هفته نامه هنر

هفته نامه هنر هفته‌نامه هنر؛ صدای هنرمند افغانستان

بی‌پناه‌تر از هنر!هنر پدیده است پدیده‌ی بی پناه که ایدیولوژی‌های انسان‌ها زیبایی‌اش را در خدمت اهداف خویش گرفته و بر آن ...
26/08/2022

بی‌پناه‌تر از هنر!
هنر پدیده است پدیده‌ی بی پناه که ایدیولوژی‌های انسان‌ها زیبایی‌اش را در خدمت اهداف خویش گرفته و بر آن ستم روا می‌دارد.
به‌خاطر دارم که این عنصر مهم و بنیادین که می‌بایست در خدمت اهداف انسانی برای تعالی باشد و روح انسان را با زیبایی اش سیقل دهد چگونه در خدمت قدرت طلبان ایدیولوژی زده قرار گرفته و از هر راهی می‌کوشد که این پدیده‌ی روح نواز را هم‌چنان در خدمت اهداف شوم ایدیولوژیک خویش داشته باشد.
هنر می بایست مستقل باشد که بند و پروای اسلام را داشته باشد و نه در بندکمونیسم و لبرالیسم باشد باشد.

هنر پساجمهوریت!با سقوط حکومت بنیادهای که در حوزه هنر گذاشته شده بود نیز فروریخت، طالبان با رویکرد واپس‌گرایانه کوشیده‌ان...
20/06/2022

هنر پساجمهوریت!
با سقوط حکومت بنیادهای که در حوزه هنر گذاشته شده بود نیز فروریخت، طالبان با رویکرد واپس‌گرایانه کوشیده‌اند تا شاید از هنر مفهوم تازه‌ی به دست دهند اما به گمانم می‌رسد که در دستیابی به این مقصود ناموفق بوده است.
دلایلی بسیاری در این آشفته بازاری نقش دارد اما به نظر می‌رسد سه عامل بسیار بنیادی است کا در زیرین به آن می پردازیم.
۱. از منظر طالبان باید بر هرچیزی باید دوگونه لباس پوشاند، لباس دینی و مذهبی و لباس غیر دینی و غیر مذهبی؛ طالبان با شعار هنر اسلامی در خدمت شریعت اسلامی تلاش بسیار ورزیدند تا بر قامت هنر لباس شریعت بپوشانند که به نظر می رسد با توجه به تفسیر سخت‌گیرانه و مقید به متون دینی امکان پذیر نیست و از سوی دیگر اساسا هنر‌پدیده‌ی است که نمی‌توان آن‌را با اجبار لباسی را بر قامتش پوشاند حتا اگر بخواهیم این لباس را بر تنش سازیم در واقع اصالت را از یک‌کار هنر ستانده و به او صورت تصنعی بخشیده ایم.
۲. ناسازگاری دین‌داری با هنر؛ طالبان در همان آغازین ورود شان هنرمندان را کافران و مرتدان می‌دیدند که از دیانت فاصله گرفته و باید باردیگر توبه کنند و چه‌بسا که بعضی از موارد توبه شان نیز پذیرفته نبود به عنوان نمونه رفتار طالبان با خاشه در قندهار و بستن بازار موسیقی نشان‌گر این ناسازگاری است. به دلیل همین ناسازگاری طالبان در ابتدا کوشیدند تا مجسمه مادر در دانشکده‌ی هنر را بپوشانند اما پس از آن‌که به این نتیجه رسیدند با پوشاندن نمی شود او را اسلامی ساخت از بیخ بر کندند.
۳. هنر همیشه با زن تبدیل به قصه‌ی برای گفتن می‌شود؛ به عنوان مثال حتا وقتی در قرآن می نگریم بازگویی هر داستان و قصه‌ی پای یک زن در میان است از یوسف تا مادر موسی و تا مادر اسماعیل که نشان‌دهد قصه بدون زن قصه نیست اما طالبان زنان را از قصه‌گویی و قصه سازی منع ساخته اند که به گمانم چالش دیگری است که هنر پساجمهوریت با آن مواجه است.

هوشنگ‌روشنگر
#هفته‌نامه‌ی_هنر

درود همراهان گرامی!پس از یک وقفه‌ی طولانی، هفته‌نامه‌ی هنر باردیگر فعالیت هایش را آغاز می‌نماید.
19/06/2022

درود همراهان گرامی!
پس از یک وقفه‌ی طولانی، هفته‌نامه‌ی هنر باردیگر فعالیت هایش را آغاز می‌نماید.

۱۴۰۱ مبارک!سال جدید و قرن جدید از راه می رسد، ما این سال را برای همه‌ی شهروندان کشور تبریک می‌گویم و آرزومندیم سال نِکو ...
19/03/2022

۱۴۰۱ مبارک!
سال جدید و قرن جدید از راه می رسد، ما این سال را برای همه‌ی شهروندان کشور تبریک می‌گویم و آرزومندیم سال نِکو باشد.
هرچند حکومت جشن سال نو را منع کرده است اما این دشمنی با میراث هویتی و فرهنگی روزگاری به پایان خواهد رسید و ما باردیگر شاهد برگزاری شکوه‌مند این جشن خواهیم بود.
هفته‌نامه هنر

گفت‌وگو باید کرد؟!هوشنگ روشن‌گرطالبان نیم سال بر یک کشور حکومت‌کردند، همان‌های که در فهرست تحریم‌های جهانی است و چهره‌ها...
14/03/2022

گفت‌وگو باید کرد؟!
هوشنگ روشن‌گر
طالبان نیم سال بر یک کشور حکومت‌کردند، همان‌های که در فهرست تحریم‌های جهانی است و چهره‌های سیاه است، چهره‌های که کشورهای ابرقدرتی چون امریکا برای شان میلیون‌ها دلار جایزه تعیین کرده اند.
به نظر می‌رسد این تعیین جایزه و لیست سیاه عوام فریبی است و پشت پرده ماجرا چیز دیگری‌است.
با این وصف تنها راه برای رسیدن به یک ثبات گفت‌وگو است، اما این گفت‌وگو بایسته است که شرایطی را داشته باشد که در زیرین به آن می‌پردازیم.
۱. گفت‌وگو هرگز بایستی با اعمال قدرت نباشد. زیرا در آن صورت ما به یک نتیجه‌ای قطعی دست نخواهیم یافت بلکه تحمیل دیدگاه‌ یک جانب است بر جانب دیگر.
۲. پیش‌فرض‌های که هرکدام از طرف‌ها دارد باید مورد تردید باشد، بدین معنا که اگر یکی از طرف‌ها پیش‌فرض های خودش را صواب و از دیگری را خطا پندارد باز گفت‌وگو نتیجه نخواهد داشت.
۳. گفت‌وگو باید طوری باشد که همه طرف‌ها بتواند خواسته‌ها و نظریات و انتقادات شان را واضح بگویند در غیر آن گرفتار مصلحت اندیشی شده و باز به نتیجه نخواهیم رسید.

با درود!بابت توقف چند ماهه نشرات این آدرس از همه پوزش می‌خواهیم.چند نکته را لازم می‌دانیم یادآور شویم.۱. هفته‌نامه هنر ه...
14/03/2022

با درود!
بابت توقف چند ماهه نشرات این آدرس از همه پوزش می‌خواهیم.
چند نکته را لازم می‌دانیم یادآور شویم.
۱. هفته‌نامه هنر هم‌چنان متعهد به ارزش‌های هنری و انسانی است.
۲. ما استوار به پیش‌خواهیم رفت.
۳. باردیگر می‌خواهیم ما را یاری رسانید.

هزاره‌ها و محرومیت! #هوشنگ روشن‌گردر افغانستان معاصر هزاره‌ها روزگاری فلاکت‌بار و غم انگیزی داشته است، هرچند در بخش‌های ...
17/11/2021

هزاره‌ها و محرومیت!
#هوشنگ روشن‌گر

در افغانستان معاصر هزاره‌ها روزگاری فلاکت‌بار و غم انگیزی داشته است، هرچند در بخش‌های از تاریخ نقشی داشته ولی در سطحی نبوده که بر سیاست کلی این جغرافیا تاثیری گذاشته باشد.
از درخشان‌ترین دوران هزاره بی‌تردید دوران دموکراسی‌است روزگاری که استعداد، خلاقیت و تخصص و علم از همه سبقت گرفته بود هزاره‌ها نسبت به دیگر زمان روزگار به‌تری داشته است، هرچند در دوران دموکراسی کشتار هدف‌مند هزاره‌ها جز پالیسی‌های گروه‌های درگیر قدرت (حکومت و طالبان) بود، اما هزاره‌ها توانست در حوزه‌های آموزش، فرهنگ‌سازی و کارهای علمی و تخصصی از بقیه یک گام به جلو باشد. دوران طلایی هزاره‌ها با سلطه‌ای مجدد طالبان سر رسید و اکنون هزاره‌ها نه تنها که هیچ سهمی در سیاست و قدرت ندارد بلکه هم‌چنان به عنوان یک گروه قومی-مذهبی از سوی گروه‌های در پی کسب قدرت (طالبان و داعش) به‌صورت ابزاری استفاده می‌گردد.
داعش هزاره‌ها را می‌کشد تا به جهانیان نشان دهد که نباید دست‌کم گرفته شود و طالبان نیز با محروم کردن هزاره‌ها از قدرت سیاسی می‌کوشد از جهانیان باج بستاند و قربانی هردو گروه بی تردید هزاره‌هاست. با این حال اساسی‌ترین پرسش این است که چرا هزاره‌ها در تاریخ معاصر افغانستان گروه قومی-مذهبی همیشه قربانی برای کسب قدرت و مشروعیت بوده است؟ پاسخ به این پرسش شاید بتواند گره‌کور این بدسرنوشتی را بگشاید، اما قطعا پاسخ گفتن به این‌پرسش آن‌چنان که ساده به‌نظر می‌رسد نباشد.
نویسنده معتقد است کم‌ازکم پنج عامل در محرومیت تاریخی و هدف‌مند هزاره‌ها نقش دارد که در این نوشتار به‌صورت فهرستی به آن اشاره می‌کند و تحلیل آن‌را در نوشتار مستقل خواهیم نمود.
۱. اولین عامل عدم اتفاق است، هزاره‌ها هرگز سرنوشت جمعی را درک ننموده و همیشه منافع فردی خویش را بر منافع جمعی اولویت داده است.
۲. هزاره‌ها آگاهانه از سیاست و قدرت توسط حکام کنار زده شده است و به همین دلیل این گروه قومی تعاملی جهانی با سیاست‌گران و حکومت‌های منطقه و جهان نداشته است.
۳. اکثریت خاموش و اقلیت خاین، مدعیان رهبری همیشه از سرنوشت جمعی هزاره‌ها به‌ سود منافع فردی خودش استفاده کرده است.
۴. نداشتن اوضاع اقتصادی و جغرافیایی .
۵. رقابت‌های منفی درون قومی.

طالبان و حکومت داریصادق قنبریدرآمدحکومت به معنی حکم راندن، مجری قانون و مدیریت منابع زیربنایی و روبنایی... کشوراست. کار ...
14/11/2021

طالبان و حکومت داری

صادق قنبری
درآمد
حکومت به معنی حکم راندن، مجری قانون و مدیریت منابع زیربنایی و روبنایی... کشوراست.
کار ویژه‌های حکومت وضع قوانین نافذ کشور، دفاع از مرزهای کشور و تقسیم وظایف نهادهای دولتی و سازمان های خصوصی و حفظ نظم و امن عامه، تآمین عدالت قضایی و ایجاد فرصت های برابر تحصیلی، اقتصادی و سیاسی برای شهروندان و توزیع عادلانه بودجه انکشافی برای مرکز و ولایات و ارایه خدمات عالم المنفعه می‌باشد.
ویژگی های حکومت دموکراتیک قدرت محدود، جامعه مدنی، رعایت حقوق اساسی مردم، برگذاری انتخابات شفاف و آزاد و حمایت از حقوق بشر.
مساوات، ازادی فردی، آزادی بیان و عقیده و آزادی‌های سیاسی.
تفکیک قوا از رکن‌های اصلی حکومت های دموکراتیک می‌باشد، هر سه قوه به‌صورت مستقل عمل می‌کنند و هیچ قوه‌ای حق دخالت بر عمل‌کرد قوه‌ای دیگر را ندارد.
در حکومت‌های دموکراتیک یک فرد تا اندازه آزاد بوده می‌تواند که مزاحم احـوال شخص دیگر نباشد در غیر آن از سوی قانون مجازات می‌شود و حکومت در مقابل شهروندان پاسخگو می‌باشد...
حکومت از نظر اسلام
ضرورت حکومت در اسلام به معنایی اینکه از نظر اسلام هر جامعه‌ا‌ی حتما باید حکومت داشته باشد.
لزوم حکومت یک امری فطری است، فطری بودن نیاز به تشکیل حکومتی به حدی بود که پیامبر ص پس از هجرت به مدینه دست به ایجاد دولت اسلامی زد.
حضرت علی (ع) هر جامعه‌ای نیاز به حاکم و فرمان‌روا دارد، چه نیکوکار و چه گناه‌کار.
از نظر علمایی اسلامی دین اسلام کامل ترین دین می‌باشد.
خداوند قانون گذار مطلق است و قانون الهی غیر قابل تغییر می‌باشد. زیرا خداوند تمام دستورات را در قرآن کریم آورده است.
رهبر حکومت اسلامی باید دین شناس باشد. حاکم مسلمان سه وظیفه اساسی دارد.
الف: حمایت از امت.
ب : انسجام داخلی.
ج : تآمین یک زندگی مطلوب منطبق بر موازین شریعت.
با سقوط جمهوری اسلامی و با تسلط گروه طالبان نظام سیاسی افغانستان به امارت اسلامی تغییر کرد. گروه طالبان ادعایی یک نظام کاملآ اسلامی سنی را دارند، گروه طالبان مانند دیگر کشورهای اسلامی سنی مذهب پیرو نظریه علمای جمهور هستند، علمای جمهور معتقد اند که یک شخص و یا گروهی به هر طریق قدرت _حکومت را چه از طریق استیلا و یا انتخاب از طرف مردم و یا به‌شکل های...
ادامه مطلب در لینک زیرین...

https://t.me/honarmandafghanistan/26

نرگس #داستان تعطیلی آرزوهای یک نسل #نسترن هویدا - بخش دومپدرم همیشه ساعت ۷ شام به خانه می‌رسید، از مسیری دوری می آمد و ب...
12/11/2021

نرگس
#داستان
تعطیلی آرزوهای یک نسل
#نسترن هویدا - بخش دوم
پدرم همیشه ساعت ۷ شام به خانه می‌رسید، از مسیری دوری می آمد و بسیار خسته. برایش چای از قبل آماده می‌کردم. مثل همیشه چای را دم کردم، ساعت هفت شد. هفت و نیم. هشت...
نزدیک ساعت نُه شب شده بود و پدرم هنوز نیامده بود. خیلی ترسیدم، دوباره شماره‌اش را گرفتم، یک‌بار. دوبار. سه بار. گوشی پدرم زنگ خورد...
-الو پدرجان کجایی؟
-نزدیک خانه‌ام.
-چرا این‌قدر دیر کردی؟
-خانه آمدم برایت می‌گویم چرا.
به استقبالش تا سر کوچه می‌خواستم بروم اما مادرم نگذاشت، با این‌که طالبان در منطقه نیامدند ولی هنوز همه ساکت است و کسی از خانه‌اش بیرون نمی آید. دروازه تک تک شد، با عجله باز کردم، پدرم خیلی خسته به‌نظر می‌رسید، بغلش کردم و بی اختیار اشک‌هایم جاری شد. نوازشم کرد و به داخل رفتیم. چای را ریختم و خودم هم کنارش نشستم.
-چرا دیر آمدی پدر؟
-دخترم از ساعت دوازه کارم را تعطیل کردم، یک از تایمنی تا این‌جا پیاده آمدم در هر ایستگاهی یک ساعت منتظر موتر می نشستیم ولی هیچ کسی توجه به ما نمی کرد، هرکس به مسیر خودش روان بود.
می‌خواستیم غذا بخوریم که پدر نسترن دنبال نسترن آمد و او را با خودش می‌خواست ببرد، نسترن اما اصرار به ماندن داشت و با حکمت سرگرم بازی بود، با صد بهانه نسترن را راضی کرد که برود. پدرم خیلی کم غذا خورد، با خودم گفتم حتما خسته است و به همین دلیل اشتها ندارد. نمی‌دانم برای چی هم‌چنان دل‌شوره داشتم و آرامش همیشگی‌ام را از دست دادم، گمان می‌کردم تاثیر سقوط یکباره کشور است. شاید خودم را این‌گونه دل‌داری می‌کردم. خوابیدیم. صبح مثل همیشه زود از خواب برخواستم و رفتم سراغ بافتن قالین، باید تا آخرماه تمام می‌کردم شش روز بیش‌تر وقت برای تمام کردم ندارم. تا ساعت نه بافتم و سپس رفتم سراغ شستن ظرف‌ها و جمع کردن کارها تا مکتبم دیر نه‌شود.

ادمه دارد...

گلایه از من و از توچرا هیچ کس صدای هنرمند نشد؟ #هوشنگ روشن‌گربا سقوط کابل به دست طالبان و تسلط این گروه بر خاک افغانستان...
11/11/2021

گلایه از من و از تو
چرا هیچ کس صدای هنرمند نشد؟

#هوشنگ روشن‌گر
با سقوط کابل به دست طالبان و تسلط این گروه بر خاک افغانستان، دادخواهی‌های از سوی بسیاری در دفاع از حقوق اساسی بسیاری صورت گرفت مثل حقوق زنان، اقلیت‌های قومی و مذهبی و خبرنگاران و... اما هرگز کسی و هیچ کشوری صدای هنرمند خسته‌ای این سرزمین نشد، در مقطع که هنرمندان بیش از همه مورد تهدید است و کارهای شان تعطیل همه سکوت کرده اند؛ از پیشاهنگان جامعه تا پس‌آهنگان، گویی که این بخش جامعه سرنوشت شان محرومیت بوده است. در دوران جمهوری نیز چند فرد معلوم الحال با استفاده از هر ابزاری گاه با لباس دیانت و گاه با لباس هنرمند اکادمیک و فرهیخته و گاه با اسم و رسم دیگری محرومیت را بر هنرمندان تحمیل کرده و خود شان با استفاده از نام هنرمند خویشتن را به منزل مقصود رساندند. اکنون که سه ماه از سلطه‌ای طالبان می گذرد برای همگی داد خواهی شد و ابراز نگرانی از وضع شان، ولی در این فهرست جای هنرمند هم‌چنان خالی بود، چیزی که باید از همه گلایه کرد.

t.me/honarmandafghanistan

دی‌روز با دوستی که از هنرهای زیبای دانش‌گاه کابل فارغ شده است صحبت می‌کردم، از آرزوهای به فنا رفته و بی مهری جامعه خویش شکایت داشت. صد البته این شکایت‌ها به‌جاست در جای که نان به روغن گرم بود او نرفت همه چیزرا به‌جان خرید تا شاید هم‌چنان هنر را زنده داشته و پاس‌دارش باشد ولی به‌نظر بی جهت این همه محرومیت ها را به جان خریده است.
امیدوارم گوشه‌ای چشمی به هنرمند مان نیز داشته باشیم که اکنون همه امیدهایش را باد با خود برده است.

دزدان و طالبان بلای جان مردمچرا دزد خانه‌ات را دزدیده است؟!t.me/honarmandafghanistanاین دو سایه سیاه در این روزها روال ز...
10/11/2021

دزدان و طالبان بلای جان مردم

چرا دزد خانه‌ات را دزدیده است؟!

t.me/honarmandafghanistan

این دو سایه سیاه در این روزها روال زندگی عادی را مختل نموده است. پس از سقوط کشور طالبان و دزدان زندگی را به کام مردم تلخ نموده و با مشکلات بسیار روبروست.
طالبان گروهی است که هنوز با شهر کاملا بیگانه است، افراد این گروه شهر را بسان همان قریه‌ی خویش می پندارد و برای همین هرگاهی در منطقه‌ای جرمی اتفاق بیفتد مردم را مسوول آن می‌داند، امری که در روستاها شاید به‌توان از این طریق به جای راه برد، اما در شهر چون کابل که میلیون‌ها شهروند در آن سکونت دارد آیا بازهم می‌توان از این روش برای بازداشت مجرم استفاده کرد؟ دی‌شب در ساحه‌ای جرمی اتفاق افتاده بود و ام‌روز رییس استخبارات حوزه با سربازانش به محل آمده و وکیل گذر را تهدید می‌کند که بایستی مجرمان را تحویل دهند. وکیل گذر هرقدر استدلال می‌کند و می‌گوید که نیمه شب من از کجا بدانم مجرم کیست؟ کارساز نمی‌شود و طالبان با اجبار تعهد نامه از وی می‌گیرد که بر اساس آن او مجبور است موسفیدان منطقه را به حوزه ببرد. (این‌که در آن‌جا چه اتفاق خواهد افتاد و طالبان چه رفتاری را خواهند کرد مشخص نیست)، آن‌چه اکنون جای پرسیدن است این است که:
۱. در شهری چون کابل تراکم جمعیتی بسیار است وقتی جرمی در ساحه‌ای اتفاق می افتد مردم از کجا بداند مجرم کیست و از کجاست؟
۲. در این صورت هر کوچه مجبور است شب‌ها چند نفر را وظیفه دهند که از سر شب تا صبح مواظب باشند تا جرمی در منطقه‌ای شان اتفاق نیفتد.
۳. اگر مجرمان برای انجام جرم به یک ساحه بیاید مردم عادی با دست خالی در مقابل شان چه باید بکنند؟ دو گزینه بیشتر نیست، اول: با مجرمان درگیر شود که قطعا جانش را از دست می‌دهد. دوم: بگذارد که مجرمان آن‌چه می‌خواهند را انجام دهند و جانش را نجات دهد. در آن صورت فردا باید به طالبان پاسخ پس دهد که چرا جرم اتفاق افتاده است.
نوع حکومت و حکومت داری طالبان هیچ نسبتی با جهان ام‌روز ما ندارد، کم از کم ما در هیچ جای جهان چنین روشی را ندیده ایم.
مثل آن می‌ماند که خانه‌ای فردی دزدی شود و فردا او را محکمه کند که چرا خانه‌ات را دزدان برده است. این در حالی‌است که گرسنگی و بیکاری به اوجش رسیده و دزدی‌ و جرم‌های جنایی نیز بیش از گذشته شده است.

#هوشنگ روشن‌گر

09/11/2021

این‌جا گوشه‌ای از کابل است و این نیروهای طالبان است که فردی را این‌گونه لت‌وکوب می‌کند.
در نظامی که سربازانش ارتش خدا باشد و مجاز به هر کاری، دل‌بستن و تلاش در پاک جلوه دادن آن زیر پا گذاشتن همه‌ای ارزش‌های انسانی است.

 #کدام قوم در افغانستان اکثریت است؟نزاع بر سر اکثریت؛ اکثریت سازی برای چیست؟ادعای‌های واهی و تلاش‌های برای ایجاد فاصله و...
09/11/2021

#کدام قوم در افغانستان اکثریت است؟

نزاع بر سر اکثریت؛ اکثریت سازی برای چیست؟
ادعای‌های واهی و تلاش‌های برای ایجاد فاصله و محرومیت.
بعد از تسلط گروه طالبان بر افغانستان دخالت کشورهای همسایه افغانستان بیش‌تر از گذشته شده است. به‌خصوص کشورهای شمالی مانند تاجیکستان و روسیه بخاطر کسب منافع شان. همان طور که برای همگان هویدا است، افغانستان سرزمین اقلیت هاست؛ هیچ قومی ادعایی اکثریت بودن را نمی‌توانند. در کنفرانس بن آلمان در سال ۲۰۰۱ نخست پشتون‌ها، تاجیک‌ها، هزاره ها و اوزبیک‌ها و دیگر اقوام خورد در تقسیم قدرت سهیم شدن برای هزاره‌ها ۲۵٪ در نظر گرفته شده بود اما با گذشت زمان پشتون‌ها ادعای اکثریت بودن را سر داده و به‌خاطر انحصار قدرت و گرفتن سهم بیشتر از بودجه‌های انکشافی بر این طبل می‌کوبید. به‌عنوان نمونه ولایت خوست ۵۰ برابر ولایت دایکندی از حکومت بودجه میگرفت، درحال که نه از نظر جمعیت نه از نظر وسعت ولایت خوست شایستگی بودجه بیش‌تر نسبت به ولایت دایکندی داشت فقط بخاطر یک ادعایی کذب خوست مستحق شناخته شده بود. پشتون‌ها همیشه با ترفندهای مختلف جلو سر شماری جمعیت کشور را گرفته و البته برای منفعت قومی کار بسیار ستوده است، برای این‌که اگر آمار دقیق از جمعیت افغانستان بدست آید دیگر نمی‌توانند ادعا کنند که ما ۶۰٪ نفوس افغانستان را تشکیل میدهیم. سیاسیون پشتون در بیست سال گذشته از هر طریق که در توان شان بود جلو توزیع تذکره‌های برقی را گرفت، چون می‌دانستند که اگر تذکره‌های برقی توزیع شود، امار دقیق از جمعیت و در صد اقوام بدست می‌آید. بعداز آن همه کشمکش و سقوط نظام جمهوری بدست امارت حالا تاجیک‌ها با حمایت بعضی ها ادعایی اکثریت بودن را روی دست گرفته‌اند. این ادعای اکثریت بودن برای امتیاز گیری‌های سیاسی کشور های مخالف امریکا از امریکایی هاست. برای اولین بار رئیس جمهور تاجیکستان بعداز نشست با نخست وزیر پاکستان ادعا کرد تاجیک‌های افغانستان اکثریت هستند و در حدود ۴۶٪ جمعیت افغانستان را تاجیک‌ها هستند و باید سهم شان در قدرت نادیده گرفته نشود. در غیر آن گروه طالبان را به رسمیت نمیشناسند، چند روز بعد پوتین رئیس جمهور روسیه هم ادعایی امام علی رحمان را تائید کرد. با این ادعا ها و حمایت اقوام غیر پشتون از جبهه مقاومت دوم کم رنگ‌تر شده است، هزاره‌ها که از ...
ادامه در لینک
https://t.me/honarmandafghanistan/22

نرگس #داستانتعطیلی آرزوهای یک نسل #نسترن هویدامی‌خواستم لباسم مکتبم را بپوشم و به صنف بروم، همیشه زودکارهای خانه را تمام...
06/11/2021

نرگس
#داستان
تعطیلی آرزوهای یک نسل
#نسترن هویدا

می‌خواستم لباسم مکتبم را بپوشم و به صنف بروم، همیشه زودکارهای خانه را تمام می‌کردم و به انجام کارخانگی‌های مکتبم مشغول می‌شدم و برای دوباره رفتن به مکتب استرس داشتم. راستش دلم برای فضای مکتب و بگو و بخندهای صنفی‌هایم خیلی زود تنگ می‌شود، ساعت که ۱۰ قبل از ظهر می‌شد در دلم همهمه می افتاد و ثانیه‌ها گویا می ایستاد و حرکت نمی‌کرد که ساعت ۱۱ شود.
هر روز ساعت ۱۱ راه می افتادم و ۴۰ دقیقه برای رسیدن به مکتب را پیاده طی می‌کردم. پدرم کارگراست و امثال اوضاع کار و بارش خوب نیست، نمی‌توانم هر روز با موتر به مکتب بروم. روزهای اول ۴۰ دقیقه پیاده روی خسته‌ام می‌کرد، خیلی خسته. ولی چند هفته‌ی که گذشت دیگر یک عادت شده بود. آن‌روز نیز مثل همیشه آماده شدم و به سوی مکتب راه افتادم. با عجله. خب، قرار بود برنامه داستان نویسی مان را تنظیم کنیم و پس از این نیم ساعت را داستان بنویسیم.
هیجان داشتم، در مسیر راه هزار و یک داستان در ذهنم نقش بسته و یکی از دیگری بهتر و سر تر. مثلا قصه شکریه که در انتحار مکتب سیدالشهدا گم شده بود. یا داستان عاقله که هیچ کسی از بستگان‌اش روز دفن‌اش نبود و بر لوحه‌اش نوشتند بی وارث، یا هم داستان دختری که جمعه رفته بود خرید عروسی‌اش ولی فردایش گورستان مکان عروسی‌اش شد.
این‌ها داستان‌های است که باید نوشت و من می‌خواستم اولین تجربه رسمی داستان نویسی‌ام زیر نظر یک استاد، داستان خوبی باشد و حقیقتی را نیز بازگو باشد.
هنوز چند قدم به بازارک منطقه‌ای مان مانده، همین طور که می آمدم خاله فاطمه را دیدم، زنی آرامی است که پارسال پسرش در کورس موعود کشته شد. رابطه‌ خوبی با خانواده‌ای ما داشت. تقریبا هر روز یک ساعتی را خانه ما می آمد و از آرزوهای نشکفته پسرش با مادرم می‌گفت و می گریست.
-نسترن کجا می‌ری؟
-خاله جان مکتب.
-از مکتب تیر شو طالبا کابل ره گرفته، نمی بینی که مردم همه د فرار فرار استن.
خبر گرفتن کابل توسط طالبان برایم شوکه کننده بود.
برگشتم و دست‌کولم را در گوشه‌ای خانه گذاشتم. مادرم که متوجه برگشتنم شد به سویم آمد.
-دختر چرا مکتب نرفتی؟
-مادر طالبا کابل ره گرفته یاسر و حکمت کجاست؟
-کوچه استن.

t.me/honarmandafghanistan

مادرم به سوی کوچه دوید. منم بیرون آمدم دنبال یاسر و حکمت. در کوچه همه...
ادامه را در لینک بخوانید.

روزهای دشوار هنرمند!تا آن‌جا که می‌دانم نصف کسانی‌که دلبستگی به هنر داشت کشور را ترک گفته است. چه آنانِ که با پرواز‌های ...
05/11/2021

روزهای دشوار هنرمند!
تا آن‌جا که می‌دانم نصف کسانی‌که دلبستگی به هنر داشت کشور را ترک گفته است. چه آنانِ که با پرواز‌های خارجی رفته اند و چه آنانِ که مسیرهای دشوار قاچاق را انتخاب کرده است. خب، باید بروند وقتی چاره‌ای جز رفتن ندارند. با یکی از این دوستان گپ و گفتی داشتم، می‌گفت: بیست سال خون دل خوردن و تا این‌جا رساندن و اکنون رها کردن بدترین رنجی است که تاکنون تجربه کرده ام.
با این وجود وقتی به دانش‌کده‌هنر و دیگرنهادهای رسمی هنری سر بزنی کسی نیست، خالی است. دیگر آن تاب و تب تلاش و تقلا برای کار را نمی‌بینی. تعداد انگشت شماری که مراجعه می‌کنند نیت ماندن ندارند، برای رفتن به این‌جاها می آیند.

t.me/honarmandafghanistan

در دانش‌کده‌ هنر، افغان فیلم و تیاتر ملی تقریبا کسی نمانده است، انستیتوت موسیقی را که لنگی سیاه‌ها گرفته است و هر روز سرکِ به آن‌جا می‌کشند. شاید برای آن است که موش‌ها موسیقی نه‌نوازند و مرتکب حرام و خلاف شرعی نه‌شوند. البته این نگرانی به‌جاست، در کشوری‌که حاکمان آن نفس کشیدن شان بدون تطبیق شریعت حرام است نباید حشرات و حیوانات و نباتات آن کشور خلاف شرع مرتکب شوند.
وضع آشفته همه را بی سرنوشت کرده، سه شنبه که دانش‌گاه رفتم، خلوت بود؛ گویی این‌جا دانش‌گاه کابل نیست و بیش‌تر به خانه اربابانی می‌ماند که برای اربابی تنها ریش و لنگی نیاز است. لنگی داران و ریش داران اربابان بی چون و چراست. هربار که آن‌جا رفتم تنها همان ریش‌داران و لنگی سیاه‌هاست که صاحب خانه است و کسی نیست بپرسد که کجا و برای چی؟ اما دیگران وقتی وارد شوند باید از هفت خوان رستم بگذرد.
وقتی آن‌جا بروی دانشکده هنر را واقعا مظلوم و بی پناه می‌بینی. این‌را از وضع روانی دانش‌جویان و استادان این دانش‌کده می‌توان به‌خوبی فهمید. با حکومت شرعی فاتحه هنر را خواندم و شما نیز بخوانید.

هوشنگ روشن‌گر

 #جان پدر کجاستی؟دکلمه‌ی به مناسبت اولین سالیاد شهدایی  #دانشگاه کابل.کار و زار  #بال‌های خونین پروازhttps://youtu.be/D4...
01/11/2021

#جان پدر کجاستی؟
دکلمه‌ی به مناسبت اولین سالیاد شهدایی #دانشگاه کابل.
کار و زار #بال‌های خونین پرواز

https://youtu.be/D4h1lIhSyjw

01/11/2021

در ننگرهار چه کسانی عروسی را به غم تبدیل کرد؟
طالبان دست داشتن افرادش در این جنایت را رد کرده است.
هرچه باشد این جنایت در سایه‌ی حکومت طالبان اتفاق افتاده است، یا طالبان‌مستقیم در این جنایت دخالت دارند یا افراد که حمله کرده اند تحت حمایت این‌گروه است.

31/10/2021

بال‌های خونین پرواز
شعر: هاشمی
هفته نامه هنر

31/10/2021

دانشگاه کابل
۱۲ عقرب

روایت من!آن‌روز که طالبان به کابل آمد.با سقوط کامل کشور به دست طالبان، همه آرزوهای من نیز سقوط کرد. در سایه‌ای حکومت طال...
30/10/2021

روایت من!

آن‌روز که طالبان به کابل آمد.

با سقوط کامل کشور به دست طالبان، همه آرزوهای من نیز سقوط کرد. در سایه‌ای حکومت طالبان دیگر امیدی برای کارهنری در وجودم نماند. طالبان بارها به صورت آشکار دشمنی شان با نسل هنرمند و هنر ابراز کرده و هیچ تردید وجود ندارد که هرگز این لشکر افراطی هرگز آن‌چه‌مطابق تفکر و اندیشه‌ی شان نیست به رسمیت نمی‌شناسد.

t.me/honarmandafghanistan

در برهه‌ای که از همه چیز دست شستم، حرف و حدیث‌های از انتقال افراد پذیر به‌خصوص هنرمندان توسط کشورهای غربی بارقه‌ی امیدی در دلم جوانه زد.
چندی این هیاهو بازار گرمی داشت ولی متاسفانه واقعیت همیشه همه آن‌چه که شنیده می‌شو، نبوده/نیست.
خوب طبیعی است وقتی رییس یک شرکت هوایی ۱۵۰ نفر از اقوام خودش را با سند خبرنگاری خارج کند، دوستان ما چرا نتوانند هر کدام ۵۰ نفر از آشنایان و دوستانش را به‌نام هنرمند خارج نتواند.
آن‌ها که دست شان به‌جای بند بود با استفاده از نام هنرمند قوم و خویش و آشنا و رفیق خودش را بیرون برده و هنرمندان که عمری را به پای هنر سوخته هم‌چنان در این تاریکی باقی بماند.
روزها می‌گذشت و من چشم به ایمیل و تماسی دوختم که بشارت خروج مرا از این‌جا، این سرزمین نفرین شده بدهد، اما روزها و ساعت‌ها می‌گذشت و هرگز این خبر برای من و امثال من نرسید.
به‌ گمانم هنر و هنرمند هردو در این کشور نفرین شده است و یا طلسم.

هوشنگ روشن‌گر

تعطیلی آرزوهای یک نسلنگاهی به وضعیت آموزش در بامیانتیر اجل، در این ایام آموزش را نشانه رفته و بامیان را گواه سیاه‌ترین ه...
29/10/2021

تعطیلی آرزوهای یک نسل
نگاهی به وضعیت آموزش در بامیان

تیر اجل، در این ایام آموزش را نشانه رفته و بامیان را گواه سیاه‌ترین هفته هایش ساخته است، هفته‌های که سراسر سیاهی است و تیره تر از دیجور فراق؛ تحمل شکسته شدن قندیل های شب افروز و نشستن سقف بی انتظاری، بر فرش ناباوری و بخاک نشستن آرزوهای تازه سر برآورده و چمیدن سرمای خزان در باغ نو حاصل علم چه درد آور است و طاقت شکن!
هنوز زخم ضربه‌ای سهمیه کانکور التیام نیافته بود که رنج به قرنطین رفتن مکاتب و دانشگاه‌ها جوانه زد و سایه‌ی شد برای پوشش علم تا غروبی را ترسیم کند و این غروب هنور در سویدای دل ته نشین نگشته بود که سایه غمبار دیگر از طرف طالبان حضور بهم رساند.
اینجا زندگی عجب برگ لرزان در دم باد حوادث است؛ و موج بی قرار در شب‌های کمال سلب عتبار دنیا!
چه نا باورانه در ماتم خویشیم؛ و چه سوگوارانه در گلیم سیاه غفلت خسپیده ایم. تیره‌گی هر لحظه به تاریکی سر می کشند و دیوی هر شبه رخ آینه را تیره می سازند و پرتاب در مسیر برگشت رسم شده است. در حالیکه روزگاری بامیان نمونه برجسته رشد فرهنگی در افغانستان بود و دانشجویان این ولایت نمونه بودند، شگوفایی بامیان در تحصیل چند سال قبل سر زبان‌ها بود و در کانکور بیشترین سهم را در راه‌یابی به دانشگاه داشت و بیش‌ترین شان به‌ترین نمرات از آن خود نموده و به به‌ترین دانشگاه ها راه می‌یافت.
اما اکنون با همه افتخارات در عرصه علم و فرهنگ، در تاریکی به سر میبرند دانشگاه بسته است. مکاتب هم تا صنف ۶ بروی طبقه اناث باز است و آن هم بگونه که در ابهام به سر می‌برند؛ معلم معاش دریافت نکرده است و متعلم نگران آینده نامعلوم که بعد از صنف ششم چه باید کرد.

t.me/honarmandafghanistan

دیگر خبر از حضور پر جوش متعلمین در مکاتب نیست، کورس‌های آموزشی نیز بسته است؛ نه کسی از تکنالوژی حرف می‌زند و نه کسی دنبال فراگیری علوم کمپیوتر و زبان‌های خارجی است.
گرچند طالبان ادعا دارد که مکاتب در بامیان باز شده است و زمینه تعلیم فراهم است، ولی تمام این ادعا ها خلاصه می‌شود به چند مکتب خصوصی که این نمی‌تواند نماینده‌گی از تمام مکاتب بامیان نماید و این ادعا نمی‌تواند پوششِ باشد برای پنهان نمودن ناکارایی طالبان، در حالیکه حتا در لیسه ذکور مرکز ولایت بامیان حضور متعملین...
ادامه در لینک

https://t.me/honarmandafghanistan/18

28/10/2021

هفته نامه هنر برای تولید پادکست رادیویی خویش به دو همکار که ویژگی‌های زیرین را داشته باشد نیازمند هم‌کاری است.
۱. حد اقل فارغ صنف دوازدهم باشد.
۲. صدای خوب داشته باشد.
۳. کم‌ازکم بتواند برای شش ماه کار کند.
۴. از قدرت بیان عالی برخوردار باشد.

 #بال‌های خونین پروازشهید زیبا اصغریبسم رب الشهدا والصد یقین شهید زیبا جان اصغری ۲۲ سال قبل در ۳۱ حمل درشهرستان ورامین ت...
28/10/2021

#بال‌های خونین پرواز
شهید زیبا اصغری
بسم رب الشهدا والصد یقین

شهید زیبا جان اصغری ۲۲ سال قبل در ۳۱ حمل درشهرستان ورامین تهران چشم به جهان گشود. شهید زیبا از بدو تولد دخترک مقبول وآرام بود به همین خاطر یکی از دوستانم بنام علی احسان‌یار که فعلا در کانادا زندگی می‌کند اسم دخترم را زیبا جان انتخاب کرد، نام اصلی آن شهید فاطمه بود. زیبا جان دختر آرام وباهوش بود زیبا ۶ ساله بود که از ایران به افغانستان آمدیم و در شهر غزنی مسکن گزین شدیم و در ۷ سالگی در لیسه جهان ملکه غزنی شامل مکتب شد. علاقه شدید به درس داشت اول نمره صنف خود شد و تا صنف چهارم در غزنی درس خواند و اول نمره بود بعد بنا به دلایل مختلف به کابل آمدیم و زیبا جان را در لیسه ام البنین ثبت نام کردیم باز هم توانست اول نمره صنف خود شود. همانطوریکه دربالا نوشته‌ام زیبا جان دختر لایق و درس خوان و باهوش بود توانست تا صنف ۱۲ اول نمرگی خود راحفظ کند و اول نمره عمومی ازلیسه ام لبنین فارغ التحصیل شد و بدون وقفه آمادگی کانکور گرفت و دردانشگاه کابل با نمره اعلی در رشته دلخواه خود کامیاب گردید وقتی وارد دانشگاه کابل شد زیبا جان گفت به یکی از آرزو های ابتدایی خود رسیدم بسیار خوشحال بود و باشوق و علاقه به دروس خویش ادامه می‌داد که توانست در صنف سوم دوم نمره صنف خود شود. زیبا جان دختر متدین و آگاه به مسایل روز بود نماز و روزه خود را به هیچ دلیل قضا نمی‌کرد شب‌های چهار شنبه دعای توسل و شب‌های جمعه دعای کمیل و صبح جمعه دعای ندبه را می‌خواند و چون دختر با استعداد عالی بود دوستان و اطرافیان نزدیک از وی تعریف می‌کردند اما زیبا جان فقط یک کلمه می‌گفت: من هرچه دارم از لطف خداوند مهربان است. اما دخترم را با این‌همه خوبی که داشت دشمنان قسم خورده مردم مظلوم افغانستان و‌ یزیدان زمان با شلیک ۵مرمی به شهادت رساندند و باجمعی ازدوستان و هم‌صنفی‌های بیگناه و مظلومش که شهید و زخمی شدند تا قلب ملت افغانستان و خانواده‌های شان‌را آتش بزنند، آتش خاموش نشدنی. ازخداوند متعال برای خا نواده شهیدان و زخمیان صبر و به دشمنان و تروریستان عذاب الهی و دایمی خواهانم و من الله التوفیق
پدر شهید زیبا جان اصغری

27/10/2021

خانمی ۶۵ ساله غوری از فقر نواسه هایش را می فروشد

 #با‌های خونین پروازگرامی‌داشت شهدایی دانشگاه کابلبسم رب الشهدا و الصدیقین حنیفه افشار در سال ۱۳۷۷ در شهر کابل متولد شد ...
26/10/2021

#با‌های خونین پرواز
گرامی‌داشت شهدایی دانشگاه کابل

بسم رب الشهدا و الصدیقین


حنیفه افشار در سال ۱۳۷۷ در شهر کابل متولد شد و درسن ۶ سالگی مکتب را در "لیسه عالی حضرت شمس المشایخ" آغاز نمود. وی همواره در درس‌های خویش کوشا بوده و مکتب را با فیصدی "۹۸" به اتمام رسانید. پس از تلاش های مستمر و سپری نمودن امتحان کانکور باگرفتن ۲۸۷ نمره در رشته‌ای "اداره و پالیسی عامه، پوهنتون کابل" راه یافت. مرحوم حنیفه شهید رشته خود را خیلی دوست داشت و آرزویش این بود که در آینده استاد پوهنتون شود؛ با همین آرزو و هدف نفس می کشید و به همین دلیل با نظم خاصی درس می‌خواند.

شهید حنیفه با تلاش‌های شبانه روزی و خستگی ناپذیر می کوشید تا هر روزِ زندگیِ خویش را به‌تر و مثمرتر از دیروز رقم بزند. علوم معاصر را فرا می گرفت و در کنار آن سعی می نمود تا کتاب‌های ارزشمند مرتبط به رشته‌ای خویش را مطالعه نماید تا به‌تواند در بخش خودش متخصص عالی و خدمت‌گزار متعالی گردد. سعی او همیشه بر این بود که شخصیتی استوار، با ثبات و خدمت‌گزار گردد تا به‌تواند برای مردم عزیزمان از ته دل و با خلوص نیت خدمت کند؛ اما افسوس که این شمع فروزنده را خاموش کردند و دل های مان را به عزایی مادام العمر نشاندند.

:
حنیفه دختری آرام و صبور بود. در ناملایمات زندگی با توکل به حضرت دوست بی نهایت بردبارانه برخورد می نمود. او اندک ولی اندیش‌مندانه صحبت می نمود، طوری که هر حرفش دوا و هر کلامش گویی ثواب بود.
چهره معصوم او آینه‌ای دلِ پاک، بی آزار و خالی از هر گونه کینه‌ای بود، این معصومیت و اخلاص را حتی از چهره‌اش می‌شد خواند و حس کرد.

منظم و پاک بود و نظم و انضباط را در تمام کار هایش رعایت می‌کرد؛ از نماز و دعا گرفته تا درس و مشق و سایر امور زندگی‌اش.
پاکی و نظافت را خیلی دوست داشت و همیشه می‌کوشید همه چیز منظم باشد.

به وقت خیلی ارزش قائل بود. هیچ چیز به اندازه‌ای وقت برایش مهم نبود و همیشه کوشش می‌کرد که زمانش ضایع نه‌شود. دایماً با خود کتاب های کوچک و الکترونیکی داشت، و تا فراغتی می یافت با مطالعه‌ای آن‌ها از نعمت وجود کتاب و زمان فراغتش نهایت فیض را می‌برد. در حین رفت و آمد...

ادامه در لینک

https://t.me/honarmandafghanistan/17

 #بال‌های خونین پروازجان پدرکجاستی؟_________________________جان پدر کجاستی که شب سر گرفته استبی تو فضای خانه را نور مکدر...
26/10/2021

#بال‌های خونین پرواز
جان پدرکجاستی؟
_________________________
جان پدر کجاستی که شب سر گرفته است
بی تو فضای خانه را نور مکدر گرفته است
اندوه رفتن‌ات به سینه مادر نشسته است
داغ نبودن‌ات قدرت خواهر گرفته است
دیگر توان زندگی نیست به ما بدون تو
لعنت به دشمن که جان برادر گرفته است
باور نمی‌کنم هنوز جای خالی تو به صنف
این صاحبان جهل شاخ صنوبر گرفته است
دانم که کور دلان دهر چو خبیثان عالم اند
جانم که نه، بلکه از آن خوش‌تر گرفته است
ای کاش زندگی ما هم پایانی با تو داشت
از بین کان علم چه گوهر گرفته است
نفرین باد به تو ای دشمن آگاهی و شعور
زیرا که جان مجموعه اختر گرفته است
جان پدر کجاستی تنها پیامِ که مانده است
گم کرده اند ولی تماس مکرر گرفته است
ای هاشمی مبند دل به این وادی غریب
گرگ اند آنکه جان از تو بهتر گرفته است
امروز نوبت‌ات نبود ولی فرداست در کمین
اینجا همیشه جان یکی پی دیگر گرفته است

شاعر: سیدمحمدحسین هاشمی

پ.ن: دوازدهم عقرب‌ سال‌پار سربازان جهل و تاریکی با حمله بر دانشگاه کابل، بیش از ۲۰ دانش‌جو را شهید و حدود ۵۰ تن دیگر را زخمی نمود.
هفته‌ نامه‌ هنر برای گرامی داشت و زنده‌ نگه‌داشتن یاد و خاطره‌ای شان کار و زار #بال‌های خونین پرواز را راه اندازی نموده است.

#مهم: هرگونه انتشار مطالب هفته‌نامه بدون ذکر منبع مجاز نیست.

سوم عقرب!یادتان است؟ تردید دارم. ما آن‌قدر فراموش کاریم که حتا کسی‌که دیروز خون مان می‌ریخت و کشتن‌مان را مجاز می‌دانست،...
25/10/2021

سوم عقرب!
یادتان است؟ تردید دارم. ما آن‌قدر فراموش کاریم که حتا کسی‌که دیروز خون مان می‌ریخت و کشتن‌مان را مجاز می‌دانست، امروز دوست مان بدانیم، از سوم عقرب سال‌پار، سالی گذشته است.
آری! یک‌سال‌ پیش در چنین روزی کورس کوثر بیش از چهل دانش آموز جان‌شان را از دست داد و ۷۰ نفر دیگر زخمی شد.

24/10/2021

#بال‌های خونین پرواز!
کار و زار گرامی‌داشت از شهدایی دانایی دانشگاه کابل.
بخشی از صحبت‌های شهید راهد.
#توضیح
سال‌پار در دوازدهم عقرب در حمله انتحاری بر دانش‌گاه کابل ۲۲ تن شهید و نزدیک به ۵۰ تن زخمی شد.
این حمله تروریستی را حکومت وقت به طالبان نسبت داد، هرچند در اوایل امرالله صالح معاون اول رییس جمهور وقت از بازداشت عاملان و اعدام آن در حضور خانواده‌های شهدا سخن گفت. ولی با گذشت ماه‌ها هیچ خبری نشد، حتا مشخص نشد که ایا واقعا عاملان این جنایت بازداشت شده و یا این‌که او در فضای ملتهب آن‌روز با چنین حرف‌های خواسته ناکارآمدی دولت‌شان را مخفی سازد.

پ.ن: به این‌کار و زار به‌پیوندید و خاطرات تان را از قربانیان این فاجعه و از چشم‌دیدهای تان در آن‌روز با ما روایت کنید.

 #بال‌های خونین پرواز!عقرب سال‌پار، در دو شنبه شوم سفاکان زمان با حمله تروریستی بر دانشگاه/پوهنتون کابل باعث شهادت ده‌ها...
23/10/2021

#بال‌های خونین پرواز!

عقرب سال‌پار، در دو شنبه شوم سفاکان زمان با حمله تروریستی بر دانشگاه/پوهنتون کابل باعث شهادت ده‌ها جوان نخبه این سر زمین شد، فاجعه‌ای به معنای واقعی کلمه؛ بیش از ۲۰ دانش‌جو که جرم شان تنها و تنها آموختن بود به خاک و خون نشست و دانشگاه کابل را داغدار نمود.
هفته‌نامه‌ هنر ضمن تسلیت گفتن به مناسبت دوازدهم عقرب، کار و زار با عنوان "بال‌های خونین پرواز" برای زنده نگه‌داشتن یاد و خاطره‌ی این شهدا راه اندازی نموده است. از فرهنگ‌یان، دانش‌جویان، استادان و آزادگان سر زمین خویش انتظار داریم با فرستادن خاطرات و دل‌نوشته و آثاری از این فرزانه‌گان ما را یاری نمایند.
اداره هفته نامه هنر

تلگرام هفته‌نامه: t.me/honarmandafghanistan

زمستان دشوار برای بامیانی‌هاطالبان در فکر عُشر و بامیانی‌ها در فکر نان!تا اسمی از بامیان می شنویم بودای بامیان را در ذهن...
23/10/2021

زمستان دشوار برای بامیانی‌ها

طالبان در فکر عُشر و بامیانی‌ها در فکر نان!

تا اسمی از بامیان می شنویم بودای بامیان را در ذهن خود تصور می‌کنیم و به یاد مان غلغه و ضحاک و بندامیر می‌آید و تصویر یک بامیان با شکوه، مرفه و آرام را در تخیل خود ترسیم می‌کنیم.
بامیان شاید بام دنیا باشد که از بلندای این بام به‌توان بودای به زمین ریخته، غلغله و ضحاک ویران را تماشا کرد و بندامیر را نفس کشید. اما بامیان جهنم دنیا نیز هست.
در طول دوره جمهوریت، بامیان از چشم حکومت مرکزی افتاده و بامشکلات فراوان دست و پنجه نرم می‌کرد و با تحولات اخیر به میزان این مشکلات افزوده شده و بحران اقتصادی را برای مردم بامیان خصوصا مغاره نشینان به ارمغان آورده است.
بامیان هرچند که نمونه‌ی فرهنگی است؛ اما مصداق کامل محرومیت نیز بوده/است.
بامیان هرازگاهی برای افغانستان افتخار آفرید اما از میلیاردها دالری که به افغانستان در دوره جمهوریت کمک شد، سهم اندکی داشته است. افتخارات بامیان بی‌شمارند و غیرقابل شمردن؛ اما محرومیت و فقرش برجسته‌تر است و قابل دید. این روزها با سرد شدن هوا نگرانی‌های مردم بامیان بیشتر شده و در کنار پیدا نموده لقمه‌ای نانِ برای خانواده، نجات از سرمای سوزناک زمستان بامیان نیز افزوده شده است.

t.me/honarmandafghanistan

بامیان که این روزها نه کسب و کار خصوصی در آن وجود دارد، نه راه درآمد زایی و امرار معاش از طریق صنعت توریست و نه هم هیچ روزنه دیگر برای امرار معاش وجود دارد.
اکثریت مامورین دولتی نیز از کار بیکار اند و چند ماهی می‌شود که معاش دریافت نکرده است و در بحران اقتصادی بسر می برند.
این در حالی است که قیمت ذغال سنگ نیز با سرد شدن هوا روز به روز افزایش یافته و گفته می‌شود دلیل افزایش قیمت در ذغال سنگ نیز بدلیل بالا رفتن قیمت تیل و همچنان وضع شدن عُشر گزاف بالای موتر های حامل ذغال سنگ میباشد.
با این‌حال اگر کمکی به مغاره نشینان این ولایت نشود بامیان شاهد یک فاجعه انسانی در زمستان پیش‌رو خواهد بود.

گزارش: سیدمحمدحسین"هاشمی"

Address

Kabul

Alerts

Be the first to know and let us send you an email when هفته نامه هنر posts news and promotions. Your email address will not be used for any other purpose, and you can unsubscribe at any time.

Videos

Share

Category