Mountain's Eagle

Mountain's Eagle MOUNTAIN'S EAGLE

اهداف و سطوح امنیتامنیت از لحاظ تقسیم بندی به چهار سطح تقسیم می‌شود که عبارت است از: امنیت اجتماعی، امنیت ملی، امنیت منط...
17/01/2024

اهداف و سطوح امنیت

امنیت از لحاظ تقسیم بندی به چهار سطح تقسیم می‌شود که عبارت است از: امنیت اجتماعی، امنیت ملی، امنیت منطقه‌ای و امنیت بین‌المللی می‌باشد. این چهار سطح را طور فشرده به آن اشاره می کنم و در پایان هم طور مختصر به اهداف امنیت بیان داشته‌ام:

۱- امنیت اجتماعی
یکی ازنیاز های اساسی شهروندان در جامعه از دولت متبوع شان، تأمین و تضمین امنیت اجتماعی است. مصؤن و در امان ماندن عموم شهروندان جامعه از تهدیدات و اقدامات غیر قانونی که منجر به برهم‌زدن نظم در اجتماع شود.

۲- امنیت ملی
در این سطح، دولت‌ها مصؤنیت نسبی یا مطلق را برای کشور از هر گونه حملات تروریستی یا خراب‌کارانه سیاسی، نظامی یا اقتصادی که منافع ملی را مورد تهدید قرار دهد جلوگیری می‌کند. امنیت ملی بیانگر تمام مقاصد دفاعی یک کشور است؛ یعنی به سیاست‌های امنیتی گفته می‌شود که در شرایط مثل رقابت‌های تسلیحاتی یا کنترول تسلیحات که موجب ناامنی گردد، از آن جلوگیری به عمل آید.

۳- امنیت منطقه‌ای
معمولاً در روابط بین‌الملل، چندین کشور که به علت پیوند‌های جغرافیایی یا منافع مشترک با یکدیگر پیوند خورده باشند، منطقه خطاب می‌کنند. در این راستا امنیت هم متغیر تأثیر گذاری است که بر جنبه‌های مختلف در سطوح منطقه‌ای در نظر گرفته می‌شود. امنیت منطقه‌ای به سیاست‌ها و استراتیژی‌های اطلاق می‌شود که دولت‌های هم‌جوار برای منافع مشترک یا تهدیدات مشترک روی دست می‌گیرند. سازمان پیمان امنیت منطقه‌ای کشورهای مشترک المنافع که در سال ۱۹۹۲میلادی توسط نه کشور: روسیه، بیلاروس، قرغیزستان، قزاقستان، ارمنستان، تاجیکستان، آزربائیجان، گرجستان و ازبکستان تأسیس شد و در زمینه‌های اقتصادی، نظامی، استخباراتی، تمرین‌های مشترک نظامی و تأمین امنیت در مناطق اوراسیا همکاری می‌نمودند.

۴- امنیت بین المللی
امنیت بین المللی به شرایطی اطلاق می‌شود که در آن دولت‌ها به حاکمیت یک‌دیگر احترام گذاشته و هیچ‌گاه مورد تهدید قرار ندهند. در نظام بین‌المللی قانون همگانی وجود ندارد به عبارت بهتر؛ در ساختار بین‌المللی یک نوع انارشی و خودیاری حاکم است و دولت‌های ضعیف از دولت‌های قدرت‌مند به مثابه حاکم بین‌المللی خواهان تأمین امنیت بین‌المللی است.

اهداف امنیت ملی
تفکیک و طبقه بندی اهداف امنیت ملی از لحاظ زمانی به سه طبقه تقسیم می‌شود که عبارت از اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت می‌باشد. چیزی که امروز قابل غیر قابل اثبات است که در این طبقه بندی زمانی نمی‌توان گفت که برای دولت‌ها در کدام مقطع زمانی امنیت اهداف است یا وسیله، اما می‌توان گفت که امنیت برای کشورهای جهان سوم که به شدت زیر تهدید و بی‌ثباتی روبرو اند اولویت اهداف کوتاه مدت یا میان مدت شان رسیدن به امنیت ملی است. درخیلی مواقع پژوهش‌ها نشان می‌دهد که قدرت‌های بزرگ مانند آمریکا و روسیه و چین در رقابت‌های بین المللی شان اهداف بلند مدت شان از همه ابعاد و جهت‌ها، تأمین و تضمین امنیت ملی شان بوده است. به صورت مختصر و اساسی، اهداف امنیت ملی که همۀ دولت‌ها دنبال آن هستند عبارت اند از:
۱- حفظ استقلال و تمامیت ارضی؛
۲- تحقق رفاه مردم و ثبات سیاسی کشور؛
۳- حفظ و پاسداری ارزشهای های ملی و اعتقادی؛
۴- فراهم کردن نیاز های اساسی شهروندان فارغ از تهدید های احتمالی.

ش.ع.کاظمی

مفهوم امنیت ملیدنبال امنیت بودن یا در فضای امن زندگی کردن یکی از میل‌های انسان است که در جوهرۀ فطرت و هستی انسان گره خور...
16/01/2024

مفهوم امنیت ملی

دنبال امنیت بودن یا در فضای امن زندگی کردن یکی از میل‌های انسان است که در جوهرۀ فطرت و هستی انسان گره خورده است. به همین لحاظ هر انسان، قبیله، قوم و در نهایت دولت‌ها برای حفظ بقا، ذات و صیانت نفس خود دنبال امنیت هستند و امنیت هم از جمله ضرورت‌های اساسی انسان‌ها و دولت‌ها در طول تاریخ بشر بوده است. در این زمینه دانشمند معروف به نام "توماس هابز" در باره امنیت معتقد است و می‌گوید: «انسان‌ها برای گذر از حالت طبیعی خود و رسیدن به جامعه مدنی، دست به "پیمان امنیتی" با مشارکت یکدیگر می‌زنند که بر اساس این پیمان، مردم برای در امان بودن، امنیت خود را به یک نهادی به نام "دولت" که دارای حاکمیتی که ناشی از اراده مردم است، می‌دهند.» مفهوم امنیت ملی بعد از امضاء پیمان وستفالیا در سال ۱۶۴۸ میلادی و تشکیل دولت‌های ملی از بطن "منافع ملی" مفهوم امنیت ملی رایج شد، در آن زمان تا اواخر جنگ جهانی دوم واژه امنیت ملی در زبان‌های رهبران، سیاست‌مداران، نظامیان و دانشمندان شنیده می‌شد؛ اما کدام تعریف دقیق از آن به دست نبود و می‌توان گفت که این مفهوم بسیار جوان هم در علوم اجتماعی و سیاسی است و بعد از جنگ دوم جهانی یک عده دانشمندان و پژوهش‌گران علوم اجتماعی و سیاسی به این مفهوم به عنوان مفهومی تحلیلی در زمینه مطالعاتی پژوهش انجام دادند.
اگر چه فلسفه مفهومی امنیت ملی به قدمت پیدایش دولت‌های ملی در قرن‌های پانزدهم میلادی بر می‌گردد، در آن زمان امنیت ملی را از بُعد نظامی نگاه می‌کردند و امنیت را تنها با عدم تهدید نظامی مد نظر می‌گرفتند و برخی آن را با محافظت از کشور در برابر حمله نظامی که خارج از قلمرو اقدام می‌شد، معنا می کردند.
در یکی از تعریف‌های کلاسیک برای مفهوم امنیت؛ که می‌گوید امنیت عبارت است از توانایی یک حکومت برای دفع تهدیدهای خارجی علیه نظام سیاسی و یا منافع ملی، در این تعریف هم به جنبه‌های نظامی آن اشاره شده است. در عصر جهانی شدن امروز امنیت تنها معنای نظامی ندارد، بلکه دولت‌ها از امنیت سیاسی، امنیت اقتصادی، امنیت اجتماعی و فکری و حتی فردی هم تأکید می‌کنند که هر کدام تعریف خاص خود را دارد. نخستین تعریف که از امنیت ملی صورت گرفت و تمام ارزش‌های یک جامعه را در بر می‌گیرد در سال ۱۹۴۳ میلادی توسط یک پژوهش‌گر آمریکایی به نام "والتر لیپمن" بود که می‌گوید: «یک ملت وقتی دارای امنیت است که در صورت انکار کردن از جنگ بتواند ارزش‌های اساسی خود را حفظ کند و در صورت اقدام به جنگ بتواند آن را گسترش دهد.»
به صورت فشرده معانی امنیت عبارت از:
۱:- حفظ تمامیت ارضی، حفظ جان شهروندان، بقاء و استمرار نظام اجتماعی و حاکمیت دولت؛
۲:- حفظ و صعود مرجع حیاتی کشور که شامل افزایش نیروی تخصصی، صنعت و سرمایه مالی می شود؛
۳:- عدم تهدیدات جدی از خارج در رابطه به منافع ملی و بقای کشور؛
امنیت ملی امروز بیانگر تمام اهداف دفاعی یک کشور است، به عبارت دیگر؛ آمادگی یک دولت -کشور برای جلوگیری و بازداشتن از خطرات و تهدیدات می‌باشد. کمیت و کیفیت نیروهای نظامی، هوشمندی دانشمندان، ویژگی‌ها و خلاقیت رهبران سیاسی و نظامی، موقعیت ژئوپولتیک و ژئواستراتژیکی و قدرت اقتصادی یک کشور و دولت آن نقش مؤثری در امنیت ملی دارد.

ش.ع.کاظمی

دیدگاه‌های مکاتب امنیتیدر مطالعات امنیت ملی و تئوری‌های امنیتی، مکاتب و نظریه‌های وجود دارد که دولت امروزی برای تحکیم ام...
15/01/2024

دیدگاه‌های مکاتب امنیتی

در مطالعات امنیت ملی و تئوری‌های امنیتی، مکاتب و نظریه‌های وجود دارد که دولت امروزی برای تحکیم امنیت ملی، گسترش امنیت ملی، هستی شناختی مفهوم امنیت ملی، تعامل و تقابل امنیت ملی دولت‌ها در سیاست خارجی شان و... را ساده سازی، مفهوم سازی و بازی‌گران را به آن آشنا می‌سازد. این بازی‌گران ممکن افراد باشند یا دولت‌ها و یا سازمان‌های ذیدخل، این نظریه‌ها و مکاتب باعث می‌شوند که بازی‌گران و کارشناسان پیچیدگی و چالش‌های مطالعات امنیت ملی و سیاست‌ها و استراتیژی‌های امنیتی را درست و ساده درک کنند و بفهمند.
من در اینجا سه مکتب معروف امنیتی را که در شرایط حاضر برای نظام بین‌الملل و سیاست خارجی دولت‌ها پیرامون امنیت ملی و امنیت بین‌الملل حائز اهمیت است به صورت مختصر به آن پرداختم:

🔵 مکتب امنیتی رئالیسم:

رهیافت مکتب رئالیستی یا واقع‌گرایی یکی از قدیمی ترین نگرش‌ها در عرصه‌های بین المللی می‌باشد، این مکتب همچنان در مسائل امنیت ملی هم دیدگاه‌ها و نگرش‌های داشته است. از نظر واقع‌گرایان، روابط بین‌الملل اگر چه صحنۀ جنگ دایمی نیست، اما گمان جنگ و رقابتهای امنیتی ظالمانه همواره در جریان بوده است، اما تشدد و قوت رقابتها مرحله به مرحله فرق می کند و یا دچار تغیر می‌شود اما به مراتب، تمام تمرکز مکتب واقعگرایی در باره بقا و تداوم حیات دولت در جامعه و نظام بین الملل است. از همین رو، واقع‌گرایان مدل مفهوم بقا را مترادف با امنیت می دانند و بقا را نیز به معنای پا برجا بودن حیات دولت و کشور در نظام بین الملل می دانند. امنیت از دیدگاه رئالیست‌ها در اینجا به مثابه بقا در نظر گرفته شده است. این واقع‌گرایان برای تداول و ادامۀ حیات دولت و ترمیم ساختار های نظامی و از رهیافت های اقتصادی، سیاسی، جغرافیایی و فرهنگی هم برای مسائل امنیتی که تأثیر گذار می‌باشد، استفاده می‌کنند.
یکی دیگر از رهیافت واقعگرایان مدیریت ناامنی است، به این معنا؛ اگر کاهش میزان ناامنی، ازدیاد ظرفیت بازیگران در برابر تهدیدات امنیتی و گزینش ابزارهای بهتر می‌تواند از اقدامات ضد امنیتی بازیگران ستیزه‌جو تعریف کرد. ریالیست‌ها همچنان سیاست داخلی را از نظم بین‌الملل متمایز می‌دانند و خواهان استقلال نظم بین‌المللی هستند. اینها به این باور اند در نظام بین‌الملل یک نوع انارشیسم و خودیاری حاکم است، اما این خودیاری به معنای جنگ دائمی نیست، بلکه این نظام فاقد یک اقتدار و حاکمیت برتر است که بتواند قانون وضع کند، در حالی که در سیاست داخلی ابزار های قدرت و زور به شکل مشروع در اختیار حکومت است که بر اساس آن قانون و قواعد وضع می کند.

🔵 مکتب امنیتی لیبرالیسم:

مکتب لیبرالیسم بعد از جنگ سرد و شکست کمونیسم و فروپاشی شوروی، توجه همه جهانیان را به خود جلب کرد، خوشحالی شکست کمونیسم و پیروزی مکتب لیبرالیسم حتی خیلی از نظریه پردازان و دانشمندان را وادار کرد تا نظریه‌های، پایان تاریخ، برخورد تمدن‌ها و قرن آمریکا را ارایه کنند.
این مکتب هم مانند رئالیسم در باره امنیت نظریه‌ها و دیدگاه‌های دارد اما متفاوت تر؛ لیبرالیسم بیشتر بر جنبه های آزادی و فردگرایی تأکید دارد، برعکس رئالیسم که رمز عبور از آن "امنیت" است، در مکتب لیبرالیسم رمز عبور "آزادی" است. مکتب رئالیست‌ها بیشتر بر روی جنگ است، اما مبانی مطالعات امنیتی مکتب لیبرالیسم بر صلح است. در این زمینه آقای والتس می گویید: «اگر آزادی می‌خواهی، باید ناامنی را هم بپذیری.» (نظریه های امنیت، دکتر عبدالهی)
همانند مکتب رئالیسم، در مکتب امنیتی لیبرالیسم مبحث مدیریت ناامنی هم مطرح است. در این جا مفهوم مدیریت ناامنی بر رضایت مردم برقرار است. به این معنا که چنانچه دولت بر اساس انتخاب مردم و رضایت شان تشکیل می شود، سیاست‌گذاری‌ها و تصمیم‌گیری‌ها در خصوص جنگ و مسائل امنیتی هم بر اساس رضایت مردم گرفته می شود. لیبرالیست‌های امنیتی برای مدیریت ناامنی و جلوگیری از جنگ؛ طرح "امنیت نهاد گرا" را مطرح می کنند که از جوهرۀ این راهکار نقش سازمان‌های بین المللی در کمک حفظ امنیت و ثبات در بین دولت‌ها می‌باشد. در این باره می‌توان به اصول چهارگانه آقای "وودرو ویلسون" رئیس جمهور آمریکا اشاره کرد، که برای دستیابی به صلح و امنیت را از راه‌های ایجاد سازمان‌های بین‌المللی امکان پذیر می‌دانست که این اصول چهارگانه عبارت از:
۱:- حفظ صلح و امنیت بین المللی؛
۲:- توسعه روابط دوستانه میان ملل؛
۳:- همکاری بین المللی برای از بین بردن فقر، بیماری و بیسوادی در جهان؛
۴:- احترام به حقوق و آزادی های یکدیگر.

🔵 مکتب امنیتی کپنهاک:

مکتب کپنهاک تعبیری است که آقای "بیل مک سوئینی" برای دیدگاه‌ها و اندیشه‌های دانشمندان مانند باری بوزان، اُل ویور، دو ویلد و بعضی دانشمندان دیگر به کار برده شده است و این دانشمندان مطالعات امنیتی را از مطالعات استراتژیک تفکیک و متمایز می‌دانند. دو شخصیت مهم این مکتب، یعنی بوزان و اُل ویور بیشتر دیدگاه‌ها و رهیافت شان نسبت به امنیت ملی، واقع‌گرایی دیده می‌شود. از نظر بوزان پنج دلیل است که باعث عقب‌ماندگی و توسعه نیافتگی مفهوم امنیت شده است عبارت از:
۱:- پیچیده بودن موضوع؛
۲:- حل شدن امنیت در قدرت در شرایط رویاروی؛
۳:- واکنش علیه رئالیسم فراملی؛
۴:- ماهیت مطالعات استراتژیک؛
۵:- استفاده ابزاری از امنیت؛ می‌باشد.
پیچیدگی موضوع امنیت باعث شده است که کارشناسان و پژوهش‌گران در امور امنیت و مفهوم آن، توجه و نظر دقیق نداشته باشد. (۱)
در حوزه حل شدن امنیت در قدرت، آقای بوزان علل اساسی آن را تسلط و گسترش اندیشه نارسای رئالیستی دوره‌های جنگ سرد و تقسیم بندی جهان به دو بلوک می داند و به این باور است که در این دوره‌ها دولت‌های ذیدخل در حالت کشمکش قدرت در آمدند و برای مفهوم امنیت تحدید تعیین کردند، و قدرت هم مترادف با امنیت شد و معنای مستقلی نیافت. (۲)
در رابطه به بازتاب علیه رئالیسم فراملی یا واقع‌گرایی افراطی یکی دیگر از دلایل عقب‌ماندگی مفهوم امنیت شده است چون رئالیسم فراملی بیشتر بر ابعاد جنگ محور تمرکز دارد. (۳)
علت دیگر که باعث توسعه نیافتگی مفهوم امنیت شده است ماهیت مطالعات استراتژیک است که با وجود که مطالعات استراتیژیک نیرو و انرژی خود را صرف تحولات روز و مسائل نظامی و دفاعی می‌شود و همواره در خدمت نظام سیاسی بوده است، اگر چه از واژه امنیت خیلی استفاده می‌شود، اما هنوز هم متغیرهای رئالیستی و کشمکش‌های قدرت بالای آنها مسلط است. (۴)
آخرین علل که باعث عقب ماندگی مفهوم امنیت شده است، استفاده ابزاری از امنیت است که دولت ها همواره برای توجیه از سیاست ها و کارکردهای شان و همچنان برای رسیدن به منافع شان توسل به امنیت بوده است، و این کار باعث شده است که مفهوم امنیت همیشه در حالت ابهام قرار گیرد.(۵)

ش.ع.کاظمی

به مناسبت چهل‌وچهارمین سال روز تأسیس سازمان خاد (خدمات امنیتی دولتی) اوج کمک‌ها و حمایت‌های همه جانبه K.G.B در راستای تق...
15/01/2024

به مناسبت چهل‌وچهارمین سال روز تأسیس سازمان خاد (خدمات امنیتی دولتی)

اوج کمک‌ها و حمایت‌های همه جانبه K.G.B در راستای تقویت و قدرتمند شدن سازمان استخبارات افغانستان (خاد) در سال های ۱۹۷۹ و ۱۹۸۰ میلادی می‌باشد. زیرا در این سالها ببرک کارمل در اریکه قدرت به کمک ارتش سرخ تکیه می‌زند و داکتر نجیب‌الله به کمک K.G.B به هرم ریاست خاد می‌رسد و هر دو جزء افراد وفادار به مسکو می‌باشد و مانند تره‌کی و امین اختلاف نمی‌داشته باشند. در این سالها است که آمریکا برای مبارزه با شوروی دست به حمایت مجاهدین در پاکستان می‌زنند و C.I.A آمریکا برای تقویت I.S.I پاکستان زمینه سازی می نماید. در همین دوره است که شوروی برای تقویت استخبارات افغانستان، ۶۰۰ مشاور K.G.B را به مشوره دهی گماشت و بودجه خاد از ۳۶ میلیون افغانی تا سال ۱۹۸۳ میلادی به ۸ میلیارد افغانی رسید. یکی از عوامل اصلی قدرتمند شدن و گسترش نفوذ آن، پیوند و ارتباط تنگاتنگ با سازمان K.G.B شوروی بود؛ یکی از استادان آموزشگاه K.G.B می‌گوید که تمامی کارهای سازمانی و آموزش پرسنل خاد را سازمان K.G.B انجام می‌داد. خاد به ریاست داکتر نجیب‌الله در دوره زمامداری ببرک کارمل تبدیل به یک اداره وحشتناک و زندگی را بر مخالفان نظام ترسناک ساخته بود. رئیس سازمان استخبارات در این دوره‌ها تبدیل به فرد شماره دوم مملکت بعد از رئیس جمهور بود و جلو عملکرد استخبارات افغانستان (خاد) را هیچ مقام و مرجع دولتی و حزبی گرفته نمی توانستند.
پروفیسور حسن کاکر استاد وقت دانشگاه کابل در رابطه به اهمیت و قدرت سازمان استخبارات خاد در دوران ریاست جمهوری کارمل و داکتر نجیب‌الله چنین یاد آوری می کند: «خاد اگر در ذات خود یک ریاست در داخل صدارت بود؛ اما صلاحیت و قدرت خاد از هر وزارتی در آن وقت به مراتب بیشتر بود، چرا که به وسیله خاد تمامی اعضای خاد به خیال من صلاحیت داشتند که از غیر کارمل، هر نفر دیگری که در حکومت و دولت و حزب زیر سیطره و قدرت آنها قرار داشت، بندی کنند. خاد مستقیم زیر اداره مشاورین K.G.B شوروی بود که تعداد آنها خیلی زیاد بود.»
خاد در زمان ریاست جمهوری داکتر نجیب از ریاست عمومی به وزارت امنیت دولت (واد) تبدیل شد و در این دوره ها خاد-واد در مناطق پاکستان، هند، ایران، عراق و فلسطین نمایندگی‌های سری خود را گشوده بود، زیرا سازمان استخبارات افغانستان در این دوره‌ها به کمک K.G.B تبدیل به سازمانی شده‌بود که در بازی های بین‌المللی مستقیم و مستقل فعالیت می کرد. در این زمان بود که استخبارات افغانستان دست به ناامن سازی و بی ثباتی پاکستان زد و مخالفین حکومت جنرال ضیالحق را کمک و حمایت می کرد؛ مثلاْ مرتضی بوتو یکی از مخالفین سیاسی نظام پاکستان بود که به کمک استخبارات افغانستان دست به ناامنی و بی‌ثباتی سیاسی پاکستان می زد، و نمایندگی‌های سری خود را در مناطق آن‌سوی دیورند، برای عملیات‌های اوپراتیفی و استخباراتی باز کرده بود و گفته می‌شود که در این زمان با سازمان استخبارات هند (راو) یک هم‌گرایی استخباراتی را ایجاد کرده بود. استخبارات افغانستان در جریان شش ماه در اول سال ۱۹۸۲ میلادی در ۷۵۰ عملیات بزرگ و خطرناک در منطقه بر علیه شورشیان داخلی و خارجی راه اندازی کرده بود.
درود بر سربازان و مٲموران گمنام کشورم

ش.ع.کاظمی

Address

Kabul

Website

Alerts

Be the first to know and let us send you an email when Mountain's Eagle posts news and promotions. Your email address will not be used for any other purpose, and you can unsubscribe at any time.

Share



You may also like