت شرکت در عروسی یا تخت جمی ‌دو نفر از کودکان تعیین ‌می‌شدند؛ اما امروز کارت دعوت چاپ ‌می‌کنند و مردم را آگاهی ‌می‌دهند که این خود یک مصرف اضافی است.»

او که رقص و موسیقی را از جمله رواج‌های جدید ‌می‌خواند و ‌می‌گوید: «در گذشته وقتی زنان و دختران برای بردن عروس ‌می‌رفتند، دایره ‌می‌زدند و به صورت دسته ‌بیت و غزل ‌می‌خواندند:

گُله بردیم

برگ گُله بردیم

از خانه عروس

شیرین گله بردیم

یا:

دره وا کن

دروازه را واکن

دروازه نگین داره

چارقلف زرین داره

زهرا ۲۲ ساله باشنده‌ی اصلی سرچشمه، که فعلا صاحب ۲ فرزند است و هفت سال پیش در کابل عروسی کرده ‌می‌گوید: «من در یکی از سالن‌های عروسی غرب کابل جشن عروسی گرفتم. ۷۰۰ نفر در آن شرکت کرده بودند. من در یک شب سه نوع لباس تبدیل کردم و ۴۰۰ هزار افغانی را طلا خریدم. پدرم ۳۰۰ هزار افغانی را طویانه از خانواده شوهرم گرفته بود.»

او این کار را نادرست ‌می‌خواند و ‌می‌گوید: «مصارف عروسی در افغانستان خیلی بالاست. این امر سبب ‌می‌شود که فقر در جامعه افزایش پیدا کند. مردان برای نجات از فقر و پرداختن قرض مصارف عروسی سال‌ها به خارج از کشور بروند.»

زرمینه باشنده اصلی سرچشمه که فعلاً در قلعه ناظر از مربوطات ناحیه ششم شهر کابل زندگی می‌کند ‌می‌گوید: «من وقتی عروسی کردم شانزده سال داشتم. ما در بامیان زندگی ‌می‌کردیم و خانواده شوهرم در سرچشمه بودند. ازدواجم مطابق میل خانواده‌ی ما صورت گرفت. جشن عروسی بسیار ساده گرفتیم. یک لباس اصیل افغانی، با یک لباس، کلاه و واسکت پرروپی نقره را در روز عروسی پوشیدم. چند مرد و زن کهن‌سال برای بردنم آمده بودند و مرا با موتر مسافربری به اسم چکله از طریق سرک خامه تا نزدیک منطقه بردند و سپس با اسپ تا خانه شوهرم رساندند.

رسم و رواج عروسی طی دو دهه اخیر تغییرات زیادی یافته است. این تغییرات شامل مصارف عروسی نیز ‌می‌شود.

مصارف پرهزینه عروسی در افغانستان بسیاری از خانواده‌ها را مجبور کرده است تا مراسم ازدواج و نامزادی را به تأخیر انجام دهند و داماد برای پیدا کردن پول ازدواج، سال‌ها در بیرون از کشور به سر ببرد.

گزارش از: ذکیه تیموری

عکس: شبکه های اجتماعی

وزارت تحصلات عالی طالبان از بلند بردن معاشات استادان دانشگاه خبر دادند.وزارت تحصیلات عالی طالبان از افزایش معاشات استادا...
10/04/2023

وزارت تحصلات عالی طالبان از بلند بردن معاشات استادان دانشگاه خبر دادند.

وزارت تحصیلات عالی طالبان از افزایش معاشات استادان دانشگاه در ماه آینده خبر دادند.

اما تعدادی از استادان دانشگاه می گویند: که با تسلط طالبان در افغانستان معاشات این استادان کاهش یافته بود؛ اما حال گمان میرود که این معاشات به حالت اول خود برگشته باشد.

رونمایی از زمان برگزاری جام ملت های آسیا ۲۰۲۳ایران، آسترالیا، جاپان، کره جنوبی و قطر در یک گروه از قرعه کشی های فوتبال ج...
09/04/2023

رونمایی از زمان برگزاری جام ملت های آسیا ۲۰۲۳

ایران، آسترالیا، جاپان، کره جنوبی و قطر در یک گروه از قرعه کشی های فوتبال جام ملت های آسیا قرار گرفتند.

قرار است این قرعه کشی در یازدهم ماه می سال (۲۰۲۳)به وقت محلی قطر برگزار گردد.

و تیم ملی ایران هم به عنوان دومین تیم برتر آسیا روی صحنه این رقابت ها بازی نمایند.

گروه بندی کانفدراسیون فوتبال جام ملت های آسیا قرار ذیل است:

گروه ۲: عراق، امارت متحده عربی، عمان، ازبکستان، چین، اردن

گروه ۳: بخرین، سوریه، فلسطین، ویتنام، قرقیزستان، لبنان

گروه ۴: هند، تاجکستان، تایلند، مالزی، اندونزی، هنک کنگ

همچنان در این بازی ها ۲۴ کشور برتر آسیا برای به دست آوردن معتبرترین جایزه به مصاف هم می روند و رقابت می نمایند.

جام ملت های آسیا سال ۲۰۲۳ قرار است از ۲۲ جدی تا ۲۱ دلو در قطر برگزار گردد.

گمان میرفت این رقابت ها در چین برگزار گردد؛ اما به علت شیوع دوباره کرونا چین از برگزاری این بازی ها خود داری نمود.

گفته میشود این رقابت ها در هشت ورزشگاه در عین زمان در قطر برگزار گردد.

تفریح گاه دروازه کن ولسوالی بغلان مرکزی ولایت بغلانعکاس : نجمان نظامی
08/04/2023

تفریح گاه دروازه کن ولسوالی بغلان مرکزی ولایت بغلان

عکاس : نجمان نظامی

چهار عضو اخراج شده ایران، کشور آذربابجان را ترک کردند.یک روز پس ازاینکه جمهوری آذربایجان چهار عضور ارشد سفارت ایران را ا...
08/04/2023

چهار عضو اخراج شده ایران، کشور آذربابجان را ترک کردند.

یک روز پس ازاینکه جمهوری آذربایجان چهار عضور ارشد سفارت ایران را اخراج کردند، به گفته مقام های آذربایجان این چهار عضور خاک این کشور را به مقصد ایران ترک کردند.

این چهار عضور روز پنجشنبه، ۶ اپریل (۱۷حمل) به عنوان عناصر نامطلوب اخراج و عباس موسوی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در باکو احضار گردیده بود.

همچنان گفته میشودکه به افراد اخراج شده ۴۸ ساعت فرصت برای خارج شدن از کشور آذربایجان داده شده بود.

که به گزارش از رسانه های داخلی آذربایجان افراد اخراج شده آذربایجان را ترک کردند.

پولیس یونان از بازداشت پنج تن به ظن قاچاق انسان خبر داده است.به گفته پولیس یونان این قاچاقبران هر مهاجر را در بدل ۲۰۰۰ ی...
07/04/2023

پولیس یونان از بازداشت پنج تن به ظن قاچاق انسان خبر
داده است.

به گفته پولیس یونان این قاچاقبران هر مهاجر را

در بدل ۲۰۰۰ یورو از ترکیه به یونان انتقال می‌دادند.

زن گدا در کابل: غم امروز را بخورم یا فردا را  بعد ازظهر روز پنج‌شنبه (۱۳ دلو) ساعت ۲:۳۰ بعد از چاشت، در هوای سرد و سوزان...
07/04/2023

زن گدا در کابل: غم امروز را بخورم یا فردا را



بعد ازظهر روز پنج‌شنبه (۱۳ دلو) ساعت ۲:۳۰ بعد از چاشت، در هوای سرد و سوزان زمستان که تن هر انسانی را به لرزه می‌آورد، مادری همراه دو پسر قدونیم‌قد و یک کودک شیرخوارخود روی زمین سرد پیاده‌رو پل‌سرخ نشسته از رهگذران تقاضای کمک می‌کند. از زیر چادر سیاه رنگ‌ورورفته، دستان یخ‌زده خود را بلند می‌کند و می گوید: «خدا خیرتان بته، یک کمک بکنید. نان ندارم. اطفالم گشنه‌اند.»

او کسی نیست جز خیمچه‌گل. خیمچه‌گل ۴۲ ساله باشنده اصلی تاجیکستان است. فعلاً در بگرامی ‌کابل زیر خیمه‌ها زندگی می‌کند. او در سن چهارده سالگی همراه خانواده‌اش به ایران مهاجرت کرد. او همراه مادر و یک خواهر بزرگش در یکی از شهرهای ایران در مزرعه بادمجان رومی کار می‌کرد. پدرش بعد از چند سال کار در کارخانه خیاطی، وفات نمود. او با مادر و خواهرش تنها و بدون سرپرست ماندند. دوستان پدرش، خواهر بزرگ خیمچه‌گل را به شوهر دادند. او ماند و مادرش. وی در گفتگو با خبرگزاری فرهنگ می‌گوید: «مرا به پسر رفیق پدرم دادند. طویانه و عروسی هم نگرفتند. چون خانواده‌ی شوهرم فقیر بودند، مرا در یک محفل کوچک خانوادگی به خانواده شوهرم تسلیم کردند.»

خشوی خیمچه‌گل از تاجیکستان و خسورش از طالقان است. او دو سال بعد از عروسی در اوایل حکومت کرزی همراه خانواده خسورش به کابل آمده. به بعد از آمدن به کابل، به گدایی شروع کرد. او می گوید: «از همان روزدر حالی که یک طفل در بتن داشتم به گدایی شروع کردم تا هنوز گدایی می‌کنم. این شغل خانوادگی ماست.»

شوهرخیمچه‌گل که در حکومت پیشین کراچی میوه خشک داشت و در آن چهارمغز، کشمش، بادام و نخود می‌فروخت، بعد از چند مدت بیکارشد. بعد از آمدن طالبان برای پیدا کردن کار به ایران رفت. خیمچه‌گل می‌گوید که اگر شوهرم در ایران کارکند و پیسه روان کند، ما از زیر خیمه کوچ ‌می‌کنیم و یک خانه می‌گیریم؛ چرا که از زندگی زیر خیمه خسته شدیم.

خیمه‌ای که خیمچه گل و و فرزندانش در آن زندگی می‌کنند، در زمستان بسیار سرد و در تابستان خیلی گرم است: «سردی امسال مره بیخی بی‌طاقت می‌سازه. زندگی سرم زهر می‌شه؛ چون خیلی خنک روی است.»

دو پسر خیمچه‌گل، اسفندی هستند. از آغاز صبح تا شب در کوچه‌ها و سرک‌ها اسفندی می‌کنند. خیمچه‌گل می‌گوید: «عاید اینا هم کم شده. واقعن که زندگی در کابل مشکل شده. آدم حیران می‌مانه که غم امروز ره بخوره یا فردا ره. روز تا بیگاره بشینی هر قدر چیغ بزنی کسی برت ده روپه نمیته. نمی‌فامم چه‌کار کنم؟»

تنها خیمچه‌گل و اولاد او گدایی نمی‌کنند، بلکه بقیه اقوام شوهر او نیز گدایی می‌کنند. او می‌گوید: «‌گدایی شغل پدری[شوهر]م است. ده قوم[شوهر] ما گدایی کردن ننگ و عار نیست بلکه مثل یک وظیفه است.» اما قوم پدری او گدایی نمی‌کنند: «قومای پدرم زیاد گدایی نمی‌کنن. خانواده پدرم ده ایران ده مزرعه‌ کار می‌کنن. گاو و مال‌داری می‌کنن. زیادتر خانواده خسورم دست شان پیش مردم دراز استه و گدایی می‌کنن. از همین طریق خرج و مصرف خانواده و عیال خود را پیدا می‌کنن.»

به گفته‌ی خیمچه‌گل گاهی از زن‌ها، مردها و کودکان خوردسال در حین گدایی در کنار جاده‌ها مرده و از بین رفته‌اند: «در قوم ما کسانی‌ هستند که همی ‌شغل همیشگی شان بوده و همی قسم فوت نموده‌اند.»

خیمچه‌گل روزانه از ۱۰۰ تا ۲۰۰ افغانی عاید دارد. او می‌گوید کار ما خیلی کم شده، کسی به گداها کمک نمی‌کند. مردم فقیرتر شده‌اند. طالبان شمار زیادی از گداها را از سرک‌ها جمع کرده‌اند. خیمچه‌گل نیز از ترس این که مبادا طالبان او را نیز ببرند، فقط روزهای پنج‌شنبه و جمعه به گدایی می‌آید: « برملا کار کرده نمی‌تانم. فقط روزهای پنج‌شنبه و جمعه کار می‌کنم. می‌ترسم که طالبا مره باخودشان ببرند.»

طبق آخرین آمار وزارت اقتصاد افغانستان (۱۸ جدی)، طالبان ۲۴ هزارو ۲۷۶ گدا را از شهر کابل جمع‌آوری کرده‌اند که ۱۱ هزار و ۶۰۲ آن را زنان و ۹ هزار ۷۲۷ تن آنان را کودکان تشکیل می‌دهند. از میان زنان گدا، ۴۹۸۲ تن مستحق و ۶۶۱۴ تن دیگر حرفوی شناخته شده‌اند. همچنین از میان ۲۹۴۷ مرد گدا، ۱۰۷۲ تن مستحق و ۱۸۷۵ تن دیگر حرفوی و از میان کودکان گدا ۶۳۰ تن مستحق و ۶۰۲۲ تن دیگر حرفوی شناخته شده‌اند.

نویسنده زکیه تیموری

رئیس بانک مرکزی آسترالیا نسبت به افزایش بهای اجاره خانه در آسترالیا هشدار میدهد.فلیپ لو، رئیس بانک مرکزی آسترالیا نسبت ب...
07/04/2023

رئیس بانک مرکزی آسترالیا نسبت به افزایش بهای اجاره خانه در آسترالیا هشدار میدهد.

فلیپ لو، رئیس بانک مرکزی آسترالیا نسبت به افزایش ورود مهاجرین در آسترالیا و نبود اسکان کافی برای این مهاجرین و همزمان با افزایش بهای اجاره خانه در آسترالیا ابراز نگرانی کرد.

رئیس بانک مرکزی آسترالیا این سخنان خود را یک روز پس از تصمیم این بانک مبنی برتوقف چرخه افزایش نرخ بهره اعلام کرد.

بانک مرکزی آسترالیا میکوشد تا نرخ بهره و نرخ بیکاری، در آسترالیا کنترل و به نقطه هدف ۲ تا ۳ درصدی برساند.

فلیپ لو همچنان گفت: ضعف آسترالیا در قسمت سرمایه گزاری روی حمل و نقل، و ترجیع دادن زندگی در خانه های بزرگ نسبت به خانه های کوچک مخصوص در پایتخت مروج است را علت اصلی افزایش بهای اجاره خانه در آسترالیا عنوان نمود.

این در حالی است که مرکز تحقیقاتی املاک در آسترالیا گفته است : «که در ۱۲ ماه گذشته ۱۱.۵ در صد اجاره خانه در آسترالیا افزایش یافته است.»

مطابق طرح جدید طالبان رنگ تاکسی های شهری از زرد به آبی تغیر خواهد نمود.طرح جدید که طالبان برای تغیر رنگ تاکسی های شهری د...
06/04/2023

مطابق طرح جدید طالبان رنگ تاکسی های شهری از زرد به آبی تغیر خواهد نمود.

طرح جدید که طالبان برای تغیر رنگ تاکسی های شهری در افغانستان برگزیده اند، از رنگ زرد و سفید به آبی و سفید مبدل خواهند گردید.

حسیب الله مختار، رئیس ترافیک کابل به رسانه ها گفت:« این طرح جدید به منظور تغیر رنگ تاکسی های شهری است، که بزودی عملی خواهید گردید.»

او همچنان به رسانه ها گفت، مطابق این طرح جدید همه تاکسی های شهری از رنگ زرد و سفید به آبی و سفید تغیر خواهند نمود.

اما طالبان تاهنوز در مورد دلیل این طرح و تغیر رنگ تاکسی های شهری چیزی به رسانه ها نگفته اند.

این در حالی است که همه تاکسی های شهری در افغانستان که فعالیت مینمایند، به رنگ زرد و سفید است.

معرفی هنرمندانشمیم فروتن: چقدر خسته‌ام از ماجرای کابل ما بانو شمیم فروتن یکی از شاعران و روزنامه‌نگاران جوان است که بعد ...
06/04/2023

معرفی هنرمندان
شمیم فروتن: چقدر خسته‌ام از ماجرای کابل ما


بانو شمیم فروتن یکی از شاعران و روزنامه‌نگاران جوان است که بعد از سقوط حکومت به دست طالبان وطن را به مقصد ایتالیا ترک کرده است و در اونکونای ایتالیا زندگی می‌کند.

بانو فروتن اکنون با روزنامه هشت‌صبح همکاری دارد. در عین حال شعر هم می‌سراید. شمیم فروتن جوان با استعداد، پرتلاش و زحمت‌کش است که شعرها، مقاله‌ها و گزارش‌های متعددی او در روزنامه راه مدنیت، هفته‌نامه نیم‌رخ کابل، روزنامه هشت‌صبح و روزنامه ایتالیایی به اسم ناتا به نشر رسیده است.

خبرگزاری فرهنگ گفتگوی مختصری با او داشت که در پی آن را می‌خوانید:

آیا به یک دورۀ ادبی درخشان در افغانستان اکنون نقطه پایان گذاشته شده است؟

بعد از سقوط طالبان در دور اول و با روی‌کار آمدن نظام جمهوری، ادبیات کشور از هر نگاه در حال پیشرفت بود اما متاسفانه با تغییر رژیم و تسلط دوبارۀ طالبان آرزو‌های مردم به‌خصوص شاعران و هنرمندان کاملاً از بین رفت و دارو ندار مردم یکباره به خاک یکسان شد. ولی با این هم نمی‌توان زیاد ناامید شد؛ چون شاعران جوان و نویسندگانی هستند که هم در داخل وهم در بیرون از کشور تا هنوز فعالیت‌های ادبی دارند و راه ادبیات و هنر را ادامه می‌دهند و برنامه‌های شعری و جلسه‌های شعری ‌تشکیل می‌دهند؛ مثلا در کانادا یک انجمن ادبی است که گاهی به‌طور آنلاین و گاهی هم حضوری جلسه شعری دارد. در سویدن نیز یک جشنواره بزرگ به اسم صلصال سالانه برگزار می‌شود. در آلمان و ایتالیا نیز جشنواره و جلسه‌های شعری بین خود شاعران و ادیبان کشور گرفته می‌شود. در یکی از این جشنواره‌های شعری من هم شرکت کرده بودم. بنابراین علی‌رغم همۀ این مشکلات می‌توان در مورد شعر وادب خوشبین بود.

چرا؟

چون جوانانی هستند که با همین شرایط دارئد روی شعر کار می‌کنند و تمام دغدغۀ روزانۀ آن‌ها فقط شعر است. این جوان‌ها جلسه شعری و دورهمی ‌به اسم پنج‌شنبه‌های دیدار تشکیل می‌دهند. این جلسه‌ها در مکان‌های مختلف برگزار می‌شود. شاعران روی شعردورۀ سقوط کار می‌کنند. به نظرمن این خود یک درخشش خیلی عالی و گپ بسیار مثبت در عرصه ادبیات است. با این همه نمی‌توان گفت که ادبیات کشور در حال سقوط است؛ چون ادبیات یک کشور سرمایه معنوی و فرهنگی آن کشور است. اگر ادبیات یک کشور از بین برود و یا در اثر تحولات نابود شود ارزش‌های علمی‌ و فرهنگی آن کشور از بین می‌رود.

ما در همین چند روز پیش شاهد نشر و چاپ چندین کتاب داستان، قصه و شعر در شبکه‌های اجتماعی بودیم. از این‌رو نمی‌توان گفت که ادبیات کشور به‌طور مطلق در حال خاموشی و نابودی است. بلی، شعر و ادب درخشش، شور و هیجانی را که چندسال قبل داشت فعلاً ندارد. اما چنانچه ما در مکتب وقوع خانده بودیم که از شور و نشاط به طرف مرثیه‌سرایی کشیده شد، شعر نیز در شرایط کنونی وضعیت مشابه را دارد. شاید شعر‌هایی که از خوشی و شادمانی یاد کند نداشته باشیم یا کمتر داشته باشیم اما با آن هم ما خوشبین هستیم که ادبیات و شعر هنوز نفس می‌کشد و رنگ و روی دیگر به خود می‌گیرد.



چند نمونه شعر شمیم فروتن



دلم گرفته شبیه هوای کابل ما

چقدر خسته‌ام از ماجرای کابل ما



به گوش خسته من می‌خلد صدای کسی

که انفجار شده در فضای کابل ما



بجز تحمل این کوچه راه نیست مرا

کجا فرار کنم در کجای کابل ما ؟



چقدر درد، چرا بُغض؟ چیست دلتنگی؟

مرا فشرده به خود تنگنای کابل ما



خدا ندیده گرفت، هر دعا که می‌کردم

و ناامید شدم از خدای کابل ما



دلم گرفته به اجبار چشم می‌بندم

دلم گرفته شبیه هوای کابل ما



**

درخت آب چکان، کوچه خیس باران بود

جمالِ دخترکی پُشت ابر پنهان بود



کلاغی پیر به شاخ برهنه می‌نالید

سگی گرسنه از اقبال بد پریشان بود



صدای تیشه هیزم‌فروش می‌آمد

صدای کاج از اندوه بید لرزان بود



و مرگ در دل امواج بحر می‌پیچید

چه ناخدای جوانی که سهم طوفان بود



همیشه زوزه‌ی گرگ و شغال می‌‌آمد

و ناله‌های زنی که همیشه عریان بود



صدای سکس و هر آن‌چه که آبرویش بود

هزار قصه‌ی نا‌گفته در گلویش بود

که سرنوشت عجیبی به پیش رویش بود

و سرنوشت عجیبی که دست عصیان بود



به پشت پنجره‌ی کوچکی جهانش بود

و چشم‌های درشتی که آسمانش بود

تمام قحطی یک عمر در زبانش بود

و مُهرهای غمش دانه‌های مرجان بود



به دست‌های کثیفی همیشه جان می‌داد

به سخت‌جانی خود، مرگ را تکان می‌داد

که تیره‌بختی او، بوی آسمان می‌داد

چقدر زجرِ که او را کشیده، آسان بود؟

***

لبریز از باران ببارم ماجرایت را

لبریز از عشقت ببوسم گونه‌هایت را



گدی‌پرانی در کف بادم به دستانت

از بیشتر، من بیشتر دارم هوایت را



من سردِ سردم، برفِ برفم، لا اقل بگذار

در قلب خود باقی بمانم ردِ پایت را



من را صدا کن، با ادا، با عشق، با لبخند

من را صدا کن! دوست‌تر دارم صدایت را



من دوست‌‌تر، از دوست‌تر، من دوستت دارم

آن چشم‌هایت را نهایت چشم‌هایت را …



پس دست کم بگذار دستت را به دستانم

تا حس کنی در نبض شعرم، محتوایت را



تهیه کننده: زکیه تیموری

Address

Adelaide, SA

Website

Alerts

Be the first to know and let us send you an email when Hazara News Australia هزاره نیوز استرالیا posts news and promotions. Your email address will not be used for any other purpose, and you can unsubscribe at any time.

Contact The Business

Send a message to Hazara News Australia هزاره نیوز استرالیا:

Videos

Share



You may also like