متن های زیبا

متن های زیبا برای دریافت متن های زیبا لطف نموده پیج ره لایک و با دوستان تان شریک سازید
(1)

30/06/2024

❤️🫶

1. به جمع‌های ساده نپیوندید، رشد نخواهید کرد، جایی بروید که انتظارات و خواست‌های عملکردی بالا است.2. چالش رهبری در این ا...
25/05/2024

1. به جمع‌های ساده نپیوندید، رشد نخواهید کرد، جایی بروید که انتظارات و خواست‌های عملکردی بالا است.

2. چالش رهبری در این است که قوی باشی، اما نه گستاخ، مهربان باشی، اما نه ضعیف، جسور باشی، اما نه موجب آزار دیگران، متفکر باشی، اما نه تنبل، افتاده باشی، اما نه کمرو ،سربلند باشی، اما نه مغرور، شوخ طبع باشی اما نه بدون ملاحظه.

3. بر هر حال باید رنج یکی از این دو را تحمل کنیم: درد منظم بودن یا درد تاسف.

4. روزها گران قیمت هستند. زمانیکه یک روز را خرج می‌کنید، یک روز کمتر برای خرج کردن دارید. پس مطمئن شوید که روزهایتان را به درستی خرج می‌کنید.

5. انضباط پل بین اهداف و دستاوردها هستند.

6. اگر تمایل به ریسک های غیر متعارف ندارید، مجبور خواهید بود با متعارفها کنار بیاید.

7. انگیزه چیزی است که به شما قدرت شروع را می‌دهد، عادت چیزی است که شما را در راه نگه می‌دارد.

8. موفقیت چیزی جز تمرین روزمره چند نظم ساده نیست.

9. آرزو نکن شرایط ساده تر شود، آرزو کن تو قوی تر شوی. آرزوی مشکلات کمتر نکن، آرزو کن مهارت‌های بیشتری داشته بدست بیاوري. آرزوی چالش های کمتر نکن، آرزو كن دانایی بیشتر را.

10. یاد بگیرید با چیزی که دارید خوشحال باشید و همچنان به دنبال تمام چیزهایی که می‌خواهید بروید.

نیت بددر گذشته شخصی بنام رحمت ساقی، آب فروشی می کرد و  با کوزه گِلی در بازار به مردم آب می داد و از این راه گذران زندگی ...
23/05/2024

نیت بد
در گذشته شخصی بنام رحمت ساقی، آب فروشی می کرد و با کوزه گِلی در بازار به مردم آب می داد و از این راه گذران زندگی و امرار معاش میکرد. به خاطر خوش اخلاقی و سادگی همه اورا دوست داشتند.
تا جایی که آوازه حسن خلق و شیرین زبانیش به دربار شاه هم رسید و شاه دستور داد تا رحمت ساقی را به پیشش حاضر سازند. وزیر رفت و اورا پیدا کرد به حضور پادشاه آورد.
پادشاه هم از رحمت خوشش آمد و به او گفت: از این به بعد جای تو در قصر است و هر روز می آیی و برای مهمان ها آب می دهی و بعد به کنار من می نیشینی و برایم از حکایت های دلچسب ات قصه می کنی.
رحمت ساقی هم خواسته پادشاه را قبول کرد و گفت چشم اطاعت می شود.
فردای آن روز کار رحمت در قصر پادشاهی شروع شد و به تالاری که مملو از مهمان ها بود داخل میشد و بعد از دادن آب به مهمان ها و پایان جلسه در کنار پادشاه مینشست تا برایش قصه و فکاهی بگوید و در پایان روز مزد خود را میگرفت و به خانه می رفت.
بعد از چندی که رحمت محبت پادشاه را کسب نموده به او زیاد نزدیک و مقرب گردید. وزیر از نزدیکی ساقی به پادشاه و جایگاه آن خوشش نیامد و حسادت در وجودش به جوش آمد و یک روز که رحمت بعد اتمام کارش می خواست به خانه برود وزیر به رحمت ساقی گفت: ای رحمت آیا خبر داری که پادشاه از بوی دهان تو شکایت دارد؟
رحمت از این گفته وزیر متعجب شده و سوال کرد حالا چی کار کنم و راه چاره چه است؟
وزیر گفت: زمانی که به قصر آمدی با دستمالی دهان خود را بپوشان.
صبح روز بعد رحمت ساقی دهن خود را با دستمالی پوشاند و مثل هر روز شروع بکار کرد و شاه از این حالت اوتعجب کرد ولی چیزی نگفت. چند روزی به همین منوال گذشت
و روزی پادشاه از وزیرش در مورد حالت رحمت ساقی سوال کرد که چرا دهان خود را می پوشاند؟
وزیر هم جواب داد می ترسم اگرعلت آنرا بگویم غضبناک شوید.
پادشاه گفت نترس به تو امان دادم بگو قصه از چی قرار است؟
وزیر گفت: ساقی از بوی بد دهان شما شکایت دارد شاه از این سخن وزیر تکان خورد و عصبانی شده مجلس را ترک کرد.
روز بعد شاه جلادی را احضار کرد و دستور دادکه شب هر شخصی را که می بینی از قصر خارج می شود و دسته گلی همراه دارد سرش را قطع کن.
ساقی طبق معمول صبح به قصر آمد و به وظیفه ای خود مشغول شد و در وقت رفتن شاه برایش یک دسته گل به عنوان تحفه داد و زمانی که ساقی خواست از قصر بیرون رود در راه با وزیر روبرو شد، وزیر از او سوال کرد این گل را کی به تو داده؟
ساقی گفت: پادشاه .
وزیر با حسادت و خشم گفت گل را برای من بده که من سزاوار به آن هستم نه تو.
رحمت ساقی هم گل را به وزیر داد و خودش راه اش را گرفت و به خانه رفت.
اما هنگامی که وزیر با دسته گلی از قصر خارج میشد جلاد طبق دستو شاه سرش را قطع کرد.
روز بعدی ساقی طبق معمول به قصر آمد تا شروع به کار کند.
پادشاه ساقی را زنده دید اورا نزد خود خواست و از او سوال کرد تو چرا دهان خود را می پوشانی ؟
ساقی جواب داد: وزیر شما گفت که شما از بوی دهان من شکایت دارید وامر کرد تا دهان خود را بپوشانم تا سبب اذیت جناب عالی نشوم.
روز بعد زمانی که می خواستم با گلی که شما برایم تحفه داده بودید از قصر خارج شوم وزیر آنرا از دستم گرفت و گفت من به این سزاوار هستم نه تو.
پادشاه تبسم نموده گفت: بلی او سزاوارتر است نسبت به تو.
حسن نیت هرگز با حسادت یکجا جمع نمی شود
از قدیم ها گفتن که چاکن در چاه است

جوانانیکه نسوار یا پان میندازند بخوانند 👇 با استفاده پان منتظر سرطان_دهن باشیدمتأسفانه استفاده این مواد مضر در بین جوانا...
13/05/2024

جوانانیکه نسوار یا پان میندازند بخوانند 👇
با استفاده پان منتظر سرطان_دهن باشید

متأسفانه استفاده این مواد مضر در بین جوانان روز به روز بیشتر میشود، این مواد در بازار به قیمت ناچیز ده افغانی بفروش میرسد به زندگی و افکار جوانان صدمه وارد می کند
☜ پان و مــــــــــضرات آن
احتمال بالای سرطان دهان و حنجره در این افراد بیشتر است

نیکوتین باعث زردی دندانها و پوسیدگی آنها می شود و احتمال بیماریهای لثه (بیره) را در اینها زیاد می کند.
اگر فقط یک بار فرد از پان استفاده کرد مجبور است دیگه مکرر استفاده کند باعث بوی بد دهان میشود که خود فرد متوجه نمی شود اما مردم اطراف خود را اذیت میکند.

عوارض قلبی و عروقی و مشکلات تنفّسی در استفاده کنندگان پان بیشتر است. همچنان مشکلات معده روده کوچک و مخصوصا گرده ها را چند برابر افزایش میدهد
استفاده از مواد مخدر پان و نسوار رشته های عصاب را ضعیف کرده و هم چنان باعث ضعف مسائل جنسی میشود. و فرد معتاد به نسوار و پان از زندگی جنسی لذت نمی برد..
منظور ما فقط از پان نیست بلکه سگرت چرس و تمام مخدر بدتر از همدیگر است..

ساخارین موجود در این مواد ممکن است باعث ایجاد مشکلات هضمی شود.

در دانش آموزان بدلیل حالت گیچی و نشئگی افت تحصیلی را بدنبال دارد.

بدلیل افزایش بزاق (لغاب دهن) فرد مجبور است مرتب آب دهانش را بیرون بریزد که سبب انتقال بیماریهای عفونی می گردد.

علایم مصرف پان چیست؟
از دست دادن تعادل رفتاری و حرکتی، حالت سبکی سر، افسردگی، بیقراری، خستگی، اختلال خواب، افزایش تعریق، افزایش بزاق دهان، پرخاشگری، اضطراب، حالت شادی کاذب

با گذشت زمان این ماده نیز دیگر نیازهای روحی و جسمی فرد را تأمین نمی کند و به همین دلیل فرد معتاد، رفته رفته به سمت مصرف مواد مخدّر سنگین تر گرایش پیدا می کند.
بسلامت باشيد. ❗💁‍♂️

انالله و انا  الیه راجعون 😥در غمت شریکم هم‌ وطن نازنینم 😓ما هم به نوبه خود برای رفتنگان بهشت برین و برای بازماندگان این ...
11/05/2024

انالله و انا الیه راجعون 😥
در غمت شریکم هم‌ وطن نازنینم 😓

ما هم به نوبه خود برای رفتنگان بهشت برین و برای بازماندگان این فاجعه تلخ از خداوند منان صبر جمیل خواهان استیم .

-💔

فقط خداست که …میشود با دهان بسته صدایش کرد…میشود با پای شکسته هم به سراغش رفت…تنها خریداریست که اجناس شکسته را بهتر برمی...
10/05/2024

فقط خداست که …
میشود با دهان بسته صدایش کرد…
میشود با پای شکسته هم به سراغش رفت…
تنها خریداریست که اجناس شکسته را بهتر برمیدارد…
تنهاکسی است که وقتی همه رفتند میماند…
وقتی همه پشت کردند آغوش میگشاید…
وقتی همه تنهایت گذاشتند محرمت میشود…
و تنها سلطانیست که …
دلش با بخشیدن آرام می گیرد، نه با تنبیه کردن…!
همیشه و همه جا...

واقعیت تلخ دنیا لطفا با اطفال و زیر دست تان تان مهربان با احترام باشید زیر اخلاق هر انسان نماینده روز هایست که زنده گی ک...
03/05/2024

واقعیت تلخ دنیا
لطفا با اطفال و زیر دست تان تان مهربان با احترام باشید
زیر اخلاق هر انسان نماینده روز هایست که زنده گی کرده

اگر اطفال جنگ و تحقیر شده باشد دیگران را تحقیر می‌کند و جنگ
اگر اطفال بار بار تهمت ناحق شده باشد انسان تهمت گرا به بار می‌آید
اگر اطفال کتره و کنایه شنو باشد کتر و کنایه یاد میگیره

خلاصه با زیر دست تان خود مهربانی احترام شفقت کنید تا در آیند باعث دعا به شما شود و خیر جاریه تام در زمین باشد

Your children learn from you.You’re nice, they are nice.You’re nasty, they are too.You’re happy, they are happy.You’re s...
13/04/2024

Your children learn from you.
You’re nice, they are nice.
You’re nasty, they are too.
You’re happy, they are happy.
You’re sad, they are sad.
Your kids copy you, this is not
genetic - its learned.
They’re taught by you.
Think about it.
Be a better person to create better people......
It starts with You.

خداحافظ ماه پروردگار الرحمن الراحمینخداحافظ ماه لحظه هاي افطار و سحرخداحافظ ماه نعمت و رحمت و برکتخداحافظ ماه شب هاي نور...
09/04/2024

خداحافظ ماه پروردگار الرحمن الراحمین
خداحافظ ماه لحظه هاي افطار و سحر
خداحافظ ماه نعمت و رحمت و برکت
خداحافظ ماه شب هاي نورانی قدر

در قدیم، خانه ها دروازه نداشت، اما اگر  دروازه داشت، هیچوقت قفل نمیبود…میدانید که مردم قدیم چرا اینقدر بااخلاص بودند؟چرا...
02/04/2024

در قدیم، خانه ها دروازه نداشت، اما اگر دروازه داشت، هیچوقت قفل نمیبود…

میدانید که مردم قدیم چرا اینقدر بااخلاص بودند؟
چرا اينقدر شاد بودن؟
چرا احساس تنهايی نميكردند؟
چرا زندگی شان بركت داشت؟
چرا عمر شان طولانی بود؟

چون در کتاب ها دنبال ثواب نمیگشتند که چی را بخوانیم تا ثواب داشته باشد.
دنبال عمل کردن بودند.(عمل نیک)

فقط یک کلام میگفتند: خدایا به داده ‌هایت شکر! 🙏
نمیگفتند که شخص تشنه را آب بتین چون ثواب داره، میگفتند به اطفال آب بتین چون طاقت ندارند.

وقتی غذا پخته میکردند، نمیگفتند که به همسایه هم بتیم، ثواب داره.
میگفتند بوی غذا بلند شده، نکند که دل همسایه هم هوس کند. کمی ببریم آنها هم بخورند.

وقتی کسی مریض میشد، نمیگفتن که این دعا را بخوان، خوب میشی.
خانیش میرفتن ظرف هایش را میشستن، خانیش را جارو میکردن، دیگ غذایش را پخته می‌کردند تا بچه هایش غمگین و درمانده نشوند.

اول و آخر حرف شان رحم و مهربانی بود.
به اطفال عیدی میدادند، میگفتن دل شان خوش میشه.

به همسایه خود رسیدگی میکردند، میگفتن همسایه از خواهر و برادر به آدم نزدیکتر است.

خدایا قلب ما را روشن بساز تا در کتاب ها دنبال ثواب نگردیم، خودمان را اصلاح کنیم و با اعمال خوب خود به ثواب برسیم،
نه فقط با خواندن دعا…

مهربان باشیم و بی منت محبت کنیم.
خدایا عاقبت همه ما را بخیر کن. 🤲

بسیار جالب است!این داستان را تا اخیر بخوانید پشیمان نمی‌شوید.مزار هستم تصمیم گرفتم کابل برومرفتم ترمینال و سوار بس شدم. ...
02/04/2024

بسیار جالب است!
این داستان را تا اخیر بخوانید پشیمان نمی‌شوید.

مزار هستم تصمیم گرفتم کابل بروم
رفتم ترمینال و سوار بس شدم.

در چوکی پیش رو یک زن و شوهر بودند که یک بچه ی چاق و شیرین ۳یا ۴ ساله داشتند.

اتوبوس پس از نیم ساعت حرکت کرد، تقریبا ۹ ساعت مزار تا کابل راه است.

طی راه؛ بچه چاق و شیرین که در چوکی پیش رو بود؛ هِی به طرف من نگاه می‌کرد و می‌خندید
چندبار همرایش کله کشک کردم که از خنده گرده کفک بود.
در دست بچه یک بسکویت ککوی بود که نمیخوردش.

در جریان کله کشک؛ ناگهان یک دندان ( گاز-چک) از ککو بچه زدم.
بچه کمی خندید، کمی بعد مادر بچه با خوشحالی
به شوهرش گفت:
ببین !
بالاخره ککو را خورد.

دیدم پدر و مادرش خوشحالند؛ گفتم بگذار بیشتر خوشحال شوند.

خلاصه ۳ تا ککو را کم کم از دست بچه؛ آهسته دندان زدم و بچه هم از خنده گرده کفک بود.

مدتی بعد خسته شدم
چشمانم را بستم و به چوکی خود تکیه دادم که یک دفعه احساس شکم درد شدید کردم.
مُردم از دل پیچه و شکم درد.

دویدم رفتم پیش راننده و به راننده
وضعیت ام را گفتم.
راننده با غُرغُر و نخره در یک کوشه توقف کرد.
عین سوپرمن پریدم و رفتم دستشویی و رفع حاجت کردم.

برگشتم و از راننده تشکر کردم و نشستم روی چوکی.
اتوبوس حرکت کرد.
هنوز ۱۰ دقیقه نگذشته بود که دل دردم دوباره شروع شد.
چنان سنگین بود که چوکی پیش روی خودم را دندان میگرفتم.
از درد میخواستم داد بزنم‌.
چه شکم درد وحشتناکی!
تمام بدنم را میکشید.
مُردم خدا.
دویدم پیش راننده و با عذر و التماس وضعیتم را گفتم.
راننده که ظاهرا چرسی به نظر می رسید، عصابش بهم خورد؛ اما همین که رنگ پریدگی من را دید، توقف کرد و گفت بدو برادر زود کن.
خدا گردنم را نگیرد نزدیک شهرستان حضرت سلطان ولایت سمنگان بود، هوا تاریک بود، دویدم زیر یک پل چک، تازه می خواستم رفع حاجت کنم که یهو روباهی از بغل پلچک پاس بلندی داد و پرید، خلاص این که دیگر جرآت نکردم خود را تخلیه کنم دویدم بسوی موتر و بالا شدم.

از راننده تشکر کردم.
از درد داشتم میمُردم.
دهنم خشک شده بود
و چشمانم سیاهی می کرد.
رفتم روی چوکی نشستم.
گفتم آخی چرا این گونه شدم.
غذای فاسد که نخورده بودم.
دیدم که هنوز در دست بچه همان ککو هست.
از پدر بچه پرسیدم:
بچه تان روز مره چند دانه ککو می خورد؟

پدرش گفت :
ولا ککو برایش بد است، می خواستم بپرسم که پس چرا برایش ککو میدی؟
که ناگهان مادرش گفت:
حقیقت بچه ما قبضیت دارد، روی ککو اش دوای اسهال کننده مالیدم تا شاید مفید برایش باشد. اما تا هنوز دو سه تا خورده؛ ولی بی فایده بوده.
من بدبخت خواستم
ادامه بدم که ناگهان درد مجدداً آمد.
میخاستم داد بزنم و در راه روی اتوبوس غلط بزنم.
رفتم پیش راننده؛ راننده با خشونت گفت:
شرم چیزی خوب است، تا هنوز دو دفعه برایت ایستادم، نمی شود که من هر لحظه در این دشت ها برایت توقف کنم، موتر شخصی تو که نیست.
برو در جایت بشین.

حیران مانده بودم بین درد و خجالت چه کار کنم.
نا گهان فکری به کله ام افتاد.
برگشتم پیش پدر بچه و برایش گفتم: کاکا معذرت می خواهم، من هم قبضیت هستم.
ممکن است به من هم از همان ککو تان بدید؟

۳ تا ککو اسهال کننده گرفتم و رفتم پیش راننده عصبی و با ترس و خنده گفتم:
استاد، من جور شدم، اما چرا اینقدر عصابت خراب است؟ از تو تشکر می کنم که دو دفعه برای من توقف کردی.
فعلا راحت باش و بیا کمی دهنت را شیرین کن‌

راننده هم که چرسی بود و از تعریف من بسیار ظاهرآ خوشحال شده بود، گفت:
بیشکت ولا بسیار کا که و خرابات بودی.

خلاصه؛ ۳ تا ککو را پوست کردم و در دهنش دادم و رفتم سَرِجایم نشستم و از درد عین مار به خودم می پیچیدم

۱۰ دقیقه نگذشته بود که راننده صدایم کرد و گفت:
لالا ...؛ تره خدا قسم، بمن چه دادی؟ ترکیدم از درد.

داستان ککو و بچه را برایش قصه کردم.
راننده فوری توقف کرد و گفت بریم پایین.
خلاصه تا کابل هر نیم ساعت توقف می کرد و می‌گفت: بریم رفیق پایین

سر ‌و صدای مسافرها هم برامد، اما هر بار که اعتراض میکردند، راننده می‌گفت:
پلیس شاهراه گفته که گروه های تروریست و نامرد؛ در سرک ها از طرف شب خار آهنی ریخته اند؛ تیز تیز باید تیر هاره را چیک و کنترل کنم که پینچر نشویم و در کدام بلا گرفتار.
سواری ها هم ساکت می شدند و از راننده جهت احتیاط کاری اش تشکر می‌کردند.

این را عرض کردم که بدانید برای انجام هر کاری؛ مسئولش باید همدرد باشد؛ تا حِس کند طرف چی میکشد. مسئول باید مثل آحاد جامعه باشد تا درد و رنج مردم را بداند.
اگر درد و رنج توده های مردم را درک نکنید، سقوط شما حتمی و اجتناب ناپذیر است.

وطن! ای مادرِ از طاقت تحقیر، خستهوطن! ای شه چنارِ از شمال جهل، بشکستهبعدِ صد هزاران سال، عَلَم های تو بر یادم رسد فریاد ...
28/03/2024

وطن! ای مادرِ از طاقت تحقیر، خسته
وطن! ای شه چنارِ از شمال جهل، بشکسته
بعدِ صد هزاران سال، عَلَم های تو بر یادم رسد فریاد خواهم کرد...

وطن! با نام تو، با ننگ تو، با عشق مجروح نبرد تو
به جای عاشقان غره مرد و شیر مرد تو
بنای شهرت و شان ترا بنیاد خواهم کرد...
ترا آباد خواهم کرد!!!
🖤❤️💚

مادر ❤کسی برایم گفت میخای بهشت بروی؟گفتم نه،آنجا فقط جای مادرها اس!!!گفت:نمیخای کنار مادرت باشی؟گفتم:نه دگهاین دنیایش را...
28/03/2024

مادر ❤

کسی برایم گفت میخای بهشت بروی؟
گفتم نه،
آنجا فقط جای مادرها اس!!!
گفت:
نمیخای کنار مادرت باشی؟
گفتم:
نه دگه
این دنیایش را ازش گرفتم جوانی و روزهای خوبش را برایم گذاشت!!!
پیر شد تا من جوان بشم
زشت شد تا من مقبول بشم
رنج کشید تا من بخندم
کهنه پوشید تا من نو باشم
گرسنه خوابید تا من حسرت چیزی را نخورم
دگه نمیخواهم در بهشت هم شب و روز منیر فکرش به من باشد...
بگذار حداقل آنجا برای خودش راحت زندگی کنه!
کاش فقط "یک روز" مادرم برای خودش زندگی میکرد.

مادر یعنی: ناز هستی در وجود
مادر یعنی:یک فرشته در سجود
مادر یعنی: یک بغل آسودگی
مادر یعنی: پاکی از آلودگی
مادر یعنی: هدیه ی مرد از خدا
مادر یعنی:همدم و یک هم صدا

تقدیم به كسانى كه سن شان 18 و يا بيشتر از 18 است #ما را بشناسيد:ما آخرین نسلی هستیم که تلویزیون سیاه سفید نگاه کردیم...م...
28/03/2024

تقدیم به كسانى كه سن شان 18 و يا بيشتر از 18 است

#ما را بشناسيد:

ما آخرین نسلی هستیم که تلویزیون سیاه سفید نگاه کردیم...

ما اولين نسلی هستيم که موسیقی را از رادیو ضبط کردیم...

فیلم را با ویدئو دیدیم...

ما آخرین نسلی هستیم که بدون موبایل، لپتاب و فیس بوک و وایبر بزرگ شدیم ، زندگی کردیم...
اما زندگی کردیم...

نسل بودیم وقتی نان ونمک هرخانه را میخوردیم پس آنرا فامیل خود میدانستیم

ﻧﺴﻞ ﻛﻪ ﺻﻤﻴﻤﻴﺖ ﺑﻮﺩ ﺭﻓﺖ و ﺁﻣﺪ ﺑﻮﺩ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻲ و اﺣﺘﺮاﻡ ﺑﻮﺩ❤

نسلی که در صنف های مکتب گاهی با فرش و گاهی با خاک درس میخواندیم🤕 یادش بخیر

آخرین نسلی هستیم که با رفیق ها به دل پاک و صاف گشت و گزار کردیم❤

نسلی بودیم که همه روابط ما با دوستان مان از روی اخلاص وصداقت بود نه روی مطلب مقصد و مرام

نسل که خنده های ما از روی شادی و خوشی دوستان بود نه مسخره کردن آنها با دو دلی!!!!!

نسل که از همان اوایل دوران زندگی با ادب و احترام آشنایی داشتیم ...!!!♡

چای را با نگاه مان از چاينك تا پياله دنبال کرده ایم...

ما آخرین نسلى قصه های زير کرسی هستیم!

آخرین گروه شب نشینی های پر از شادی...

نشست هایی بدون وایبر و اینترنت...

شب نشينى هایی با یک دنیا تجربه ی کسب شده در آخر شب...👏

یک عالم دانش جدید...

آخرين نسلى كه كست آهنگ و تيپ داشتيم...

آخرین نسلى شب نشینی های قصه گفتن از جن و ارواح...

پیاده رفتن های مكتب...❤👌❤

ما تنها نسلی هستیم که مثل خزان بین تابستان و زمستان دو فصل متفاوت را تجربه کردیم!
فصلی با عشق!
فصلی بدون تکنولوژی!!

ما نسلی هستيم که دیگر شبيه نخواهد داشت...

نسلى پر از خاطرات ساده اما ناب....❤❤

شما هم اگر خاطرات از آن دوران زیبا دارید با ما در کمنت شریک بسازید 🙏

خاطراتم را که مرور می کنم و برگ برگ دوران کودکی ام را ورق می زنم، در کنار محبت و عشق بی دریغ مادرم کسی همیشه هست که آرام...
28/03/2024

خاطراتم را که مرور می کنم و برگ برگ دوران کودکی ام را ورق می زنم، در کنار محبت و عشق بی دریغ مادرم کسی همیشه هست که آرامش را در لحظه لحظه زندگی ام تزریق کرده … کسی که قلبی به وسعت عشق دارد و آرامشی به گستردگی یک دریا.

پدر …. قهرمانیست که هرگز مدالی در گردنش نینداخته اند، کوهی استوار که همیشه کنارم بوده و در دشواری های زندگی دلم قرص بوده به بودنش.

مردی فداکار که بی هیچ منت یک عمر زحمت کشیده، رنگ موهایش به سپیدی گراییده و دستانش زبر و ضخیم شده است اما دریغ از یک بار گله یا شکایت، دریغ از حرفی که بوی منت دهد، دریغ از یک لحظه دست از تلاش کشیدن …

بچه تر که بودم وقتی بیمار می شدم هیچ وقت پدر در کنارم نبود، یادم هست مادر چقدر غصه من را می خورد، یادم هست پروانه وار دورم می چرخید و می دیدم شب تا صبح کنارم می خوابید … اما پدر هیچوقت نبود!

پدر! آن روزها تو را با “نبودن” تعریف می کردم چون همیشه زمانی می آمدی که من خواب بودم و وقتی می رفتی که من هنوز بیدار نشده بودم، همیشه در سکوت خودم با تو حرف می زدم و همیشه طلبکار تو می شدم! “بابا چرا هیچوقت نیستی؟!”

اما امروز درک می کنم که چه معنایی داشتند همه این نبودن ها!

تو کار کردی و کردی تا من در رفاه بزرگ شوم، تا هیچوقت آرزوی داشتن چیزی که دوست داشتم بر دلم نماند، تا جشن تولدم را با دوستانم جشن بگیرم … تو عرق ریختی تا من راحت و آسوده باشم و بی هیچ ترس و نگرانی درس بخوانم و شاگرد اول شوم!

آنقدر کار کردی و کردی تا کمرت خمیده شد و دستانت لرزان، چشمانت کم سو شد و قدم هایت آرام، من فدای کمر خمیده و دستان لرزانت که همه فدای راحتی های من شده است.

من فدای بزرگ مرد زندگی ام شوم که با همان اندک لحظه هایی که در خانه بوده برایم زیباترین خاطرات زندگی ام را به تصویر کشیده است.

دوستت دارم پدر خوبم!

اگر دقت کنیماگر دقت کنیم، هر روز یک نقطه ای کوچک می‌تواند آغاز یک رویای جدید و زیبا باشد. البته اگر دقت کنیم.آدم ها از د...
28/03/2024

اگر دقت کنیم
اگر دقت کنیم، هر روز یک نقطه ای کوچک می‌تواند آغاز یک رویای جدید و زیبا باشد. البته اگر دقت کنیم.
آدم ها از دقت کردن زیاد خسته اند. چون؛ آنان دوست دارند همه چه برای شان اماده باشد، موفقیت، یا آغاز همه چیز های که زندگی شان را می‌سازد.
اگر دقت کنیم می توانیم از گل، نوع رشد
از پروانه، رقم پرواز
از شمع سوختن و ساختن
از زنبور ساختن یک خوراک شیرین
از درخت قامت بلند و سبز بودن و از یک نقطه، ادامه دادن به این رویا را یاد بیگیریم.
خسته نباش. بخند بروی روزگار و از هر گِلِ یک گل رنگی بکار. سخت که نیست. فقط کمی لبخند، کمی دل خوشی، کمی زحمت و کمی هم آکسیجن میخواهد. زندگی همین است.
یاد بیگیریم از هر رنگ کهنه ای یک نقاشی جدید رسم کنیم:)

تعریف من از جامعه آزادجایـــے است که اگر کســـے نخواهد همرنگ جماعت شود در امنیت باشد.... 👤 آدلای استیونسون
25/03/2024

تعریف من از جامعه آزاد
جایـــے است که
اگر کســـے
نخواهد
همرنگ جماعت شود
در امنیت باشد....

👤 آدلای استیونسون

در کدام ماه تولد شدین بخوانید و بگویید چند فیصد حقیقت دارد
21/03/2024

در کدام ماه تولد شدین بخوانید و بگویید چند فیصد حقیقت دارد

امروز روز تولد من است و من به این راز پی بردم که من به دنیا آمده ام تازیباترین لحظه ها رابرای خودم و دیگران رقم بزنم! رو...
20/03/2024

امروز روز تولد من است
و من به این راز پی بردم که من به دنیا آمده ام تا
زیباترین لحظه ها رابرای خودم و دیگران رقم بزنم!
روز تولد هر انسان روزی‌ست که می‌فهمد از زندگی‌اش چه می‌خواهد و به دنبال چیست.
یک سال بزرگ‌تر شدم
یک سال که نمی دانم من واقعاً توانستم “بزرگ” شوم یا نه؟
توانستم عیب‌هایم را برطرف کنم؟
توانستم کسی را نرنجانم؟
شاید آن طوری که می‌خواستم باشم، نیستم
ولی یک سال دیگر سریعتر از گذشته آمد و رفت. امروز من یک سال بزرگتر شدم چند تار خاکستری دیگر به موهایم و شاید یک یا دو چین به صورتم اضافه شد. افتخار می‌کنم که چین صورتم خط خنده است و از تارهای نقره‌ای موهایم لذت می‌برم. عاشق این هستم که نسبت به سال گذشته عاقل‌تر شدم.
روز تولد آدم همیشه قشنگ است و وقتی همه آن هایی که دوست داریم تولد ما را برای ما تبریک می‌گویند، تازه می‌فهمیم چه‌قدر زیاد هستند انسان هایی عزیزیکه دوستت دارند!
و این خودش روزت را قشنگ تر می سازد !
روز تولدم برایم الهام می دهد تا هر روز را با شور و عشق زندگی کنم
تولدم مبارک!!!

نصیحتی کُنَمَت بشنو و بهانه مَگیرهر آنچه ناصِحِ مُشْفِق بگویَدَت بپذیرز وصلِ رویِ جوانان تَمَتُّعی بردارکه در کمینگهِ عم...
19/03/2024

نصیحتی کُنَمَت بشنو و بهانه مَگیر

هر آنچه ناصِحِ مُشْفِق بگویَدَت بپذیر

ز وصلِ رویِ جوانان تَمَتُّعی بردار

که در کمینگهِ عمر است مَکرِ عالَمِ پیر

نَعیم هر دو جهان پیش عاشقان به جوی

که این متاعِ قلیل است و آن عَطایِ کثیر

معاشری خوش و رودی بساز می‌خواهم

که دردِ خویش بگویم به نالهٔ بَم و زیر

بر آن سَرَم که نَنوشَم مِی و گُنَه نکنم

اگر موافقِ تدبیرِ من شَوَد تقدیر

چو قسمتِ ازلی بی‌حضورِ ما کردند

گر اندکی نه به وِفقِ رضاست خرده مگیر

چو لاله در قَدَحم ریز ساقیا مِی و مُشک

که نقشِ خالِ نگارم نمی‌رود ز ضمیر

بیار ساغرِ دُرِّ خوشاب ای ساقی

حسود گو کَرَمِ آصفی ببین و بمیر

به عزمِ توبه نهادم قدح ز کف صد بار

ولی کرشمهٔ ساقی نمی‌کُنَد تقصیر

مِی دوساله و محبوبِ چارده ساله

همین بس است مرا صُحبتِ صَغیر و کَبیر

دل رمیدهٔ ما را که پیش می‌گیرد؟

خبر دهید به مجنونِ خسته از زنجیر

حدیثِ توبه در این بزمگه مگو حافظ

که ساقیان کمان ابرویَت زَنَند به تیر
شکوفه های لاله ، زنده شدن درخت های خشک و رویدن سبزهای وحشی مبارک

یک سال با تمامی پستی و بلندی اش گذشت ....در حق همدیگر بسیار بدی و خوبی ها کردیم .....تمامی این بدی و خوبی گذشت ......فقد...
19/03/2024

یک سال با تمامی پستی و بلندی اش گذشت ....
در حق همدیگر بسیار بدی و خوبی ها کردیم .....
تمامی این بدی و خوبی گذشت ......
فقد متاسفانه رابطه های با ارزشتر از جان و نزدیکتر از مادر و خواهر و برادر سست شد ...‌...
باید یک چیز را بخاطر داشت همه چیز میگذره اگر ما انسانها زنده ماندی دیگر مثلی قبل کنار هم نمیتانیم باشم...
بس بیاین قلب های همدیگر را جریحه دار نکنیم ....
بگذاریم بعضی دروغ ها برای همیشه دروغ بماند اگر باعث خوشنودی قلب ها می‌شود......
بعضی حقیقت ها هرگز گفته نشود اگر باعث رنجش قلبها می‌شود .....
سال نو بهار نو به تمام عزیزان صفحه مبارک باشد امید سال پر از خوشی و آرامش با رسیدن به اهداف تان را در کنار دوستها و عزیزان تان داشته باشید .

ما، همه‌ی ما، حداقل یک زن را در طول زندگی‌مان کشته‌ایم.بعد یکی پیدا شده، آمده و جسد را با خودش برده است.یونس تراکمه
18/03/2024

ما،
همه‌ی ما،
حداقل یک زن را در طول زندگی‌مان کشته‌ایم.
بعد یکی پیدا شده، آمده و جسد را با خودش برده است.

یونس تراکمه

تاجر عزیز که مواد خوراکه را در رمضان دو چند ساخته ، باز در نماز تراویح به صف اول ایستاد میشه با کالای سفید تسبیح به دست ...
16/03/2024

تاجر عزیز که مواد خوراکه را در رمضان دو چند ساخته ، باز در نماز تراویح به صف اول ایستاد میشه با کالای سفید تسبیح به دست ! ذکر خداوند
را میکنند!تاجر عزیز !ماه مبارک رمضان ، ماه بلند بردن اعمال نیک است ،نه ماه بلند بردن قیمت ها از الله بترسید و ظلم نکنید .

بعضی از مردم(فقط) از یک بار رفتن آب در گلونشان ترس دارند که مبادا روزه ای شان فاسد نشود؛ ولیکن ترس این را ندارند که تلف نمودن حق مردم، وجفا وستم در حق آنان، سبب فاسد شدن آخرت شان می گردد.📝

ای شما های که روزه میگیرید۰فکر نکنید روزه گرفتن فقط نخوردن است !

30 روز دروغ نـگو
30 روز غیـبت نکو
30 روز تهـمت نـزن
30 روز چشم هایت را پاک نگهدار
30 روز با احساسات کسی بازی نکنی .دل کسی را نشکنی !
30 روز آدم بودن را تجربه کن پس نناز به گرسنگی ات .
30 روز این کار ها اگر خوشت آمد باز ادامه بتی.

خيلي بي انصافي است كه در ماه مبارك رمضان نماز بخوانيم اما يازده ماه سال ديگر از عبادت خداوند دور باشيم :اگر فایده این 30 روز را دیدید دوام بدهد !

روزه همه ميگيرند اما معيار قبوليت آن ، افطار نمودن با لقمه ي حلال است !

مرگ سفر جدید و حقیقی ولی درد آور برای عزیزانی که در این دنیایی فانی هنوز نفس می گیرند هیچ کس با مرگ فراموش نشده و نخواهد...
15/03/2024

مرگ سفر جدید و حقیقی ولی درد آور برای عزیزانی که در این دنیایی فانی هنوز نفس می گیرند
هیچ کس با مرگ فراموش نشده و نخواهد شد
لالایی خوب و مهربانم روح ات پر از آرامش قبر ات پر از نور رحمت خداوند و بهشت برین نصیبت
امین یا رب العالمین!

 #توجهچون به رمضان رسیدیم وقتی خرما می‌خورید  خسته  اش را دور نندازین و جمع کنید در ظرف شیشه ای بگذارید ‎ كمي آب جوش و م...
14/03/2024

#توجه
چون به رمضان رسیدیم
وقتی خرما می‌خورید خسته اش را دور نندازین و جمع کنید در ظرف شیشه ای بگذارید
‎ كمي آب جوش و مقدار نمک بريزيد و در آفتاب بگذارید تا خشک شود
بعد از خشک شدن ده مکسر انداخته تا مثل آرد شود و بعد روغن بادام یا روغن زیتون بریزید چون شکافته نمیشه و اگه دوست داشتین آب هم اضافه کنید
و بعد مثل که ده همی تصویر است بگذارید داخل ظرف شیشه یی و بعد محکم قفل اش کنید و داخل یخچال بگذاريد
و دو ساعت بعد از یخچال بیرون اش کنید و اوسو بندازین چون هيچ فايده نداره و ای حرف ها پوچ بود
گفتم بیکار نمانین،

تصویر خود سخن می‌گوید!
14/03/2024

تصویر خود سخن می‌گوید!

داستان کوتاه اما پر معنی در ماه مبارک رمضان چند جوان پیر مردی را دیدن که در گوشه ای غذا میخورد!!!!به او گفتند ای پیر مرد...
12/03/2024

داستان کوتاه اما پر معنی
در ماه مبارک رمضان چند جوان پیر مردی را دیدن که در گوشه ای غذا میخورد!!!!
به او گفتند ای پیر مرد مگر روزه نیستی ؟پیر مرد گفت چرا روزه هستم !
فقط آب غذا میخورم
جوانان خندیدن و گفتند واقعآ ....
پیر مرد گفت بله ...
دروغ نمیگم
به کسی بد نگاه نمیکنم
کسی را مسخره نمیکنم
به کسی دشنام سخن نمیگم
کسی را آزار نمی کنم
چشم به مال و ناموس کسی ندارم
بعد پیر مرد به جوانان گفت شما هم روزه هستید ؟
یکی از جوانان درحالی که سرش را پایین نگه داشته بود به آرامی گفت نخیر
ما فقط غذا نمیخوریم
روزه تنها نخوردن و نه آشامیدن نیست باید تمام اعضای بدن روزه باشد

سر کوه‌ها گندم بپاشید تا نگویند که در سرزمین مسلمان‌ها پرنده‌ای گرسنه ماند!✍ عمر بن عبدالعزیز رحمه‌الله
12/03/2024

سر کوه‌ها گندم بپاشید تا نگویند که در سرزمین مسلمان‌ها پرنده‌ای گرسنه ماند!

✍ عمر بن عبدالعزیز رحمه‌الله

حقیقت تلخ: بعد از عشاء ، ابلیس از طریق یک کنفرانس آنلاین در برابر نمایندگان تمام سازمان های تجاری در سراسر افغانستان سخن...
12/03/2024

حقیقت تلخ:

بعد از عشاء ، ابلیس از طریق یک کنفرانس آنلاین در برابر نمایندگان تمام سازمان های تجاری در سراسر افغانستان سخنرانی داشت. و در ماه رمضان در غیاب ایشان از خدمات قبلی تجار ها تجلیل کرد و دستورات ویژه ای را برای ماه مبارک رمضان پیش رو صادر کرد.

وقتی از ابلیس در این زمینه سوال شد، گفت که تاجران افغانستان، به ویژه تاجران نوع الحاج، هرگز دلتنگ من نیستند.

من یک ماه در زندان میباشم، بنابراین آنها به همه کارهایم رسیدگی می کنند روش های احتکار، سودجویی غیرقانونی، تبانی و بی شرافتی که توسط این تاجران اختراع شده است، من خودم بسیار تحت تأثیر آنها هستم.

اما یک چیز را هرگز نمی فهمم، به دنبال تدریس و تبلیغ من در ماه رمضان، این سوداگران با مکیدن خون کرور پول جمع می کنند. از برادران مسلمانشان بعد با همین پول به حج می روند و آنجا و به سوی من سنگ پرتاب میکنن این ریاکاری بزرگ است اگرچه سنگریزه ها باید روی آنها بیفتند ...

امسال حلول پر میمنت ماه مبارک رمضان را با دل های محزون گرامی می داریم زیرا قلب جهان اسلام و اولین قبله ما  #فلسطین(بیت ا...
11/03/2024

امسال حلول پر میمنت ماه مبارک رمضان را با دل های محزون گرامی می داریم زیرا قلب جهان اسلام و اولین قبله ما #فلسطین(بیت المقدس) زیر ظلم و اسارت یک توته از کفار و مشرکین به سر می برد . در این ماه قبولی دعا ها که دروازه های رحمت بی کران گشوده می شود به حق برادران فلسطینی ما دعا نماییم تا مورد استجابت حضرت حق قرار گیرد و تا باشد سر زمین فلسطین از چنگال ظالمان و کفار خونخور نجات یابد .
به امید قبولی دعا ها ، طاعات و عبادات به درگاه رب العزت رمضان مبارک

Address

Mazar-e Sharif

Telephone

+93700908091

Website

Alerts

Be the first to know and let us send you an email when متن های زیبا posts news and promotions. Your email address will not be used for any other purpose, and you can unsubscribe at any time.

Contact The Business

Send a message to متن های زیبا:

Videos

Share

Category