Hamshahri Newspaper Afghanistan

Hamshahri Newspaper Afghanistan تازه ترین رویداد اخبار فوری سریع و مطمئن سرتاسر افغانس? انعکاس رویداد های مهم سیاسی اجتماعی اقتصادی افغانستان

 #روسیه به عنوان بزرگترین کشور جهان یک دهم مساحت زمین را اشغال کرده است. این منطقه ۱۱ منطقه زمانی در دو قاره (اروپا و آس...
06/10/2024

#روسیه به عنوان بزرگترین کشور جهان یک دهم مساحت زمین را اشغال کرده است. این منطقه ۱۱ منطقه زمانی در دو قاره (اروپا و آسیا) و سواحل در سه اقیانوس اطلس، اقیانوس آرام و منجمد شمالی دارد.

مناظر روسیه بین صحرای شن یخ زده، کوه های سر به فلک کشیده و مرداب های غول پیکر متنوع است. بخش بزرگی از روسیه از دشت های غلتان بدون درخت تشکیل شده است که «پرستو» نامیده می شود. جنگل های کاج آهکی به نام «تایگا» بر منطقه سیبری که سه چهارم روسیه را اشغال کرده است تسلط دارند.

حقایق سریع:
نام رسمی: اتحادیه روسیه
شکل دولت: اتحادیه
پایتخت: مسکو
جمعیت: 145 میلیون
زبان رسمی: روسی
ارز: روبل
مساحت: 17,075,200 کیلومتر مربع
رشته های اصلی کوه: اورال، آلتای
رودخانه های اصلی:

صفحه همشهری را فالو کنید

این مقاله ی آقای فرید سیاوش را در مورد ترور ناکام دونالد ترامپ بخوانید. جالب و  قابل توجه است. *************************...
14/07/2024

این مقاله ی آقای فرید سیاوش را در مورد ترور ناکام دونالد ترامپ بخوانید. جالب و قابل توجه است.

**************************•

چرایی ترور ترامپ

نویسنده:
فرید سیاوش

خون آلود به حریف گفت:" F**k You"
توماس متیو کروکس مهاجمی که در بالای ساختمانی مشرف به محل سخنرانی ترامپ سنگر گرفته بود پس از شلیک به قصد ترور ترامپ توسط سرویس مخفی کشته شد؛ تا راز سر به مُهر بماند.

جوبایدن گفت: «خشونت سیاسی در آمریکا جایی ندارد.» و اوباما ارشاد فرمود: " خشونت سیاسی جایی در دموکراسی ما ندارد". آنان حد اقل تاریخ پرخون سیاسی کشور شان را نیز نمیدانند.
از زمان تاسیس ایالات متحده آمریکا، چهار رییس‌جمهور و یک نامزد ریاست جمهوری در نتیجه ترور کشته شدند.

آبراهام لینکلن سال ۱۸۶۵، جیمز گارفیلد سال ۱۸۸۱، ویلیام مک کینلی سال ۱۹۰۱ و جان اف کندی سال ۱۹۶۵ وقتی که رییس‌جمهور آمریکا بودند کشته شدند. رابرت اف کندی نامزد انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۹۶۸ هدف یک ترور موفق قرار گرفت.تا پیش از زخمی شدن ترامپ، تعدادی دیگر از روسای جمهور و نامزدهای انتخابات هم هدف ترور نافرجام قرار گرفتند. فرانکلین روزولت در سال ۱۹۳۳، هری اس ترومن در سال ۱۹۵۰، جرالد فورد در سال ۱۹۷۵، رونالد ریگان در سال ۱۹۸۱ و جورج بوش پسر در سال ۲۰۰۵ زمانی که رییس‌جمهور بودند، هدف ترور نافرجام قرار گرفتند.

تئودور روزولت در سال ۱۹۱۲ و جورج والاس در سال ۱۹۷۲ زمانی که نامزد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بودند هدف ترورهای نافرجام قرار گرفتند.


چرایی ترور ترامپ:

دوکتورین دونالد ترامپ با شعار محوری «نخست آمریکا America First» نمایانگر تحولات داخلی جامعۀ امریکا و نظام بین المللی می باشد.

طرح دکترین «نخست آمریکا» حاکی از سیر تکوین جهانی شدن و تأثیر آن بر جامعه آمریکا و به پیروی آن دگردیسی در سیاست خارجی و هژمونی ایالات متحده در تحولات منطقه ای و بین المللی است.
ترامپ یک ناسیونالستِ مخالف گلوبالیسم و نیو لیبرالسیم است با نیو کانت ها رابطه خوبی ندارد، اهمیت ایتلاف و سازمان ناتو را زیر سوال برده است، افزایش بودجه نظامی دیگر اعضا را طلب کرده و چندی پیش نیز احتمال محافظت نکردن ناتو از اعضایی را که هزینه کافی برای دفاع نمی‌کنند، پیش کشید. همو طرفدار برچیده شدن اتحادیه اروپا نیز می باشد، همچنان نمی خواهد امریکا با سخت افزار نقش ژاندارم بین المللی را بازی کند بلکه طرفدار نقش قوی اقتصادی امریکا بوده، طرفدار ختم جنگ ها بخصوص جنگ اوکرائین است. مسلمآ سازمانها و ساختار های مخالف طرز دید، کردار و رفتار او در پی حذفش اند.

تا قبل از ترامپ تقریباً تمامی رؤسای جمهور آمریکا با تایید به استثنابودن ویژگیهای هنجاری و ارزشی جامعه آمریکا نسبت به جوامع دیگر، خود را متعهد به صدور ارزشهای آمریکایی نظیر دموکراسی و حقوق بشر چه از طریق ابزارهای سخت و تهاجمی (لشکر کشی های خونبار) و چه توسل به رویکردهای معطوف به قدرت نرم می دانسته اند. درمجموع پدیدۀترامپ معلول دگردیسی در ساختار اجتماعی ناشی از جهانی شدن اقتصاد و سیال شدن و گردش بیشتر سرمایه در اقتصاد جهانی است.

ترامپ به واسط آموزه های حرفوی و منش کاسبکارانه و همچنین شرایط حاکم بر اقتصاد آمریکا، هدف و فلسفة تمام مناسبات را پیگیری منافع اقتصادی و مالی در قالب سیاست "نخست آمریکا" جستوجو میکند.

ترامپ دیپلماسی را معادل «معاملۀ اقتصادی» میبیند. از دید ترامپ برندگان در مناسبات کشورها کسانی هستند که دارای مازاد تجاری و بازندگان کسانی هستند که دارای کسری تجاری هستند. و همین حالا کسری بودجه فدرال در دو ماه اول سال مالی ۲۰۲۴ در اکتبر و نوامبر ۲۰۲۳ به ۳۸۳ میلیارد دلار رسیده است.


تحلیل‌ها نشان می‌دهد اگر روند فعلی ادامه یابد، سال ۲۰۲۴ با کسری بیش از ۲ هزار میلیارد دلاری به پایان خواهد رسید.
بر اساس داده های وزارت خزانه داری آمریکا اینک بدهی ملی دولت آمریکا در سال 2024 به بیش از 34 تریلیون و 332 میلیارد دلار رسیده است. دولت ایالات متحده آمریکا در سال مالی 2024، بیش از 870 میلیارد دلار بهره بابت بدهی فدرال بیش از 34 تریلیون دلاری خود بایدپرداخت کند.
ازبرگهٔ جناب اندیشمند صاحب:

حکایت شتر دیدی یا ندیدی!مردی در صحرا به‌دنبال شترش می‌گشت تا اینکه با پسر باهوش برخورد. سراغ شتر را از او گرفت.پسرگفت: ش...
23/06/2024

حکایت شتر دیدی یا ندیدی!
مردی در صحرا به‌دنبال شترش می‌گشت تا اینکه با پسر باهوش برخورد. سراغ شتر را از او گرفت.
پسرگفت: شتر یک چشمش کوربود؟ صاحب شتر گفت بلی. باز پسر پرسید: آیا یک طرف بار شتر شیرینی و طرف دیگرش ترشی بود؟ صاحب شتر گفت بلی: صاحب شتر گفت حالا بگو شتر کجاست؟ پسرگفت من شتر ندیدم. صاحب شتر ناراحت شد و‌ فکر کرد که شاید این پسر شتر را دیده باشد پسر را نزد قاضی برد و ماجرا را برای قاضی بیان نمود.
قاضی ازپسر پرسید: اگرتو شتر را ندیدی چطور مشخصات او را درست میدانی؟
پسرگفت: در راه روی خاک اثر پای شتری دیدم که فقط سبزه‌های یک طرف راخورده بود فهمیدم که شاید شتر یک چشمش کور بوده باشد...
بعد دیدم در یک طرف راه مگس بیشتر است یک طرف دیگر پشه بیشتر است و چون مگس شیرنی دوست دارد و پشه ترشی را دوست دارد نتیجه را گرفتم که شاید یک قسمت بار شتر شیرینی ویک قسمت دیگر آن ترشی بوده است.
قاضی ازهوشی پسر خوشش آمد و گفت: درست است که تو بی‌گناهی ولی زبانت باعث درد سرت شد.
پس از این به بعد هرکس گفت که شتر دیدی بگو ندیدم!
این متل هنگام کار برد دارد که پرحرفی باعث درد سر میشود...

01/06/2024

پانزدهمین قهرمانی ریال مادرید در لیگ قهرمان اروپا

تجربه عکس ۳۶۰ درجه
19/05/2024

تجربه عکس ۳۶۰ درجه

12/05/2024
11/05/2024

خشم طبیعت به هزاران خانواده قریه فلول ولایت بغلان خسارات مالی وجانی به بار آورد

در یگی از بلند تپه های المان
28/04/2024

در یگی از بلند تپه های المان

26/02/2024

فورى در آلمان
کارگر بسته بندی مورد نیاز است، حقوق 2700€ از ساعت 8:00 الی 14:00، زبان مهم نیست و ساعات اضافی وجود دارد

خبرگزاری راسک: براساس گزارش‌های که از سوی رسانه‌های بین‌المللی به نقل از گزارش اخیر اداره‌ی بازرس ویژه‌ی آمریکا در امور ...
08/11/2023

خبرگزاری راسک: براساس گزارش‌های که از سوی رسانه‌های بین‌المللی به نقل از گزارش اخیر اداره‌ی بازرس ویژه‌ی آمریکا در امور بازسازی افغانستان (سیگار)، منتشر‌شده، پس از خروج نظامیان آمریکا از افغانستان، این کشور ۱۱.۱۱ میلیارد دالر به افغانستان کمک نموده‌است.

وی‌تی روز چهارشنبه، (۱۷ عقرب/آبان)، بیان کرده که به طور دقیق مشخص نیست، این مبلغ…
بیش‌تر بخوانید...
https://www.rudabe.com/archives/26854

هرات دردمند!زمین لرزه‌ی دل‌خراشِ دیروزِ هرات متاسفانه که جان صدها هم‌میهن عزیزمان را گرفت و صدها تن دیگر را زخمی نمود و ...
09/10/2023

هرات دردمند!
زمین لرزه‌ی دل‌خراشِ دیروزِ هرات متاسفانه که جان صدها هم‌میهن عزیزمان را گرفت و صدها تن دیگر را زخمی نمود و هنوز صدها تن دگر در زیر آوار گیرمانده اند.
بربنیاد گزارش‌ها، تا اکنون شمار قربانیان از مرز 2‌هزار گذشته است.
این آفت طبیعی دردناک، صدها مادر و پدر را بی فرزند، صدها فرزند را بی پدر و مادر، صدها خواهر را بی برادر و صدها برادر را بی خواهر و... کرده است.
هم‌چنان زیان‌های مالی زیادی را بر مردم وارد نموده و صدها خانه را به ویرانه مبدل کرده است.
دامنه‌ی این رویداد تلخ، خیلی‌ها گسترده است و قلب همه را داغ‌دار کرده است.
از نهادهای کمک‌رسان داخلی، ملی و بین الملی می‌خواهیم که به مردم هرات کمک نمایند.
از خداوند منان برای جان باخته‌گان این حادثه بهشت برین، برای زخمی‌ها شفای کامل و برای خانواده های داغ دیده صبر و شکیبایی می‌طلبم.

 زلزله مورخ 7 اکتوبر 2023 در فاصله 33 کیلومتری شمال شرق ولسوالی زنده جان ولایت هرات در عمق 14 کیلومتری قشر زمین با مگنیت...
08/10/2023


زلزله مورخ 7 اکتوبر 2023 در فاصله 33 کیلومتری شمال شرق ولسوالی زنده جان ولایت هرات در عمق 14 کیلومتری قشر زمین با مگنیتود (بزرگای) 6.3 درجه ریشتر بوقوع پیوست که متاسفانه تلفات جانی و خسارات مالی زیادی را پی داشت.
امواج مؤثر این زلزله ساحات وسیع را در داخل کشور و کشور های همسایه دربر گرفته است. طبق نقشه ابتدایی اداره سروی جیولوجی آمریکا (USGS) ساحات داخل منحنی زرد رنگ (زنده جان، ربات سنگی، مرکز هرات، قره باغ، چهار برج، کرخ و غوریان) تکان شدید زلزله را متحمل گردیده است.
در نقشه های اشکال ضمیمه شده، اشکال (2)، (3) و (4) صنف بندی شدت ساحات متأثر شده در منحنیات با رنگ های مختلف نشان داده شده است.
مطابق اطلاعات اخیری بدست آمده از تصاویر ماهواره ای در این ساحات فرورفتگی ها و برآمدگی های قابل ملاحظه توسط حرکات تکتونیکی پدید آمده است.
شکستگی هرات (Herat Fault) شکل (1) که با طول 1100 کیلومتر به جهت غرب - شرق همراه با ادامه آن (شکستگی های پنجشیر و بدخشان مرکزی) افغانستان را به دو بخش تقسیم می‌کنند یک شکستگی فعال است، اما زلزله های تاریخی قوی نسبتا کمتر را بوجود آورده است. ارتباط زلزله زنده جان با شکستگی هرات به طور مستقیم و یا با سگمنت های آن ناگسستنی می نماید که نیاز به مطالعات بیشتر دارد.
خداوند به مردم متضرر شده هرات رحم کند، روح شهدا شاد و برای مجروحین شفای عاجل از دربار ایزد کریم خواهانم.

28/08/2023

۶۴ دروغ دزد متعفن مشهور به فراری بابا:

1. گفت یک میلیون کار ایجاد میکنم ٬ ۵ میلیون دیگر نیز بیکار شدند.
2 . در سفر بادغیس گفت تا یک سال آینده در تمام ولسوالی‌ها یک یک مکتب مسلکی و تخنیکی میسازم٬ در حد یک لاف شاهانه باقی ماند.
3 . گفت در شش ماه برای تمام معلمین یک نمره زمین توزیع میکنم. فقط فریبی بود برای معلمین.
4 . گفت در دو سال آینده به تمام ولسوالی‌ها برق میرسانم٬ به جای برق به اکثر ولسوالی‌ها طالب و داعش رسیدند.
5 . گفت در پنج ‌سال آینده به هند و پاکستان برق صادر میکنیم٬ حتی کابل را نتوانست برق ۲۴ ساعته بدهد.
6 . گفت قتل و خون را از وطن گم میکنم٬ برخلاف چندین برابر افزایش برایش داد.
7 . گفت ۶۰۰۰ مکتب در دو سال اعمار میکنم٬ مثل سایر دروغ های شاهانه.
8 . گفت تا چهار سال قندوز را به بندر بین المللی تبدیل میکنم٬ قندوز در حلقه تنگ محاصره طالبان از دست دادیم.
9 . گفت به سفره‌های تان نان میاورم٬ سفره‌های مردم خالی تر شد و جاده‌ها پر شدن از گدایگران.
10 . گفت موانع را از سرک ها برمیدارم٬ اما چهار طرف ارگ دیوارها سه برابر شدند.
11 . گفت برای رییس جمهور و معاونین اش اجازه نمیدهم سرک ها را بند کنند٬ چند برابر راه بندان کردند و خط سیر گرفتند . هر روز سرک باغ بالا برای این که بی بی گل لبنانی برنامه دارد٬ بند بود.
12 . گفت وزارت جوانان ایجاد میکنم٬ جوانان بسیار خوب را با استفاده از مجیوریت‌هاشان فیسبوک‌چلونکی ساخت٬ تحقیرشان کرد و به نام قوم به‌جان هم انداختند.
13 . گفت فساد را از نهادهای دولتی ریشه کن میکنم٬ برخلاف فساد را چند برابر ساخت و در ارگ متمرکز کرد.
14 . گفت کابل را از حالت منفجر شدن نجات میدهم٬ هیچ نظمی نتوانست به کابل بیاورد و کابل آلوده ترین٬ نا امن ترین ٬ بی‌برق ترین و نامنظم‌ترین پایتخت در جهان شد.
17. گفت هیچ افغانی از هیچ افغانی دیگر کمتر نیست. ارگ و ادارات دولتی را از یک قوم و منطقه پر کرد و نفاق قومی را حتی میان غلجایی و‌ درانی به اوج رساند.
19. گفت در صورت پیروزی تیم تحول و تداوم یک پوهنتون به زبان ترکمنی ایجاد میکنم. بر خلاف، پاک ترین وزیر ترکمن را بی احترامانه از وظیفه اش سبکدوش کرد و به این قوم اعتمادی نکرد.
20. گفت اگر فردا قاچاق مرمر به ایران را بند نکردم بچه خر باشم. نه تنها بندش نکرد٬ از نزدیکانی خود در بندر کارمند گماشت و‌قاچاق پنج برابر شد.
21. گفت حاکمیت قانون از من شروع خواهد شد. اگر من کوچکترین کاری خلاف قانون کنم٬ ستره محکه امر کند که این فرمانت غیر قانونی است. بر خلاف با فشار و تهدید استقلالیت محکمه را گرفت و مجبورشان کرد که تداوم غیر قانونی اش را فتوا بدهند.
22. گفت ۱۵۰۰۰ بلاک برای معلمین اعمار میکنم. یک بلاک هم نساخت.
23. گفت آن طرف خط دیورند را برق میدهم. تو‌کار زمین را نکو ساختی - که بر آسمان نیز پرداختی.
24. گفت معاشات معلمین را بلند میبرم. کوچکترین توجهی به معلمین صورت نگرفت.
25. گفت بی بی گل دزد نیست اما ۴۸۰ میلیون دالر پروموت را دزدید.
26. گفت دیگر فرهنگ معافیت تمام شد. خودش دزدی را شروع کرد و به دزدان مدال داد .
27. گفت عدالت عمری میکنم. پاکترین وزیر کابینه را زندانی کرد.
28. گفت تا یک سال معاشات دولت را از جیب شخصی ام میدهم. برعکس خود از معاشات و قراردادهای دولت صد ها میلیون‌ دالر را تنها از طریق بی بی گل لبنانی و یک شرکت لبنانی دزدیدند.
29. درحالی که رای نبرده بود و جان‌کیری به وساطت ریس جمهور تعیینش کرد٬ پیوسته گفت ریس جمهور منتخب مردم هستم ‌وبه رای مردم انتخاب شدم.
30. گفت تا سه سال دیگر پوهنتون های افغانستان با پوهنتون های غرب رقابت خواهند کرد. بر عکس پوهنتون ها در بد ترین وضعیت قرار گرفتند تا آنجایی که به داعشگاه تبدیل شدند.
31. گفت در دین تخصص دارم اما هرچه از دین گفت٬ اشتباه گفت.
32. گفت چهل سال در خدمت دین رسول‌الله بودم در حالی که حقیقت را همه میدانند.
33. گفت تا شش ماه امنیت به کشور میاورم. اکنون حدود ۹۵ درصد خاک افغانستان در دست طالبان است و تنها در دوره‌ی وی ۹۰ هزار سرباز شهید شدند.
34. گفت سرک حلقوی را جور میکنم. هیچ پیشرفتی در این کار نداشت و هیچ جدیت در این مورد به خرج نداد.
35. گفت در کندز به سطح جامعه الازهر مدرسه میسازم. کوچکترین اقدامی عملی نکرد.
36. گفت به تمام مساجد انترنت وصل میکنم. ذات این گفته به طنز‌میماند.
37. گفت اگر رییس جمهور شوم پنج سال بعد به ملیون ها میگاوات برق را به خارج صادر میکنم. بر عکس هنوز پول گزافی را فعلا در خرید برق مصرف میکنیم.
38. گفت در شش ماه افغانستان را به ترکیه دوم تبدیل میکنم. از همان اول معلوم بود دروغ شاخدار است.
39. گفت معادن را از دست زورمندان میگیرم. از آنها هم نگرفت، تعدادش را به طالبان نیز تحویل داد.
40. گفت در کابل میترو‌ بس میسازم. حتی ملی بس هم از فعالیت باز ماند.
41. گفت که مساله کابل بانک را در یک ماه کاری حل و فصل میکنم. فیروزی را در یک معامله فساد آلود و مبهم آزاد کرد.
42. بعد از سقوط کندز در تالار کمپ پامیر گفت به نظامیان شهرک های رهایشی میسازیم تا خانواده های شما نزدیک ‌تان باشند. دوره حکومتش ختم شد اما سنگ دروغی شهرک هم مانده نشده است.
43. گفت فاصله میان ارگ و‌ مسجد را از بین میبرم. نه تنها این کار نشد بلکه ارگ متهم به محل گسترش فحشا شد.
44. گفت افغانستان را به اروپا وصل میکنم. شما خود شاهدید که رابطه‌ تجاری مان با کشورها در چه سطح است.
45. گفت افغانستان را شاهراه تجارت جهان میسازم. بدبختانه تربوز کیلوی ۱ افغانی به فروش رفت و دهقان بدبخت شد.
46. به مردم غور گفت بعد از شش ماه پارچه امتحانم را نمره دهید. اکنون اکثریت غور به دست طالبان سقوط کرده است. یعنی نمره اش صفر.
47. گفت از پول شخصی ام منار برای علامه فیض محمد کاتب میسازم. دروغی بود ‌فراموش شد.
48. گفت واحد های اداری را تعدیل میکنم ولسوالی های مشخصی را گفت که ولایت میسازم. انتخابات که گذشت وعده هم فراموش شد.
49. گفت یک لیتر آب را با یک لیتر تیل معامله خواهم کرد. آب همچنان بدون هیچ قیمتی به کشورهای همسایه میرود و گرانی تیل دود از دماغ مردم کشیده است.
50. گفت در دشت قلعه ی تخار بند برق میسازم تا تمام شمال از آن بهره مند شود. دشت قلعه و ینگی قلعه را با تمام امکاناتش به طالب واگذار کرد.
51. در زمان افتتاح پروژه تاپی گفت تا یک سال دیگر گازپروژه تاپی هرات خواهد آمد و خانه های مردم صاحب گاز خواهد شد. پنج سال شده و هیچ خبری نیست.
52. گفت پاکستان را در سطح بین المللی منزوی میکنم در حالیکه افغانستان در سطح بین‌الملل منزوی ترین کشور جهان شد. حتی ترامپ حاضر نشد طی این چندسال یک بار با غنی ملاقات کند و بر خلاف عرف دپلوماتیک مشاور شورای امنیت از سوی کشور دیگر احضار شد.
53. گفت دستم بخون مردم الوده نيست. در حالی که با تصمیم غلط و عقده مندانه تنها در پرچمن باعث‌ شهادت ۲۰۰ تن نیروی امنیتی شده است.
54. در کمپاین در دشت آبدان میر علم گفت که شرکت سپین زر را فعال میکنم. بعدا یادش رفت.
55. امضا کرد که بعد از دوسال لویه جرگه را دایر میکنم. روی تعهدش پا گذاشت.
56. گفت بدخشان را به چین وصل میسازم. دروغ گفت.
57. گفت هرشش ماه به ملت امتحان میدهم و پارچه امتحانم اگر سفید بود مردم نمره دهند. نه تنها امتحان نداد که هر اعتراضی را به گلوله پاسخ داد.
58. گفت مشکل مسکن را در افغانستان حل میکنم. هیچ کاری برای مشکل مسکن نکرد.
59. گفت درجه بندی ولایات را از بین میبرم. ولایات را به درجه قوم گرایی درجه بندی کرد.
60. گفت تفرقه نمیافگنم و اما فارسی را از دری جدا خواند، جنجال پوهنتون و دانشگاه راه بر افروخت ‌و تذکره الکترونیک را بر خلاف قانون قومی کرد ‌و به جنجال کشید.
61. گفت سرک گردن دیوار را به هرات وصل میکنم. کاری نکرد.
62. گفت دیکر افغانستان مهاجر نخواهد داد؛ بلکه مهاجر پذیر خواهد شد. اما هزاران شهروند این سرزمین کشور را ترک کردند و‌ جوانان و‌کودکان این سرزمین بی‌خانمان در کشورهای دیگر سرگردان اند.
63. گفت خانه های دشت برچی را قباله شرعی میدهم. به جایش به آن خانه ها جنازه‌های معترضین جنبش و روشنایی را فرستاد.
نوت : و بعد از هفت سال دروغ و عوام فریبي مملکت را ترک گفت و فرار کرد. در تمام این واقیعات به همان اندازه که غنی ملامت است کرزی و دزدانش هم ملامت هستند.
زنده باد دالر و غلامي!
كاپى از صفحه مجازي

نویسنده : دکتر عزیز آرینفربه زودی: سخنرانی در باره نیاز تاریخی به بازنگری پارادکس استقلال:یکی از ترفند های کارساز ابرقدر...
28/08/2023

نویسنده : دکتر عزیز آرینفر

به زودی:
سخنرانی در باره
نیاز تاریخی به بازنگری پارادکس استقلال:
یکی از ترفند های کارساز ابرقدرت ها برای دور نگه داشتن کشورهای برجامانده جهان سوم از کاروان پیشرفت، این است که آن ها را همواره به مسایل فرعی و جانبی سرگرم و درگیر می سازند و غرق افسانه ها و کارروایی های شگفتی برانگیز و اغراق آمیز شماری از رجال سیاسی که با چاشنی ستایش های دروغین به همراه است و دریای افتخارات کاذب می گردانند.
یکی از این ابزارها هم بزرگنمایی ها و قهرمان تراشی ها و فربه ساختن کیش شخصیت شماری از رهبران سیاسی در سیمای پیشوا و رهبر و قاعد و نمی دانم بابا و پدر ملت و .... است که اتفاقا همه علامه دهر و نابغه عصر اند. این بت پرستی را پایانی هم نیست.
یکی از بت هایی که برای ما در چنین سیما تراش شده است، امان الله خان است.
برخلاف تبلیغاتی که در باره او از سوی دستگاه های اطلاعاتی شوروی پیشین و برخی کشورهای دیگر و نیز برخی از نیروهای داخل به منظور بهره برداری های سیاسی رنگارنگ شده است، اگر کارنامه او را به دقت و موشکافانه بررسی و ارز یابی نماییم، سراسر آگنده از لغزش های بسیار خطرناک می یابیم که برای کشور سخت زیانبار بوده و تا کنون در آتش آن می سوزد.
از دید تاریخی، در جنگ جهانی اول آلمان و ترکیه عثمانی تلاش فراوان کردند تا امیر حبیب الله خان را به سود خود با انگلیس و روسیه درگیر سازند. اما انگلیسی ها موفق شدند با دادن وعده باغ های سرخ و سبز بسیار و رشوه هایی در آن هنگام نجومی او را بیطرف نگه دارند. اما در فردای پیروزی، اوضاع به گونه یی شد که دیگر ماندن وی بر اورنگ پادشاهی ملک خداداد افغانستان سودمند لندن نبود. به ویژه پس از روی کار آمدن بلشویک ها سیاست انگلیس ایجاب می کرد تا یک مهره کاملا دست نشانده و وابسته به لندن را در کابل رویکار بیاورد. این مهره کسی جز نادرخان نبود.
هر چه بود، رقابت لژ های فراماسونری لندن و پاریس از یک سو و رقابت های جیوپولیتیک لندن و سانکت پتربورگ از سوی دیگر در بعد خارجی و رقابت های درونی دودمان بارکزایی (بازماندگان برادران قندهاری- محمود طرزی، بازماندگان برادران پیشاوری- نادر خان و برادرانش و برادران کابلی یعنی نوادگان امیر دوست محمد خان - حبیب الله خان و سردار نصرالله خان) در بعد داخلی؛ منجر به کودتای طرزی (نماینده لژ ماسونی پاریس) و نادر خان (نماینده لژ ماسونی لندن) در برابر حبیب الله خان (نماینده دیگر لژ لندن که دیگر ادامه کار او به سود انگلیس نبود) و کشته شدن حبیب الله خان به یاری سازمان اطلاعات انگلیس گردید. اما کشمکش خانگی میان طرزی و نادر خان در فردای کشته شدن حبیب الله خان موجب گردید که نادر خان پشت سردار نصرالله برادر امیر حبیب الله (جانشین ) و طرزی پشت داماد خود امان الله بیستند.
در این گیرو دار، طرزی که در کابل بود، شانس بیشتری داشت و توانست داماد خود را به پادشاهی برساند. این در حالی بود که پس از امیر حبیب الله پادشاهی حق جانشین و نائب السلطنه سردار نصرالله خان بود و هیچ دلیل شرعی، قانونی و حقوقی برای پادشاهی امان الله وجود نداشت. امان الله حتا فرزند اول پدر نبود و برادر بزرگش سردار عنایت الله خان پسر ارشد بود. یعنی پادشاهی امان الله اساسا فاقد مشروعیت بود.
چون سردار نصرالله نائب السلطنه رسمی و وارث تاج و تخت بود، بود، طرزی برای مشروعیت بخشیدن به سلطنت غصبی و غیر قانونی دامادش، دست به یک شگرد زد و آن اعلام ناگهانی و بدون مقدمه و غیر قانونی و خودسرانه استقلال کشور بود.
یک دلیل دیگر این بود که طرزی نیک می دانست که برنامه انگلیس رویکار آوردن نادر است. از این رو او و امان الله خان نمی توانستند به انگلیس تکیه کنند.
از سوی دیگر طرزی نیک می دانست که افغانستان با اقتصاد ناتوان آن بدون کمک خارجی توان ایستادن به روی پاهای خود بیش از یک ماه را ندارد. تنها کشوری هم که می توانست جای خالی انگلیس را پر کند، شوروی بود. اما برای دریافت کمک شوروی بایسته بود تا افغانستان شوروی را به رسمیت بشناسد و با آن روابط سیاسی و دیپلماتیک برقرار نماید. اما چون استقلال نداشت، تنها را ه آن اعلام استقلال بود. یعنی اعلام استقلال برای بقای دولت امانی و دریافت کمک های شوروی و برخوردار شدن از حمایت آن کشور برای طرزی و امان الله خان ضرور بود.
روشن است در آن هنگام شرایط عینی و ذهنی برای استقلال عملی کشور فراهم نبود. کشور سخت عقب مانده و ناتوان بود و نمی توانست بار حتا یک ماه هزینه های دولت مستقل را بپردازد. از دید اقتصادی سخت وابسته به هند بریتانیایی بود و بسته شدن یک ماهه راه های هند می توانست کمر آن را بشکند. در یک سخن، آزادی و استقلال افغانستان در اوضاعی که هند استقلال نداشت، فاقد معنا بود.
در این اوضاع و احوال دو راه در پیش رو بود: یکی این که بر کرسی انتظار نشست و منتظر ماند تا هند آزاد شود. آن گاه افغانستان به گونه طبیعی، اتوماتیک و خود به خود به آستقلال و آزادی دست می یافت. یا این که تلاش می شد تا با روش سیزارین نوزاد شش ماهه را از روی شکم مادرش بیرون کشید و موجود ناقص الخلقه یی را به دنیا آورد. اما طرزی و امان الله به اعلام استقلال برای مشروعیت بخشیدن و تحکیم سلطنت خود نیاز داشتند. زیرا نیک می دانستند که انگلیس پشیتبان نادر خان است و آن ها برای ماندن بر تخت، چاره یی جز پناه بردن به دامان شوروی ندارند و برای گشودن باب دوستی با شوروی باید اعلام استقلال نمایند. یعنی اعلام استقلال صرفا برای غصب نامشروع قدرت از سوی آن ها ضرور بود.
هر چه بود، مردم در این کار اصلا نه تنها مشارکت نداشتند، بل که اکثریت مطلق بویی هم نمی بردند که استقلال چیست. اعلام استقلال در برابر لندن، جدا از این که مشروعیت نداشت، اعلام جنگ آشکار در برابر ابرقدرت انگلیس بود. روشن است افغانستان تاب و توان پیشبرد حتا یک ماه جنگ را هم نداشت. تجربه هم ثابت کرد که با درگرفتن جنگ، به محض این که انگلیسی ها چند بمب در نزدیکی ارگ ریختند، امان الله خان بی درنگ خواستار متارکه شد.
یعنی کشور به هیچ وجه برای جنگ در برابر ابرقدرت جهان آماده نبود، تنها راه برونرفت از این تهلکه، پناه بردن و رو آوردن به سوی دولت تازه تشکیل بلشویکی در روسیه شوروی بود. این کار خشم لندن را برانگیخت و کشاکش روسیه و انگلیس را بر سر افغانستان فربه ساخت و به گونه دومپنگی به آتش این کشاکش ها هیمه انداخت.
در نتیجه، کشور در باتلاق کشاکش های بی پایان قدرت های جهانی فرو رفت و گرفتار فاجعه یی شد که تا به امروز ادامه دارد.
تازه انگلیسی ها شرط به رسمیت شناختن افغانستان را به رسمیت شناختن خط دیورند گذاشته بودند که از سوی امان الله خان در دو معاهده 1919 و 1921 صورت گرفت. یعنی دستیابی به استقلال نامنهاد در ازای معامله خاک صورت گرفت. طرفه این که همان هایی که بیشتر از هر کسی به خاطر خط دیورند و سرزمین های از دست رفته گلو پاره می کنند، در عین حال بزرگترین ستایشگران امان اله خان نیز اند.
روشن است که کشور اسما به استقلال دست یافته بود، اما دیری نگذشت که انگلسیی ها با براندازی امان الله و آوردن دولت دست نشانده نادر خان دو باره بر سرنوشت ما حاکم شدند. شوروی ها هم در برابر لندن کوتاه آمدند و طعمه را در دهان اژدهای انگلیس انداختند.
بی تردید در دوره امان الله خان یک رشته اصلاحات مهم در کشور رو نما گردید. اما اگر از دید تاریخی با نگاه کارشناسانه و ژرف به این اصلاحات بنگریم، بیشتر ردپای طرزی را می بینیم تا امان الله را. یعنی برخلاف تبلیغات، بانی بخش بیشتر اصلاحات طرزی کهنه کار و جهاندیده بود نه امان الله بیست و هفت ساله. این در حالی است که بسیاری از این اصلاحات شتابزده، پیش از وقت، کاسمیتیک، بدون سنجش شرایط عینی و ذهنی جامعه و احساسی و با تقلید و الگوبرداری کورکورانه از ترکیه عثمانی انجام شده بود و به جای سود زیان سهمگینی را بر پیکر کشور وارد آورد.
بسیاری از این گونه اصلاحات را مستشاران ترکیه یی انجام داده بودند که از سوی سازمان جاسوسی شوروی به کابل گسیل شده بودند و مستقیم زیر نظر سفارت شورو ی کار می کردند و در حقیقت جاسوس شوروی بودند.
طرفه این که ما مضحکه «استقلال» را همه ساله در حالی جشن می گیریم که کشور در اشغال انگلیسی ها و امریکایی ها قرار دارد و داماد در آن هنگام 27 ساله طرزی (امان اله خان) را که به تحریک او در دسیسه کشتن پدر خود با همدست شدن با نادرخان پیشاهنگ شد و عموی خود را کشت و تخت پادشاهی را در اثر کودتای خانگی غیر قانونی غصب کرد و به دستور خسر خود بدون مشوره با مردم و خودسرانه بدون در نظر داشت شرایط ملی و بین المللی و بدون این که کشور شرایط تبارز در سیمای یک دولت مستقل را داشته باشد، مستقل اعلام کرد و در نتیجه برای کشور فاجعه آفرید، همچون قهرمان ملی ؟! بزرگ می سازیم و تا مرز پرستش ستایش می کنیم.
با پژوهش ژرف در در تاریخ دوره امانی در می یابیم که رژیم او بی چون و چرا محکوم به نابودی بود. زیرا از یک سو، کودتای طرزی و نادرخان در برابر امیر حبیب الله که از سوی سازمان اطلاعات انگلیس عملی شده بود، تنها یک هدف را دنبال می کرد: کنار زدن حبیب الله خان که حریف سرسختی برای انگلیس بود و نشاندن نادر خان به جای او.
انگلیسی ها نیک می دانستند که پس از حبیب الله خان، پادشاهی برای مدت کوتاهی به سردار نصرالله خان و یا هم امان الله خان خودخواه، جاه طلب، بلند پرواز و به قول نویسندگان روزنامه های وقت لندن «کودک سیاسی» و طرزی دایم الخمر می افتد و گرفتن تاج و تخت از آن ها کار دشواری نخواهد بود و خواهند توانست به آسانی نادر خان را روی کار بیاورند. که چنین هم شد.
هر چند کمک های سرشار شوروی به امان الله خان توانست برای چندی عمر پادشاهی او را دراز تر سازد. اما در فرجام انگلیس توانست به آسانی شاهد مقصود را به بر کشد.
در هر کار نتیجه نهایی آن مهم است: در پایان کار امان الله، برنده راستین و واقعی انگلیسی ها و بازنده مردم بینوای کشور بودند که همه چیز خود را از دست دادند و بهای سنگینی برای لغزش های نابخشودنی امان الله خان پرداختند.
کشور به خاک و خون کشیده شد، شیرازه آن از هم دریده شد، خانه های مردم تاراج شد، پایمال سم ستوران بیگانگان گردید، ازادی و استقلال نیمبند آن سلب شد، نمایندگان انگلیس بر سر کار آمدند، آبروی و حیثیت صدها هزار انسان برباد رفت، آشوب و جنگ و برادرکشی همه جاگیر شد و....
فشرده داستان این که امان الله خان ناآگاهانه به تحریک طرزی و مادرش در برابر پدر و عموی خود کودتا کرد و عملا زمینه را برای پیاده شدن پلان انگلیس دال بر روی کار آوردن نادر خان فراهم نمود. در ازای این کار هشت سال بر اریکه پادشاهی نشست. اما در فرجام در اثر لغزش های پی در پی، در عرصه سیاست خارجی و داخلی میدان را باخت و کشور را تباه و برباد کرد.
اما این پایان کار نبود. در دوره امان الله خان، جامعه عملا چند پاره شد: گروه امانیه، گروه نادریه، گروه سقویه، گروه مجددیه و گروه ملای لنگ.
در آینده شوروی ها کوشیدند از امانیه و بخشی از سقویه در برابر نادریه که به کمک انگلیس پیروز میدان برآمده بود، سرباز گیری کنند و با تشکیل احزاب چپی، در برابر نمایندگان نادریه (ظاهر خان و داوودخان) کودتا نمایند و به جای آنان نمایندگان غلزایی (تره کی و امین و نجیب) را روی کار بیاورند و این گونه فصل خونین دیگری را بگشایند.
انگلیس و امریکا هم توانستند از بقایای ملای لنگ و بخشی از سقویه و مجددیه گروه های اخوانی را به میدان بیاورند که طلایه آتش افروزی
تازه یی بود. این فاجعه تا به امروز پایانی ندارد. و با آن که خورشید استقلال کماکان در سپهر سیاسی کشور خدا داد افغانستان طلوع نمی کند، ما همه ساله با پایکوبی و دست افشانی و قهرمان تراشی و ستایشگری از کسانی که هستی کشور را برباد دادند، استقلال دروغین را جشن می گیریم.
از شگردهای امان الله خان این که پس از سرکوب شورش جنوبی به دست سپاهیانی که بیشتر از شمال بودند، یک هزار زن اسیر را سوار بر خر و قاطر و اسپ و اشتر در کابل شهرگشت کرد تا هیچگاهی دیگر دست به شورش نزنند و برای شان زهر چشم باشد. نتیجه این شد که مردم جنوبی و پکتیا از پایتخت و کابل و کابلی نفرت تاریخی پیدا کنند و دشمنی و استخوانشکنی نهادینه شد. در آینده جنوبیان قصد و انتقام خود را از کابل و شمالی گرفتند و هنگام اشغال کابل به همراهی نادر خان صدها زن و دختر را از کابل و شمالی با خود بردند.
نتیجه این شد که میان شمالیان و جنوبیان دشمنی تاریخی آشتی ناپذیری به میان آید که به امروز ادامه دارد.
بر پایه اسناد سری شوروی پیشین، امان الله خان در هنگام بود و باش در ایتالیا به شوروی پیشنهاد کرده بود که اگر او را دوباره روی کار بیاورند و به او در گرفتن سرزمین های پشتون نشین هند کمک نمایند، حاضر است شمال هندوکش را به شوروی واگذار شود.
هنگامی که انگلیسی ها از این موضوع آگاهی یافتند، در صدد ترور امان الله خان برامدند و می خواستند هنگام سفر حج در دوره هاشم خان او را ترور کنند. اما ک گ ب توطیه را برهم زد و او را نجات داد.
من ها مانند هزاران نفر دیگر تا سال 2000 به شدت گرویده امان الله خان بودم و او را الگویی برای ترقی و پیشرفت کشور می پنداشتم. این کار یک دلیل هم داشت و آن این که شماری بسیاری از بزرگان خاناندان ما در دوره امان الله خان کرسی های بزرگ دولتی داشتند. پدر بزرگ پدری ام، سرکاتب ضبط احولات یعنی در واقع رییس امنیت دولتی بود و از او یک گاو صندوق اسناد محرمانه دوره امان الله خان باقی مانده بود. از همین رو هم هنگامی که می خواستم تز دکترای خود را بنویسم، موضوع تحقیق را دوره امان الله خان برگزیدم. برای این کار هر کتابی را که در باره دوره امان الله خان در هر جایی دنیا چاپ شده بود، پیدا کردم و خریدم و چند سال پیوسته این آثار را به دقت مطالعه و تجزیه و تحلیل می کردم و یادداشت بر می داشتم. حتا هنگامی که رییس انستیتوت دیپلماسی و مرکز مطالعات استراتیژیک وزارت خارجه بودم، در سفر رسمی یی که به مسکو داشتم، شخصا با رییس آرشیف وزارت خارجه روسیه قرار ملاقات گذاشتم و با داکتر زیوری مستشار وقت سفارت در لندن که یکی از اعضای هیات بود، کاپی های همه اسناد و مدارک دروه امان الله خان را گرفتیم. همچنان از آن ها خواستم تا یک کاپی از این اسناد را به وزارت خارجه رسما بفرستند که این کار را کردند. سپس بر آ شدم تا شمار زیاد آثار دست اول را در باره
این دوره ترجمه کنم که این کار را هم کردم. متاسفانه پس از سال ها مطالعه بسیار عمیق و همه با گذشت زمان پی بردم که اعمال و کردار امان الله خان برعکس برداشت های پیشینم فوق العاده برای کشور زیانبار و وحشتناک بوده است.
باید چند موضوع را از هم تفکیک کرد. یکی این که امان الله خان کی بود و از نظر شخصی چگونه آدمی بود. دو دیگر اقدامات او در عرصه سیاست خارجی و داخلی چگونه بود و چه پیامدهای برای کشور داشت؟ سه دیگر اصلاحاتی که در دوره او صورت گرفت چه پیامدهایی داشت.
متاسفانه در سه هر سه زمینه پاسخ بسیار منفی و وحشتناک است. امان الله خان از نظر شخصی جوان فوق العاده سبکسر، خودرای، خودخواه، مغرور، جسور، خودنما، خودسر و خودبرتر بین بود و در هیچ زمینه یی با هیچ کسی مشوره نمی کرد. فوق العاده انحصارگرا بود و مشوره هیچ کسی را نمی شنوید. کارهای بسیار زشتی هم کرده بود. برای مثال، در آخرین روزهای پادشاهی اش هنگامی که ملکه ثریا و فرزندانش را با هواپیما از کابل خارج ساخته بود، دختر کاکایش را برای سه، چهار روز به عقد خوددآورد و این زن بدبخت را به دست سرنوشت ها کرد. این در حالی بود که کاکای خودرا زندانی نموده، حق او را که جانشین رسمی کشور بود، غضب نموده بود و خود او را به گونه مرموزی کشته بود.
در دوره امان الله شوروی ها و آلمان ها هر یک برای مقاصد خود پروژه هایی را در کشور تمویل و ساخته بودند. اما مردمی که آگاهی ندارند همه را دستاورد امان الله خان می دانند. در آن دوره شوروی یک تیم بزرگ ترکیه یی ها را به مصرف خود به افغانستان فرستاده بودند مانند جمال پاشا، و.... که همه برای مسکو جاسوسی می کردند. حتا معاشات صاحب منصبان اردوی افغانستان از جمله سپاهیان قطعه نمونه همه از سوی سفارت شوروی پرداخت می شد. همین ها بودند که برای افغانستان قانون اساسی و ده ها نظامنامه ساختند. شماری از این
نظامنامه ها به راستی وحشتناک بودند. مانند نظامنامه ناقلین شمال که در آینده منشای استخوانشکنی تباری شدند. برخی از اصلاحات بسیار عجولانه و پیش از وقت و بدون در نظرداشت شرایط عینی و ذهنی بود و به عوض سود، زیان رساندند. از جمله افتتاح پیش از وقت مکتب نسوان که دستاویزی شد برای نمایندگان انگلیس و ملاهای متعصب که تبلیغات گسترده یی را دال بر کافر شدن شاه به راه انداختند و زمینه سرنگونی او را فراهم آودند. برای مقایسه در دوره صدارت داوود خان هنوز در بسیاری از ولایات شرایط برای مکتب رفتن دختران فراهم نشده بود. وقتی که می خواستند نخستین مکتب دخترنه را در قندهار بگشایند، مردم به تحریک ملاها دست به شورش زدند. داوود خان به جنرال خان محمد (بعدها وزیر دفاع ملی) والی و قوماندان فرقه امر داد تا تانک ها را به شهر کشیده، مردم را سرکوب نمایند. در نتیجه ده ها نفر کشته وز خمی شدند. حکومت هم ناگزیر گردید موضوع را برای چندین سال دیگر به تعویق بیندازد.
اما این ها هیچ کدام مهم نیست. بزرگترین زیانی را که امان الله به کشور رساند، کودتا بر ضد پدر و عمویش به تحریک طرزی، نادرخان، مادرش و نیز مامایش بود. او با این کار، هر چند توانست برای چندی بر تخت پادشاهی بنشیند، اما کشور را به کام اژدهای خون اشامی فرو برد. چون نتوانست کشور را درست اداره کند و در نتیجه کار به آشوب و شورش کشید و مملکت هم دوباره به کام انگلیس فرو رفت. اعلام استقلال هم بدون برگزاری لویه جرگه، بدون مشورت با مردم خودسرانه صورت گرفت. اما نتیجه این شد که همان استقلال نیمبند دوره پدرش هم از دست رفت و کشور دوباره به دست انگلیس افتاد. حالا نمی دانم کشیدن مرده او به میدان و فربه ساختن او به عنوان قهرمان چه دردی را دوا می کند؟
فشرده برداشت من این است که پس از پیروزی انقلاب اکتبر در روسیه، انگلیسی ها در پی کشیدن یک نوار یا کمربند بازدارنده در حجاب عاجز روسیه یعنی جنوب آن کشور در افغانستان، ایران و ترکیه شدند و تصمیم گرفتند در این کشورها رژیم های ناسیونالیستی را رویکار بیاورند تا جلو گسترش کمونیسم را بگیرند. این بود که مصطفی کمال را در عثمانی رویکار آوردند، رضا خان را در ایران و نادر خان را در افغانستان.
استراتیژی انگلیس در قبال افغانستان چنین بود که حبیب الله خان را برانداخته و به جای او نادر خان و برادرانش را بیاورند. به همین خاطر حتا در اوایل امارت حبیب الله خان زمینه ازدواج او را با خواهر نادر خان فراهم کردند و نادر و برادرانش را به کابل فرستادند که هر یک منصب مصاحب حضور را دریافتند.
در کابل برای ترور حبیب الله خان دو مامور سازمان اطلاعات انگلیس یعنی داکتر عبدالغنی و برادرش مولوی نجف علی که وابسته به سازمان فراماسونری بودند، جنبش نامنهاد مشروطیت را به راه انداختند و شماری از جوانان پرشور مخالف رژیم را جذب و سازماندهی کردند. چند بار هم توطئه ترور امیر را صورت دادند که به نافرجام ماند. آن گاه کوشیدند با بسیج نیروی همه اپوزیسیون متشکل از نادرخان، گروه طرزی و امان الله خان و علی احمد خان و مادر امان الله خان کودتایی را سازماندهی
و گردانندگی کنند تا حبیب الله خان را کشته، امان الله را به جای او بنشانند.
در این زمینه توافق نهایی میان نادرخان و امان الله خان در دیدار محرمانه آن دو در کوه بچه کاسه برج صورت گرفت که غبار در باره آن در جلد دوم کتابش نوشته است. پس از این توافق، انگلیس برای کشتن امیر برنامه ریزی کرد و موفق شد به کمک نادر خان او را سر به نیست کند.
در باره کشته شدن حبیب الله خان با توطیه نادر خان و برادرانش هم سازمان های اطلاعاتی روسیه و هم انگلیس گزارش هایی نوشته اند که من این گزارش ها را به تفصیل با ذکر همه ماخذ در کتاب هایم آورده ام. در این زمینه یک جاسوس انگلیسی بازداشت شده در ترکیه هم در اعترافاتش یادآوری نموده که صدیق فرهنگ آن را در کتاب خود آورده است. فشرده سخن، چنین شد که انگلیس توانست ماهرانه طرزی و امان الله خان را استفاده نمایید و توسط آنان امیر حبیب الله و سردار نصرالله خان را از سر راه بردارد و زمینه را برای آمدن نادر خان فراهم نماید.
یعنی از امان الله خان در آ ن هنگام همچون یک آله دست استفاده ابزاری شد. در مورد نامشروع بودن پادشاهی امان الله خان کوچکترین شک و تردیدی نیست. زیرا سردار نصرالله خان جانشین رسمی و قانونی کشور بود.
فشرده چنین شد که انگلیس در پلان خود موفق شد. امیر حبیب الله و سردار نصرالله را توسط کودتای امان الله، طرزی و نادر خان از سر راه برداشت و سپس به آسانی امان الله را هم برداشت و نادر خان را آورد.
یعنی امان الله خان با اقدامات ناشیانه خود، ناآگاهانه آله دست تطبیق برنامه های انگلیس شد.
در پاورقی کتب دولت و اپوزیسیون در افغانستان، نوشته پروفیسور بویکو که من آنرا ترجمه کرده ام، از قول داکتر عبدالغنی چنین آمده است: «ادعاي نصرالله را مي توان با توافق انجام شده در 1901 توضيح داد که آن را داکتر عبدالغني در اثر خود زير نام «تاريخ فشرده افغانستان» بازگو نموده است. پس از مرگ عبدالرحمان خان در 1901 مساله تخت نشيني و تاجپوشي پديد آمد. خود عبدالرحمان خان مي پنداشت که تخت بايد از آن کسي باشد که سزاوار آن است که خود وي را پيش از مرگ خود خواهد گماشت و يا با نفوذ ترين چهره هاي کشور وي را برخواهند گزيد. سزاوار ترين نامزد، پسر بزرگ امير- حبيب الله خان شمرده مي شد. مگر مادر وي از خاندان شاهي نبود. از اين رو، پسر ديگر امير- شهزاده نصرالله مدعي تخت بود.
سردار بس بانفوذ عبدالقدوس خان اعتمادالسلطنه توانست جلو درگيري بر سر قدرت را بگيرد- او موفق شد ميان برادران تفاهم به وجود بياورد: حبيب الله به تخت نشست و نصرالله جانشین (نایب السلطنه) اعلام گرديد. نه کدام پسر امير جديد، حبيب الله. توافق نامه در زمينه از سوي حبيب الله خان در حاشيه قرآن امضاء شد. نگاه شود به: عبدالغني، ص 597.
Ghani, Abdul. A Brief History of Afghanistan. Karachi, 1989.-P.597
به گونه یی که دیده می شود، سردار نصرالله خان جانشین امیر حبیب الله خان بود. این که در نبود امیر نائب السطنه بود، درست است. در این شک و تردیدی نیست. اما باید متوجه یک نکته بود. سردار عنایت الله خان چون می دانست که عمویش نصرالله جانشین است، هیچگاهی ادعای پادشاهی نداشت. هنگامی که پس از کشته شدن امر حبیب الله ، سردار نصرالله خان در جلال آباد اعلام پادشاهی کرد، سردار عنایت الله به او بیعت نمود. اما چون در عین زمان امان الله خان در کابل اعلام سلطنت نموده بود، پس از ناکام شدن سردار نصرالله خان، راهی جز از بیعت به امان الله نداشت. زیرا در برابر عمل انجام شده قرار داشت و همه قوای نظامی و خزانه در دست او بود و بیشتر اراکین دولت از پیش به او بیعت کرده بودند.
در یک سخن، امان الله خان با کودتا در برابر پدر و عموی خود حقوق نصرالله خان و عنایت الله خان را غصب کرد و از این رو سلطنت او هیچگونه مشروعیت نداشت. اعلام استقلال تنها دستاویزی بود که او برای مشروعیت بخشیدن به رژیم کودتایی خود به آن چنگ انداخت. تازه این عمل هم مشروعیت نداشت، چون تنها لویه جرگه چنین صلاحیتی داشت. چون اعلام استقلال در واقع اعلام جنگ در برابر انگلیس بود. همان گونه که گفتم، چون امان الله و طرزی می دانستند که انگلیس پشتیبان نادر خان است، چاره یی جز انداختن خود به دامان شوروی نداشتند و برای این کار باید اعلام استقلال می کردند که کردند. در غیر آن نمی توانستند با شوروی روابط برقرار نمایند. حالا پرسشی مطرح می گردد که هرگاه سردار نصرالله جانشین نبود، چه کسی بود؟ آیا سند و مدرکی هست که سردار عنایت الله ولیعهد بوده باشد؟ پاسخ منفی است. گیریم که سردار عنایت الله ولیعهد بوده باشد، باز هم با مساله غصب غیر قانونی و نامشروع قدرت از سوی امان الله رو به رو هستیم. در هر صورت امان الله به هیچ وجه ولیعهد نبود و سلطنت او مشروعیت نداشت.
اما این اصل سخن من نیست. مساله بسیار مهم این است که روسیه و انگلیس در گذشته توافق داشتند که در امور داخلی افغانستان مداخله نکنند، تنها سیاست خارجی آن زیر کنترل انگلیس باشد. اما امان الله خان با اعلام بیجا و و بی مورد استقلال صوری و نامنهاد با انگلیس اعلام جنگ داد و خود را به دامان شوروی انداخت در نتیجه دست های دو ابر قدرت را در مداخله در امور داخلی کشور باز کرد و زمینه ساز فاجعه یی گردید که تا به امروز ادامه دارد.
مطالعه اوضاع در شوروی آن برهه نشان می دهد که رژیم شوروی حد اقل تا ده سال دیگر توان مداخله در افغانستان را نداشت. اما اعلام استقلال از سوی امان الله خان و مراجعه او به شخص لنین برای دریافت حمایت کاخ کرملین را در برابر گزینش دشوار مداخله در امور افغانستان واداشت. انگلیس هم نمی توانست دست روی دست از دور به تماشا بنشیند. این بود که افغانستان میدان کشاکش دو ابر قدرت شد.
در اثر مداخلات ابرقدرت ها و خودخواهی ها، قدرت طلبی ها، جاه طلبی ها، توطئه ها و دسایس طرزی، امان الله خان و نادر خان، کشور از مسیر تکامل طبیعی خود منحرف شده و در شب تار به بیراهه بسیار خطرناک رفت که در نتیجه ثبات آن برهم خورده و وارد دایره شیطانی مصیبت گردید. در اثر کودتای خایینانه امان الله خان/ طرزی و نادرخان کشور دچار آشوب، اغتشاش، بحران، فلاکت و فتنه گردید که در اثر آن هزاران انسان بیگناه کشته و زخمی و معلول و معیوب شدند و زیان های بسیاری به آن رسید. در اثر این رویداد منحوس، پای شوروی و انگلیس به کشور باز شد و هزاران جاسوس داخل کشور شدند. در نتیجه جامعه دچار افتراق، نفاق و شقاق بسیار خطرناک شد. فروپاشی کشور به چهار گروه امانیه، نادریه، ملای لنگ و سقویه شیرازه وحدت ملی را ازهم گسیخت. چنانچه تاثیرات مرگبار این ازهمگسیختگی تا به امروز دامنگیر کشور است.
پسان ها سازمان های جاسوسی بیگانه هر یک برای اهداف خود از جمع این ها سرباز گیری کردند و کشور را برای یک سده به خاک وخون کشیدند. چانچه شوروی ها توانستند شمار بسیاری از بازماندگان دوره امانی را در سازمان های چپی سازماندهی کنند. پسان ها کودتای هفت ثور از سوی همین ها سازماندهی شد. بسیار به سود کشور می بود، اگر این رویدادهای دلخراش رخ نمی داد و مسیر طبیعی تکامل خود را می پیمود. در مورد اعلام پیش از وقت استقلال که امان الله برای مقابله با نادر به آن نیاز داشت تا خود را به دامان شوروی ها بیندازد، هم مساله اظهر من الشمس است. بسیار به سود ما بود تا خیز بیجا نمی زدیم و صبر و شکیبایی را پیشه می کردیم و به گونه طبیعی پس از استقلال هند در دوره پس از جنگ جهانی دوم استقلال می یافتیم.
دردمندانه در کشور ما رسم بر این است که همیشه بدون مطالعه و تحقیق در هر زمینه یی درفشانی می شود. در پیوند با سالگرد استقلال هم از هر آدرسی گروهی در ستایش و گروهی در نکوهش امان الله خان یا امیر حبیب الله خان کلکانی یا نادر خان قلمفرسایی می کنند. این کمترین که تز دکتری دوم خود را در این باره نوشته بودم، بیش از سه دهه است که در زمینه تحقیق می کنم . اما هنوز هم موفق نشده ام کتابم را در زمینه آماده چاپ گردانم. در این جا برای کسانی که به راستی خواستار تحقیق در زمینه اند، فهرستی از برخی از آثار رفرنس را ارائه می دهم:
در باره رخدادهای دراماتیک سال های دهه بیست سده بیستم، پژوهشگران شوروی پیشین و روسیه آثار بسیاری نوشته اند. کسانی که خواسته باشند فهرست کاملی از این کتاب ها را به دست بیاورند، می توانند به کتاب هایی که این کمترین در زمینه ترجمه نموده ام، رو بیاورند. در این جا تنها فهرست شماری از این آثار را می آوریم:
1- ریسنر، «درس های خیزش دهقانی در افغانستان، مسایل زمینداری»، مسکو، 1929
2- ریسنر، «افغانستان مستقل»، مسکو، 1929
3- نریمانف، ال، «افغانستان در آتش جنگ داخلی»، مسکو، 1929
4- پریماکف و. م. «افغانستان در آتش»، لنینگراد، 1930
5- گوریویچ آ.، «افغانستان»، مسکو، 1930
6- سوکلف و استراخف ک. ای، «جنگ داخلی در افغانستان: سال های 1928-1929»، مسکو، 1931
7- شو، ان. ای، «جنگ (خیزش) در افغانستان، مسکو، 1930
8- الکسیکف، «مساله ملی در ترکستان افغانی»، مسکو، 1933
9- الکساندرف ی.، اخرومویچ ر. ت.، «نظام دولتی افغانستان»، مسکو، 1956
10- ماسون- رومادین، «تاریخ افغانستان»، مسکو، 1956
11- پیکولین و. ک.، «افغانستان»، تاشکنت،1956
12- باباخواجه یف، «جنگ افغانستان در راه حصول استقلال در 1919»، مسکو، 1960، ترجمه عزیز آریانفر
13- تیپلینسکی، «روابط پنجاه ساله افغانستان و شوروی»، مسکو، 1971
14- کارگون، و. گ.، «افغانستان در سال های بیست و سی سده بیستم میلادی: برگ های تاریخ سیاسی»، مسکو، 1979 (ترجمه داکتر جلال الدین صدیقی، کابل، 1365)
15- کارگون و. گ.، «روسیه و افغانستان: مسیر تاریخی ریختیابی سیمای روسیه در افغانستان»، مسکو،2008 ، ترجمه عزیز آریانفر، زیر ترجمه
16- بویکو، ولادیمیر، «دولت و اپوزیسیون در افغانستان در سال های 1919-1953»، مسکو، 2010، ترجمه به پارسی دری- عزیز آریانفر، «انتشارات کاوه»، کلن، 2011
17- تیخانف، یو.، «نبرد افغانی استالین»، ترجمه به پارسی دری- عزیز آریانفر، «بنگاه انتشارات کاوه»، کلن، 2011
18- ولودارسکی، میخاییل، «شوروی ها و همسایگان جنوبی شان ایران و افغانستان در سال های 1917-1933 »، ترجمه به پارسی دری- عزیز آریانفر،
19- پارسیدس م.، «تجاوز بی آزرمانه (پیرامون تجاوز شوروی بر ایران و بخارا)، ترجمه به پارسی دری- عزیز آریانفر، انتشارت «میوند»، پیشاور، 2000
20- شکیراندو، الکساندر، «ناگفته هایی در باره کتاب «تذکر الانقلاب»، نوشته ملا فیض محمد کاتب هزاره، ترجمه به پارسی دری- عزیر آریانفر، انتشارات «میوند»، کابل، 2006
21- «رازهای سر به مهر تاریخ دیپلماسی افغانستان»، نوشته گروهی از دانشمندان روسی، انتشارات «کاوه»، ترجمه به پارسی دری- عزیر آریانفر، کلن، 2010.
22- عبدالله یف کمال، « از سین زیان تا خراسان- برگرفته هایی از تاریخ مهاجران آسیای میانه یی سده بیستم»، انتشارات عرفان، دوشنبه، 2009، ترجمه عزیز آریانفر، زیر ترجمه.
در بریتانیا، هند و امریکا هم به زبان انگلیسی آثار بسیاری در این باره نوشته شده است. فهرست کامل این آثار در پی نوشت های کتاب های «دولت و اپوزیسیون در افغانستان در سال های 1919-1953» و «نبرد افغانی استالین» آمده است.
خوشبختانه شماری هر چند هم انگشت شمار از این آثار به زبان پارسی دری ترجمه شده است:
1- ریه تالی استیوارت، «آتش در افغانستان»، ترجمه کهسار کابلی، بنگاه انتشارات «میوند»، پیشاور، 1380
2- گریگوریان و.، «ظهور افغانستان نوین»، ترجمه به پارسی دری- علی عالمی، 1388
3- آدمک، ل. د.، تاریخ روابط سیاسی افغانستان، جلد نخست، ترجمه به پارسی دری- استاد علی محمد زهما، ویراستار- عزیز آریانفر، چاپ انتشارات «پاییز»، پاریس، 1383
4- آدمک، ل. د.، تاریخ روابط سیاسی افغانستان، جلد دوم، ترجمه به پارسی دری- استاد فاضل صاحب زاده، ویراستار- عزیز آریانفر، چاپ انتشارات «پاییز»، پاریس، 1383
5- پاولادا لیون، «اصلاحات و انقلاب 1929»، ترجمه داکتر یوسفزی،
6- آقا بکف، «خاطرات»، ترجمه داکتر ابوترابیان، تهران،
7- مروت، فضل الرحیم، «تاریخ جنیش اسلامی و ملی مسلمانان آسیای میانه در برابر کمونیسم»، پیشاور
8- آرنولد، انتونی، «پیشنه تاریخی تهاجم روس در افغانستان»، ترجمه سید رسول، پیشاور
9- نیدر مایر، «زیر آفتاب سوزان ایران»، ترجمه کیکاوس جهانداری، تهران،...
در کشور، به زبان پارسی دری هم آثار بسیاری نوشته شده است. همچنین شمار بسیاری از پژوهشگران بخش هایی از آثار خود را به این مساله تخصیص داده اند. برای نمونه:
1- مجددی شاه آقا، «امیر حبیب الله- خادم دین رسول الله»، پیشاور، 1378
2- سید رسول، «نگاهی یه عهد سلطنت امانی»، پیشاور، 1377
3- فرخ، مهدی «کرسی نشینان کابل»، به کوشش آصف فکرت، تهران، 1370
4- فرخ، مهدی، «تاریخ سیاسی افغانستان»، تهران، 1371
5- داکتر خلیل وداد بارش، «امیر حبیب الله کلکانی- مردی در حریق تاریخ»، پیشاور، 1377
6- غبار، «افغانستان در مسیر تاریخ» (در دو جلد)، جلد اول، مطبعه دولتی کابل، جلد دوم، ویرجینیا، 1999
7- فرهنگ، «افغانستان در پنج قرن اخیر»، تهران، 1995
8- انیس محی الدین، «بحران و نجات»، مطبعه انیس کابل، 1936
9- یوسفزی سیدال، «تاریخ سکوت می شکند: نادر چگونه به پادشاهی رسید؟»، انتشارت «میوند»، پیشاور، 1378
10- مجددی، فضل غنی، «افغانستان در عهد امان الله خان»، فریمونت، کالیفرنیا، 1997
11- خلیلی خلیل الله، «عیاری از خراسان»، انتشارات «میوند»، پیشاور، 1990
12- کشککی، برهان الدین، «نادر افغان»، کابل، 1931
13- شیون، سردار رحیم، «برگ های تاریخ معاصر افغانستان»،
14- رهین، پروفیسور داکتر رسول، «شاه حبیب الله کلکانی، جوانمردی از خُراسان زمین»، انتشارات شورای فرهنگی افغانستان، سویدن، ۱۳۹۲، کابل انتشارت «سعید»
15- پاکرای، میر شریف، «حکومت موقت هند در کابل»،...
16- پنهان، عزیز احمد، «خاطرات ملک محمد فرزند محمد حیدر-خسربره امیر حبیب الله کلکانی و حاجی غلام رسول»،...
17- بخاری سید شاه، «چهار پادشاه در یک سال در کابل» به زبان اردو زیر نام «صرف ایک سال کی اندر کابل مین چهار پادشاه»
18- بلندشهری، مولانا آغاز رفیق، «بغاوت افغانستان» به زبان اردو،....
19- اورانوس، «نقاب پوشان»، ....
20- نائب آبادی، مراد، «سیه کاران»،...
21- پوهنیار، سید مسعود، «ظهور مشروطیت و قریانیان استبداد»، پیشاور، 1376
22- «تاریخ سخن می گوید: چگونه نادر خان از طریق سازش با انگلیسی ها در برابر امان الله خان به پادشاهی رسید»، کابل،...
23- پنجابی، مولوی محمد حسین، «انقلاب افغانستان»، به زبان اردو، 1932
24- حَکَم، عبدالشکور، «امیر حبیب الله کلکانی: از عیاری تا امارت»، پیشاور، 2002
25- غفوری، عبدالصبور، سرنشینان کشتی مرگ (زندانیان قلعه ارگ)، انتشارت «آرش»، 1380
26. هاشمی، سید سعدالدین، «جنبش مشروطه خواهی در افغانستان»، سویدن (در دو جلد)، 2001 و 2004
27. آییک، ظفر حسن، «افغانستان از سلطنت امیر حبیب الله خان تا صدارت هاشم خان»، مترجم فاضل، ف.، پیشاور، 2003
28. شهرانی، داکتر عنایت الله، «شاه محمد ولی خان دروازی»، پیشاور، 2007
29. شهرانی، داکتر عنایت الله، «محمود سامی پاشا»، انتشارات «کاوه»، کلن، 2011
30. فرهادی، داکتر روان، «مقالات محمود طرزی در سراج الاخبار افغانیه»، انتشارات «بیهقی»، کابل، 1355
31- مارشال شاه ولی خان، «خاطرات من»، کابل، ..

این مقاله را چندین سال پیش نوشته بودم.

Address

Mazar-I-Sharif

Telephone

+93795025649

Website

Alerts

Be the first to know and let us send you an email when Hamshahri Newspaper Afghanistan posts news and promotions. Your email address will not be used for any other purpose, and you can unsubscribe at any time.

Contact The Business

Send a message to Hamshahri Newspaper Afghanistan:

Videos

Share