Aman Farahmand

Aman Farahmand مرا سنگ خوانند و دریا نداند
که چون شیشه قلبیست در سینه‌ی من

زمستانه
26/03/2024

زمستانه

12/03/2024

برگزاری مراسم سالیاد شهادت پیشوای شهید در اسلام‌آباد پاکستان

گلوی آواز
شاعر: محمد عزیزی
موزیک و تنظیم: ستاد گل سرخ
بازخوانی: گروه ترانه خوانی مرکز تعلیمی مهاجرین افغانستان
تهیه شده در کمیته فرهنگی ستاد مردمی برگزاری 29مین سالروز شهادت شهید وحدت ملی
مزاری بزرگ و یاران شهیدش
پاکستان، اسلام آباد
10 مارچ 2024/ 20 حوت 1402

برگرفته از صفحه‌ نصیراحمد سهرابی

07/03/2024

می‌نخشیدم تو قد آسمو می‌گشتی
شانه ده شانه تو قد کوه می‌گشتی...

07/12/2023

حماسه‌آفرینان دیروز...

کته ریزه خوره بیدی ده کشتو
مگم سنگر خوره نگاه نکنی مو
ده دم تیر میدی سینه خوره مو
حمایت موکونی خانه خوره مو...

12/11/2023

سرود ملی هزارستان

تنظیم و آهنگ: عارف جعفری
صدا: عارف جعفری، حبیب منصوری و ابراهیم رضایی
شاعر: ابوطالب مظفری

اولین تجربه‌ی حضور در تلویزیون آمو
05/11/2023

اولین تجربه‌ی حضور در تلویزیون آمو

موج - جان باختن بیش از ۱۶۵ خبرنگار و کارمند رسانه یی در بیش از دو دهه پسین در افغانستان

https://youtu.be/xgaglO87YLY

14/10/2023

پیام داوود سرخوش هنرمند دردآشنای کشور در باره‌ی جمع‌آوری کمک برای زلزله‌زدگان ولایت هرات، ولسوالی زنده‌جان.

زلزله پیوندی با گناه نداردمحمد محق، پژوهشگر دینیشماری از ملاهای کم‌سواد فاجعه اخیر هرات و زلزله‌ای را که رخ داد به گناها...
13/10/2023

زلزله پیوندی با گناه ندارد

محمد محق، پژوهشگر دینی

شماری از ملاهای کم‌سواد فاجعه اخیر هرات و زلزله‌ای را که رخ داد به گناهان مردم پیوند می‌زنند. آنان با این کار، مردمی را که نیاز به آرامش روحی دارند بیش‌تر در معرض شکنجه روانی قرار می‌دهند‌ که گویا گناهان‌شان سبب این مصیبت شده است. کسی نیست بپرسد که اگر چنین است پس چرا این مصیبت‌ها به سراغ مردمان محرومی می‌رود که نه نقشی در انتحار و انفجار داشته‌اند، نه در ایجاد شبکه‌های بین المللی قاچاق مواد مخدر، و نه در به راه‌انداختن جنگ‌های ویران‌گر؟ این کار توهین به خداست و او را موجودی ظالم و بی‌شعور نشان می‌دهد که توان تفکیک بین نیکوکار و بدکار را ندارد.. العیاذ بالله.

زلزله دلایل مشخص فیزیکی دارد و از نظر علمی کاملا توضیح داده شده است. حوادث طبیعی تابع قوانین خاصی است و آن‌ها را در زبان دین “سنت‌های تکوینی” می‌گویند. از شصت و پنج ملیون‌ سال قبل که دایناسورها در زمین بودند، و هنوز آدمی در این‌جا پیدا نشده بود و هیچ گناهی هم رخ نمی‌داد، فاجعه‌های طبیعی اتفاق می‌افتاد و این داستان پیوسته جریان داشته است، گاهی در مقیاس بسیار کلان و گاهی در مقیاس‌های محدودتر. هم اکنون زلزله‌ها، طوفان‌ها و حوادث مشابه در سیارات دیگر نیز رخ می‌دهد، هم در منظومه شمسی ما و هم در منظومه‌های دیگر، چه در کهکشان راه شیری و چه در کهکشان‌های دورتر، و دلایل آن را علم فیزیک توضیح می‌دهد.

اگر هدف از این نوع اندرزها و هشدارها تربیت و اصلاح جامعه است، باید بدانند که برای بالا بردن سطح اخلاقی جامعه و واداشتن‌شان به ترک بزهکاری راه‌های سالمی وجود دارد، و همه در علوم تربیتی توضیح داده شده، و نیازی به این خزعبلات نمانده است. تاکید بر این‌که با ترک گناهان از حدوث زلزله جلوگیری می‌شود کاملا غلط است. وانگهی این مردم مسکین چه فرصتی برای گناه داشته‌اند؟ اگر گناهی هست دین‌فروشی است، آدم‌کشی است، انتحار است، انفجار است، محاکمه صحرایی است و صدها عمل دیگری که صاحبان‌شان بی‌مجازات می‌مانند.

برای پیش‌گیری از آسیب‌های زلزله و دیگر فاجعه‌های طبیعی باید از علم کمک گرفت. باید دانش زمین‌شناسی را مهم‌تر از فقه دانست. باید روش‌های ساختمان‌سازی را بهبود بخشید و خانه‌های مستحکم‌تر ساخت. باید مناطق آسیب‌پذیر را مشخص، و نقشه شهرسازی را اصلاح کرد. باید مردم را برای حالات اضطراری و رویدادهای پیش‌بینی‌ناپذیر آموزش داد. باید از تجربه جاپان و کوریا و بسیاری کشورهای دیگر در دنیا بهره جست و آن‌ها را به کار بست. نباید به مردم آدرس غلط داد و موجب تکرار فاجعه و افزایش تلفات شد. نباید انسان‌های درهم‌شکسته و ویران را با عذاب‌های روحی بیش‌تر شکنجه کرد.

10/10/2023

یادمان باشد که مسأله‌ی فلسطین مربوط ما نمی‌شود.

امشب ساعت ۹ به وقت افغانستان، منتظر حضور شما هستیم.
08/10/2023

امشب ساعت ۹ به وقت افغانستان، منتظر حضور شما هستیم.

به نام خداوند آگاهی، آزادی و برابریدوستان عزیز و هم‌راهان نسل پنجم، سلام.از حضور و هم‌راهی و حمایت تک تک شما که در این ب...
04/10/2023

به نام خداوند آگاهی، آزادی و برابری
دوستان عزیز و هم‌راهان نسل پنجم، سلام.

از حضور و هم‌راهی و حمایت تک تک شما که در این برنامه تشریف دارید، صمیمانه تشکر می‌کنیم.
در طول یک سال گذشته، در گام اول شیشه میدیا که برای ایجاد فضایی که با تیوری و تکنیک‌های مبارزه‌ی مدنی عاری از خشونت، در پی تحقق مصالحه‌ی مدنی و ایجاد یک جامعه‌ی زیبا، جامعه‌ای عاری از ترس و فقر و تحقیر بودیم، از محبت و مشوره و رهنمایی جمع کثیری از دوستان بهره‌مند شدیم که خوش‌بختانه اکثریت ‌‌آن‌ها را در برنامه‌ی امروز با خود داریم و این گام را در نسل پنجم و برای نسل پنجم در کنار هم بر می‌داریم.

نسل پنجم، درست مثل چهار نسل پیش از خود، نسل سنی نیست؛ نسل تقویمی است. نسلی که در دهه‌ی اول قرن جدید خورشیدی زندگی می‌کند و تصمیم دارد که چهره و صدای غالب دهه‌ی کنونی را به نام خود به تاریخ بسپارد.

نسل اول، در دهه‌ی شصت خورشیدی، نسلی ایدئولوژیک بود؛ با نگاه ایدئولوژیک و بایدها و نبایدهای جزمی ایدئولوژیک. این نسل همه چیز و همه کس را از فلتر ایدئولوژیک عبور می‌داد و «خودی‌»ها را حق می‌دانست و «غیرخودی‌»ها را یک دست از قلم می‌انداخت و مهدورالدم تلقی می‌کرد.

این نسل، یک دهه‌ی تمام، به نیروی آرمان‌های بلندی که داشت، و با ایمان به حقانیت خود و باطل بودن غیر، تلاش کرد تا واقعیت‌های درشت جامعه را تغییر دهد و آن را به جامعه‌ی بی‌طبقه‌ی کمونیستی یا بهشت بی‌عیب و کاست دینی تبدیل کند. ...

این حرکت با خروج نیروهای روسی از افغانستان و اولین تلاش‌هایی که از طرف رژیم کمونیستی برای آشتی و مصالحه‌ی ملی، و از طریق گروه‌های مجاهدین برای ایجاد حکومت عبوری صورت گرفت، به آخر خط رسید.

بعد از این، تقریباً هیچ یک از نیروهای آرمان‌گرای دهه‌ی شصت، به آرمان‌های بلند خود پای‌بند نماندند و در سطح نازل‌تری از سیاست که در آن قدرت سیاسی، حکومت، تقسیم و مدیریت قدرت سیاسی، سهم و بهره از منابع و امکانات عامه مورد بحث بود، فرود آمدند.

نسل دوم، نسلی است که در دهه‌ی هفتاد خورشیدی، به عنوان نسلی حق‌طلب و مطالبه‌گر به میدان می‌آید. داعیه‌ی این نسل دیگر تشکیل جامعه‌ی بی‌طبقه‌ی کمونیستی یا بهشت موعود مذهبی نیست. داعیه‌ی این نسل حق سیاسی و مشارکت در قدرت سیاسی و تقسیم قدرت سیاسی و مدیریت قدرت سیاسی و امکانات معیشتی جامعه است. این نسل با همین داعیه، درگیر خونین‌ترین و ویران‌گرترین جنگ داخلی شد، در صف‌های مختلف با آهن و باروت جنگید تا به حق و مطالبه‌ی خویش دست پیدا کند؛ این نسل جهاد کرده بود، این نسل در کنار رژیم کمونیستی جنگیده بود، با تفنگ آشنا بود و تجربه‌ای جز جنگ و تفنگ نداشت. به همین دلیل، صدای حق‌خواهی این نسل هم از میله‌ی تفنگ بلند شد و متأسفانه که این نسل بالاخره، به خواستی که در سر داشت، نرسید ... تا بالاخره با ورود طالبان همه به حاشیه رفتند.

بعد، رسیدیم به سوم. نسل سوم، نسل دهه‌ی هشتاد خورشیدی است که پس از سقوط حکومت طالبان به میدان آمد. این نسل، نسلی رویاپرداز و امیدوار بود که در فضای باز و دموکراسی و آزادی و حقوق بشر و ارزش‌های مدرن، و با حمایت گسترده و بی‌دریغ جهانی، به گذشته‌ی تلخ و تاریک خود پشت کرد و به آینده‌ای زیبا لبخند زد.

این نسل به مکتب و آموزش و هنر و موسیقی و ورزش و سیاست و تجارت پرداخت. این نسل از زبان حامد کرزی، در نطق ریاست اداره‌ی انتقالی، رویایی را ترسیم کرد که پیش دروازه‌ی هر افغان یک موتر ایستاد باشد و فردی از یکاولنگ برای انتخابات ریاست جمهوری نامزد شود و با رأی اکثریت قاطع مردم افغانستان به ریاست جمهوری کشور برسد و افغانستان در ظرف چند سال به سویس آسیا تبدیل شود....

این نسل، وقتی بعد از هشت نه سال تقلا و حرکت و امید و رویا، از دانشگاه و فعالیت‌های مدنی و صف گسترده‌ی رأی‌دهی و مبارزه‌ی انتخاباتی خود به عرصه‌‌ی زندگی واقعی برگشت، با دیوار اداره‌ی فاسد و ناکارامد و نظامی مالامال از تبعیض و تعصب و جامعه‌ای گرفتار مافیابازی و تقلب و دروغ و خیانت و دزدی برخورد کرد و در نتیجه، شیشه‌های امید و اعتماد و باورهایش شکست و در ختم دهه‌ی هشتاد، مخصوصاً بعد از دومین انتخابات ریاست جمهوری، تقریباً همه از رویاها و امیدهایی که در سر داشتند، به دریغ و یأس و سرخوردگی رسیدند.

در دهه‌ی نود خورشیدی با نسل چهارم مواجه هستیم؛ نسلی که چهره‌ی غالبش چهره‌ی اعتراض است. نسلی است که هر فرد و گروه آن حس می‌کند که دیگری به او دروغ گفته و خیانت کرده است. طالبان صدای اعتراض خویش را با گلوله و تفنگ و جنگ و انتحار بلند کردند، اما در این‌سو نیز تظاهرات و اعتصاب و قیام تبسم و جنبش روشنایی و جنبش رستاخیز و فرار گروهی هزاران جوان از کشور و اعتیاد و خشم و نفرت در فضای عمومی و کینه و کدورت و دشنام در زبان رهبران سیاسی و فعالین مدنی و وکلای پارلمان و زنان و روحانیون و روشن‌فکران و تاجران و اهالی فیس‌بوک، همه و همه، تصویر نسل معترض بود که از هر وسیله‌ای برای بیان اعتراض خود کار می‌گرفت تا واقعیت درشت جامعه‌ و زمانش را تغییر دهد؛ …

و اکنون، بعد از سال ۱۴۰۰ خورشیدی، با نسل پنجم مواجهیم؛ بیش از سی و پنج میلیون انسان. نسلی پر و بال شکسته که نه آرمان ایدئولوژیک دارد و نه داعیه‌ی حق و مشارکت در قدرت سیاسی. نه رویای هم‌طرازی با جهان و ساختن سویس و کوریای جنوبی دارد و نه امکان تظاهرات و جیغ و داد در تلویزیون و پارلمان و سرک‌های پیش روی دانشگاه یا جنگ فیس‌بوک. نه تفنگ گرفته می‌تواند و جبهه‌ ساخته می‌تواند و نه در خانه نشسته می‌تواند. نه تجربه‌ی کار سازمانی و تشکیلاتی دارد و نه با سواد و مهارت‌های اولیه‌ی فعالیت‌های سیاسی آشناست... نسلی که حکومتش فروریخته، اعتبارش در هم شکسته، اعتمادش از بین رفته، قشر باسواد و نخبه‌اش، در حلقه‌ها و گروه‌های مختلف، از کشور فرار کرده و یا در داخل کشور لب فروبسته و تقلا دارد تا صرفاً زنده بماند....

نسل پنجم نسلی است که از امتیازات و نعمت‌های کشورش کم‌تر استفاده کرده، اما دود و خاکستر و طعنه‌ و تحقیر را از همه کس و همه چیز روی دامن خود تحویل گرفته است.... نسلی که دستش از آسمان و پایش از زمین کنده است. این نسل، درست مانند سنگاپوری‌های وامانده در دهه‌ی پنجاه قرن بیستم که از کنفدراسیون مالی دور انداخته شدند و رییس جمهور شان در اولین نطق بعد از این حرمان و دریغ، در پیش چشمان حیرت‌زده و روان زخم‌خورده‌ی مردم خویش گریست و گفت که خیلی تلاش کردیم تا ما را با خود نگه دارند، .... اما نشد.

نسل پنجم، در کشور ما، درست مانند سنگاپوری‌های دهه‌ی پنجاه قرن بیستم، نسلی است در دوراهه‌ی یک انتخاب:
انتخاب اول این که به تجربه‌های گذشته بر می‌گردد و یا منتظر می‌ماند تا با تکرار آن تجربه‌ها و برگشتن چهره‌ها و صداها و داعیه‌های چهار نسل پیشین، چرخه‌ی زندگی اش باری دیگر بر باتلاق بچرخد و سیه‌روزی و سیه‌بختی خود را به عنوان تقدیر و سرنوشت خود باور کند و همین سیه‌روزی و سیه‌بختی را به نسل‌های بعد از خود نیز انتقال دهد؛ اما انتخاب دوم اینکه رو به آینده کند و نگاه و رویا و امید خود را در بستر واقعیت‌ تلخ و درشتی که با آن گرفتار است، به چراغ راه و نیروی حرکت و کار و تلاش خود تبدیل کند و تا سال ۲۰۳۰ که جهان بازی زیبای صلح بر روی زمین را تجلیل می‌کند، کشور خود را به نقطه‌ی مرکزی این بازی تبدیل کند و نشان دهد که در قالب سی و پنج میلیون انسان، زخم خورده، اما به زمین نیفتاده است؛ پر و بالش شکسته، اما امید و رویایش برای زندگی و کار و ساختن و آفریدن هم‌چنان زنده است؛ از چشم قدرت‌مندان و دست زورمندان افتاده است، اما به نیروی عظیم درونی خود اتکا و باور و ایمان دارد؛ نسلی که رو به آینده دارد و هرگز به گذشته بر نمی‌گردد....

باز هم به خاطره‌ی سنگاپور بر می‌گردیم: رییس جمهور گریان و دردمند این کشور، در همان نطقی که برای مردم خود داشت و گریست، یک سخنی دیگر هم گفت. گفت که از این لحظه، هیچ کسی به درد ما نمی‌خورد و به رنج ما فکر نمی‌کند. ما هستیم و خود ما که باید دست به دست هم دهیم و این کشور را، برغم تفاوت‌ها و اختلاف‌هایی که داریم، به سرزمین زیبای زندگی خود تبدیل کنیم....

همین رییس جمهور و همین مردم، به حرکت افتادند و کار کردند و با رویا و هدف و برنامه و تلاش و همت خود سنگاپور امروزی را به جهان تقدیم کردند.....

نسل امروز ما، نسل پنجم است. ما به این نسل و توان‌مندی و شایستگی‌ این نسل باور داریم. همین نسل، نسل پنجم، اولین گام خود را امروز، در اول اکتوبر ۲۰۲۳ میلادی برابر با نهم میزان ۱۴۰۲ خورشیدی، در کنار هم و در حمایت و پشتیبانی هم با ایمان و صلابت بر می‌دارد و مصمم است که در سال ۲۰۳۰ کشوری امن‌تر و زیباتر و خوبی را برای خود و جهان معرفی می‌کند.

ما با همین رویا و همین امید، نسل پنجم را نسل استوار سرزمین خود می‌دانیم.
ممنون حضور گرم همه‌ی شما هستیم و از هم‌راهی تان صمیمانه تشکر می‌کنیم.

به نام خداوند آگاهی، آزادی و برابری
دوستان عزیز و هم‌راهان نسل پنجم، سلام.
در طول یک سال گذشته، در گام اول شیشه میدیا که برای ایجاد فضایی که با تیوری و تکنیک‌های مبارزه‌ی مدنی عاری از خشونت، در پی تحقق مصالحه‌ی مدنی و ایجاد یک جامعه‌ی زیبا، جامعه‌ای عاری از ترس و فقر و تحقیر بودیم، از محبت و مشوره و رهنمایی جمع کثیری از دوستان بهره‌مند شدیم که خوش‌بختانه اکثریت ‌‌آن‌ها را در برنامه‌ی امروز با خود داریم و این گام را در نسل پنجم و برای نسل پنجم در کنار هم بر می‌داریم.

نسل پنجم، درست مثل چهار نسل پیش از خود، نسل سنی نیست؛ نسل تقویمی است. نسلی که در دهه‌ی اول قرن جدید خورشیدی زندگی می‌کند و تصمیم دارد که چهره و صدای غالب دهه‌ی کنونی را به نام خود به تاریخ بسپارد.

نسل اول، در دهه‌ی شصت خورشیدی، نسلی ایدئولوژیک بود؛ با نگاه ایدئولوژیک و بایدها و نبایدهای جزمی ایدئولوژیک. این نسل همه چیز و همه کس را از فلتر ایدئولوژیک عبور می‌داد و «خودی‌»ها را حق می‌دانست و «غیرخودی‌»ها را یک دست از قلم می‌انداخت و مهدورالدم تلقی می‌کرد.

این نسل، یک دهه‌ی تمام، به نیروی آرمان‌های بلندی که داشت، و با ایمان به حقانیت خود و باطل بودن غیر، تلاش کرد تا واقعیت‌های درشت جامعه را تغییر دهد و آن را به جامعه‌ی بی‌طبقه‌ی کمونیستی یا بهشت بی‌عیب و کاست دینی تبدیل کند. ...

این حرکت با خروج نیروهای روسی از افغانستان و اولین تلاش‌هایی که از طرف رژیم کمونیستی برای آشتی و مصالحه‌ی ملی، و از طریق گروه‌های مجاهدین برای ایجاد حکومت عبوری صورت گرفت، به آخر خط رسید.

بعد از این، تقریباً هیچ یک از نیروهای آرمان‌گرای دهه‌ی شصت، به آرمان‌های بلند خود پای‌بند نماندند و در سطح نازل‌تری از سیاست که در آن قدرت سیاسی، حکومت، تقسیم و مدیریت قدرت سیاسی، سهم و بهره از منابع و امکانات عامه مورد بحث بود، فرود آمدند.

نسل دوم، نسلی است که در دهه‌ی هفتاد خورشیدی، به عنوان نسلی حق‌طلب و مطالبه‌گر به میدان می‌آید. داعیه‌ی این نسل دیگر تشکیل جامعه‌ی بی‌طبقه‌ی کمونیستی یا بهشت موعود مذهبی نیست.
داعیه‌ی این نسل حق سیاسی و مشارکت در قدرت سیاسی و تقسیم قدرت سیاسی و مدیریت قدرت سیاسی و امکانات معیشتی جامعه است.
این نسل با همین داعیه، درگیر خونین‌ترین و ویران‌گرترین جنگ داخلی شد، در صف‌های مختلف با آهن و باروت جنگید تا به حق و مطالبه‌ی خویش دست پیدا کند؛ این نسل جهاد کرده بود، این نسل در کنار رژیم کمونیستی جنگیده بود، با تفنگ آشنا بود و تجربه‌ای جز جنگ و تفنگ نداشت.
به همین دلیل، صدای حق‌خواهی این نسل هم از میله‌ی تفنگ بلند شد و متأسفانه که این نسل بالاخره، به خواستی که در سر داشت، نرسید ... تا بالاخره با ورود طالبان همه به حاشیه رفتند.

بعد، رسیدیم به سوم. نسل سوم، نسل دهه‌ی هشتاد خورشیدی است که پس از سقوط حکومت طالبان به میدان آمد. این نسل، نسلی رویاپرداز و امیدوار بود که در فضای باز و دموکراسی و آزادی و حقوق بشر و ارزش‌های مدرن، و با حمایت گسترده و بی‌دریغ جهانی، به گذشته‌ی تلخ و تاریک خود پشت کرد و به آینده‌ای زیبا لبخند زد.

این نسل به مکتب و آموزش و هنر و موسیقی و ورزش و سیاست و تجارت پرداخت. این نسل از زبان حامد کرزی، در نطق ریاست اداره‌ی انتقالی، رویایی را ترسیم کرد که پیش دروازه‌ی هر افغان یک موتر ایستاد باشد و فردی از یکاولنگ برای انتخابات ریاست جمهوری نامزد شود و با رأی اکثریت قاطع مردم افغانستان به ریاست جمهوری کشور برسد و افغانستان در ظرف چند سال به سویس آسیا تبدیل شود....

این نسل، وقتی بعد از هشت نه سال تقلا و حرکت و امید و رویا، از دانشگاه و فعالیت‌های مدنی و صف گسترده‌ی رأی‌دهی و مبارزه‌ی انتخاباتی خود به عرصه‌‌ی زندگی واقعی برگشت، با دیوار اداره‌ی فاسد و ناکارامد و نظامی مالامال از تبعیض و تعصب و جامعه‌ای گرفتار مافیابازی و تقلب و دروغ و خیانت و دزدی برخورد کرد و در نتیجه، شیشه‌های امید و اعتماد و باورهایش شکست و در ختم دهه‌ی هشتاد، مخصوصاً بعد از دومین انتخابات ریاست جمهوری، تقریباً همه از رویاها و امیدهایی که در سر داشتند، به دریغ و یأس و سرخوردگی رسیدند.

در دهه‌ی نود خورشیدی با نسل چهارم مواجه هستیم؛ نسلی که چهره‌ی غالبش چهره‌ی اعتراض است. نسلی است که هر فرد و گروه آن حس می‌کند که دیگری به او دروغ گفته و خیانت کرده است.
طالبان صدای اعتراض خویش را با گلوله و تفنگ و جنگ و انتحار بلند کردند، اما در این‌سو نیز تظاهرات و اعتصاب و قیام تبسم و جنبش روشنایی و جنبش رستاخیز و فرار گروهی هزاران جوان از کشور و اعتیاد و خشم و نفرت در فضای عمومی و کینه و کدورت و دشنام در زبان رهبران سیاسی و فعالین مدنی و وکلای پارلمان و زنان و روحانیون و روشن‌فکران و تاجران و اهالی فیس‌بوک، همه و همه، تصویر نسل معترض بود که از هر وسیله‌ای برای بیان اعتراض خود کار می‌گرفت تا واقعیت درشت جامعه‌ و زمانش را تغییر دهد؛ …

و اکنون، بعد از سال ۱۴۰۰ خورشیدی، با نسل پنجم مواجهیم؛ بیش از سی و پنج میلیون انسان. نسلی پر و بال شکسته که نه آرمان ایدئولوژیک دارد و نه داعیه‌ی حق و مشارکت در قدرت سیاسی. نه رویای هم‌طرازی با جهان و ساختن سویس و کوریای جنوبی دارد و نه امکان تظاهرات و جیغ و داد در تلویزیون و پارلمان و سرک‌های پیش روی دانشگاه یا جنگ فیس‌بوک.
نه تفنگ گرفته می‌تواند و جبهه‌ ساخته می‌تواند و نه در خانه نشسته می‌تواند. نه تجربه‌ی کار سازمانی و تشکیلاتی دارد و نه با سواد و مهارت‌های اولیه‌ی فعالیت‌های سیاسی آشناست... نسلی که حکومتش فروریخته، اعتبارش در هم شکسته، اعتمادش از بین رفته، قشر باسواد و نخبه‌اش، در حلقه‌ها و گروه‌های مختلف، از کشور فرار کرده و یا در داخل کشور لب فروبسته و تقلا دارد تا صرفاً زنده بماند....

نسل پنجم نسلی است که از امتیازات و نعمت‌های کشورش کم‌تر استفاده کرده، اما دود و خاکستر و طعنه‌ و تحقیر را از همه کس و همه چیز روی دامن خود تحویل گرفته است.... نسلی که دستش از آسمان و پایش از زمین کنده است. این نسل، درست مانند سنگاپوری‌های وامانده در دهه‌ی پنجاه قرن بیستم که از کنفدراسیون مالی دور انداخته شدند و رییس جمهور شان در اولین نطق بعد از این حرمان و دریغ، در پیش چشمان حیرت‌زده و روان زخم‌خورده‌ی مردم خویش گریست و گفت که خیلی تلاش کردیم تا ما را با خود نگه دارند، .... اما نشد.

نسل پنجم، در کشور ما، درست مانند سنگاپوری‌های دهه‌ی پنجاه قرن بیستم، نسلی است در دوراهه‌ی یک انتخاب:
انتخاب اول این که به تجربه‌های گذشته بر می‌گردد و یا منتظر می‌ماند تا با تکرار آن تجربه‌ها و برگشتن چهره‌ها و صداها و داعیه‌های چهار نسل پیشین، چرخه‌ی زندگی اش باری دیگر بر باتلاق بچرخد و سیه‌روزی و سیه‌بختی خود را به عنوان تقدیر و سرنوشت خود باور کند و همین سیه‌روزی و سیه‌بختی را به نسل‌های بعد از خود نیز انتقال دهد؛ اما انتخاب دوم اینکه رو به آینده کند و نگاه و رویا و امید خود را در بستر واقعیت‌ تلخ و درشتی که با آن گرفتار است، به چراغ راه و نیروی حرکت و کار و تلاش خود تبدیل کند و تا سال ۲۰۳۰ که جهان بازی زیبای صلح بر روی زمین را تجلیل می‌کند، کشور خود را به نقطه‌ی مرکزی این بازی تبدیل کند و نشان دهد که در قالب سی و پنج میلیون انسان، زخم خورده، اما به زمین نیفتاده است؛ پر و بالش شکسته، اما امید و رویایش برای زندگی و کار و ساختن و آفریدن هم‌چنان زنده است؛ از چشم قدرت‌مندان و دست زورمندان افتاده است، اما به نیروی عظیم درونی خود اتکا و باور و ایمان دارد؛ نسلی که رو به آینده دارد و هرگز به گذشته بر نمی‌گردد....

باز هم به خاطره‌ی سنگاپور بر می‌گردیم: رییس جمهور گریان و دردمند این کشور، در همان نطقی که برای مردم خود داشت و گریست، یک سخنی دیگر هم گفت. گفت که از این لحظه، هیچ کسی به درد ما نمی‌خورد و به رنج ما فکر نمی‌کند. ما هستیم و خود ما که باید دست به دست هم دهیم و این کشور را، برغم تفاوت‌ها و اختلاف‌هایی که داریم، به سرزمین زیبای زندگی خود تبدیل کنیم....

همین رییس جمهور و همین مردم، به حرکت افتادند و کار کردند و با رویا و هدف و برنامه و تلاش و همت خود سنگاپور امروزی را به جهان تقدیم کردند.....

نسل امروز ما، نسل پنجم است. ما به این نسل و توان‌مندی و شایستگی‌ این نسل باور داریم. همین نسل، نسل پنجم، اولین گام خود را چند روز پیش در اول اکتوبر ۲۰۲۳ میلادی برابر با نهم میزان ۱۴۰۲ خورشیدی، در کنار هم و در حمایت و پشتیبانی هم با ایمان و صلابت برداشت و مصمم است که در سال ۲۰۳۰ کشوری امن‌تر و زیباتر و خوبی را برای خود و جهان معرفی می‌کند.

ما با همین رویا و همین امید، نسل پنجم را نسل استوار سرزمین خود می‌دانیم.
ممنون حضور گرم همه‌ی شما هستیم و از هم‌راهی تان صمیمانه تشکر می‌کنیم.

02/10/2023

«وقت هزاره تمام شد»

کوچی‌های مسلح در تبانی با طالبان، دیشب بر این مکتب در ولسوالی ورس ولایت بامیان یورش برده و چندین اصله درخت اطراف این مکتب را قطع کرده و میدان ورزشی‌اش را تخریب کرده‌اند.
یکی از کوچی‌های مسلح، در مواجهه با مردم محل و شاگردانی که برای جلوگیری از تخریب مکتب آمده بودند، گفته است:«وقت هزاره تمام شد.» این اتفاق زمانی رخ داده است که محمد اکبری باشنده‌ی این ولسوالی، چندی پیش حمایتش را از طالبان اعلان کرده و گفته بود که رعیت طالبان می‌باشد.

01/10/2023

یگو را زندگی نامهربانه
کمی هم دور برها ناجوانه...

آهنگ جدید انقلابی از داوود سرخوش ما

27/09/2023

توصیه می‌کنم مصاحبه با این کوچی را ببینید و بشنوید. او ناگفته‌های زیادی را بیان می‌کند.
از جمله جالب‌ترین نکاتی که یادآوری می‌کند، می‌گوید که کوچی‌ها کشتن و قتل را یاد نداشتند، ولی جمهوریت و امارت به آن‌ها کشتن آدم‌ها را یاد داد.
می‌گوید که در سی و هفت سال زندگی که به یاد دارم، کوچی‌ها هیچ‌گونه تغییر در زندگی‌شان نیامده است و تنها تغییری که آمده است، شتر جایش را با تراکتور کم‌وبیش عوض کرده است.
‌می‌گوید که ما دوست داریم مکتب و شفاخانه داشته باشیم، ولی کسی برای ما مکتب و شفاخانه نمی‌سازد.
می‌گوید که امارت خودش گرسنه هست و در خانه‌ی دیگران نان می‌خورد و برای ما هیچ کمکی نمی‌تواند.
در اخیر اقرار می‌کند که هزاره‌ها می‌گویند:«ما نان اوغو ره نموخریم چتل است».

مسئول زندگی رقت‌بار این‌ها کیست؟ غنی فراری که از متن همین جامعه برخاسته، فکر نمی‌کنید که مسئول درجه یک این فاجعه در درون قوم خودش می‌باشد؟

22/09/2023

این ویدیو را از زبان علی‌رضا آزمندیان به دقت گوش کنید و بسنجید که در کجای زندگی قرار دارید؟
نتیجه‌ی برداشت‌تان را کمنت کنید.

پدر و پسر هزاره در ارزگان گلو بریده شده‌اندپدر و پسر هزاره، در منطقه‌ی پشتون‌نشین ولایت ارزگان، دیروز چهارشنبه۲۰ سپتامبر...
20/09/2023

پدر و پسر هزاره در ارزگان گلو بریده شده‌اند

پدر و پسر هزاره، در منطقه‌ی پشتون‌نشین ولایت ارزگان، دیروز چهارشنبه۲۰ سپتامبر، به‌شکل فجیعانه‌ای گلو بریده شده‌اند.
این پدر و پسر، از منطقه‌ی پشتون‌نشین ارزگان به سمت قریه‌ی (بغل) در حرکت بوده‌اند که توسط افراد ناشناس دست‌گیر و گلوی‌شان بریده شده‌اند.
این اتفاق زمانی اتفاق افتاده است که چندی پیش نیز، افرادی شباهنگام درختان مثمر هزاره‌ها را در ارزگان قطع کرده و دو نفر را به قتل رسانده بودند.
از زمان حاکمیت طالبان تا کنون، این‌ها هفدهمین هزاره‌ای هستند که در ولایت ارزگان به قتل رسیده‌اند.

20/09/2023

سراج قوم بلی پتنوسه یالی

خاگیشتر خنده برآتیش موکونه
میده گی استغو جنبش موکونه
قایم الماسک دم خورده آوور
بلی ی پرگنه باریش موکونه

چودقل شی پر زده ققنوسه یالی
سراج قوم بلی پتنوسه یالی
چپاک خورده اونگی ی سرخ تاریخ
کمان رستم پر طاووسه یالی

قوده سامو شده کوتو ندریم
سراج دریم و ترس شو ندریم
زیمیستو تیر شده قد یخ و اخ شی
بهار شده غم الو ندریم

سراج د دیست مویه بیلنده جای مو
نمیتنه ایسته شه توغل د رای مو
ارباب و دارغه محتاجه درمو
دونیا که سیل کنه د بند پای مو

اجرا: گروه ترانه خوانی معرفت
مناسبت: جشن مادر
شعر و ادیت: امان الله قایمی زاده
موسیقی و کمپوز: عصمت نثار
تنظیم: نصیر احمد سهرابی
تخنیک: سخی راسخ
محل اجرا: لیسه عالی معرفت، ادیتوریم فرانسیس دوسوزا

17/09/2023

گروه سرود سید اعلا رحمتی، دوباره اعلام موجودیت کرده است.

ثبت نام بورسیه مکاتب UWC برای افغانستان آغاز شد. برندگان این بورسیه صنف ۱۱ و ۱۲ مکتب خود را در یکی از مکاتب UWC میخوانند...
16/09/2023

ثبت نام بورسیه مکاتب UWC برای افغانستان آغاز شد. برندگان این بورسیه صنف ۱۱ و ۱۲ مکتب خود را در یکی از مکاتب UWC میخوانند.
🔘 دوره ثبت نام:
✅ ۱۴ سپتمبر الی ۱ نومبر ۲۰۲۳
🔘 کشورهایی که UWC در آن مکتب دارد:
✅ ایالات متحده امریکا، کانادا، کاستاریکا در قاره امریکا
✅ انگلستان، ایتالیا، جرمنی، ناروی، هالند، بوسنی هرزگوین در قاره اروپا
✅ جاپان، چین، سنگاپور، هانگ کانگ، تایلند، هند، آذربایجان، ارمنستان در قاره آسیا
✅ افریقای جنوبی، تانزانیا در قاره افریقا
🔘 امتیازات:
✅ تکت رفت و برگشت
✅ مصارف ویزای پاکستان یا ایران
✅ مصارف اقامت در هوتل در پاکستان یا ایران
✅ ویزای کشوری که در آن قبول شده اید
✅ خوابگاه مجهز با بهترین امکانات
✅ لپ تاپ اپل
✅ انترنت پر سرعت ۲۴ ساعته
✅ بیمه صحی
✅ انواع خوراک
✅ امکانات ورزشی
✅ کتابخانه مجهز
✅ امکانات تفریحی
✅ بورسیه تحصیلی صد فیصدی لیسانس بعد از ختم مکتب
🔘 شرایط:
✅ فارغ صنف ۱۰، یازده یا ۱۲ باشید.
✅ بین ۱ آگوست ۲۰۰۵ الی ۱۵ آگوست ۲۰۰۹ متولد شده باشید.
✅ پاسپورت داشته باشید.
✅ انگلیسی قوی بلد باشید.

دعوت به هم‌کاری برای یک درد مشترک.....سال ۱۳۷۷ گروه طالبان به شهر مزار حمله کردند. به صورت وحشیانه به قتل عام مردم پرداخ...
14/09/2023

دعوت به هم‌کاری برای یک درد مشترک.....
سال ۱۳۷۷ گروه طالبان به شهر مزار حمله کردند. به صورت وحشیانه به قتل عام مردم پرداختند. آسیاب کشتار که از کینه‌ی قومیت و مذهب به چرخش آمده بود، بیش‌تر از هر گروه دیگر هزاره‌ها هدف قرار داده، تکه و پاره و خرد و خمیر می‌کرد.
۲۵ سال از عمر این تراژدی می‌گذرد. در این مدت همه آن را با سکوت بدرقه کردیم. جدیدا داکتر زهرا لطفی محقق و استاد تاریخ تاریخ شفاهی در دانشگاه می‌خواهد به سراغ این تراژدی فراموش ناشدنی رفته و روی آن کار کند. او تلاش دارد تا از طریق صحبت با شاهدان این حادثه آن را مستندسازی کرده و ثبت کند. اگر از داکتر زهرا لطفی، مورخ و پژوهشگر در حوزه تاریخ شفاهی، قصد دارد تا واقعه کشتار هزاره ها در مزار شریف توسط طالبان که در ماه اسد/مرداد سال ۱۳۷۷ خورشیدی صورت گرفت را از طریق مصاحبه با شاهدان آن واقعه، مستندسازی و ضبط کند.
اگر از بازماندگان، شاهدان و یا خانواده های قربانیان هستید و می‌خواهید روایت خود را از این واقعه با ایشان شریک و به ثبت برسانید، لطفا از طریق ایمیل و یا مسنجر فیس‌بوک که در ذیل آمده، با داکتر لطفی تماس بگیرید.

همچنین از کسانی که می‌خواهند در این پروژه تاریخ شفاهی به صورت داوطلبانه سهم بگیرند، استقبال می‌شود.

Email: [email protected]

لطفا همرسانی کنید!

09/09/2023

گل خوش‌بوی سوری صبوری کن صبوری
به پایان می‌رسد آخر همی روزهای دوری...

07/09/2023

...با تخته‌ی سیاه و تباشیر ساده‌ای
ترسیم کنیم مملکت غرق در کتاب...

هر قدر گوش کنیم، زیباست

16/08/2023

داوود سرخوش:

از کودکی بی‌وطن شده‌ام و حالا که عمرم از پنجاه سال گذشته است، هنوز هم بی‌وطنم...

16/08/2023

ساغرم آیینگی کرد و جهانی یافتم
آن جهان را بی‌کران در بی‌کرانی یافتم

شعر: دکتر شفیعی کدکنی
اجرا شده در لیسه عالی نسل فردا

15/08/2023

پیشینه‌ی تاریخی مردم هزاره:

۱. هزاره‌ها ساکنان بومی افغانستان هستند.
۲. هزاره‌ها، ترکیبی از ترک و مغول هستند.
۳. هزاره‌ها، بقایای لشکر چنگیز هستند.

کوچی‌ها با هم‌راهی طالبان، زمین‌های مزروعی مردم را تخریب و صدها اصله درخت را در منطقه‌ی هزاره‌نشین ولایت ارزگان قطع کرده...
14/08/2023

کوچی‌ها با هم‌راهی طالبان، زمین‌های مزروعی مردم را تخریب و صدها اصله درخت را در منطقه‌ی هزاره‌نشین ولایت ارزگان قطع کرده‌اند.
یازده نفر از ساکنین محل را به قتل رسانده و مردم را وادار به کوچ اجباری کرده‌اند.

تاریخ عبدالرحمانی در حال تداوم است.

03/08/2023

کودک:
اگر این بیرق را به تو بفروشم، فکر کن که کل افغانستان را به تو فروخته‌ام.

Address

Barchi
Kabul
1008

Telephone

+93799169726

Website

Alerts

Be the first to know and let us send you an email when Aman Farahmand posts news and promotions. Your email address will not be used for any other purpose, and you can unsubscribe at any time.

Contact The Business

Send a message to Aman Farahmand:

Videos

Share

Category



You may also like