Kabul Press

Kabul Press کابل پرس: خبری، تحلیلی و انتقادی
ناشر و سردبیر: کامران میرهزار
Kabul Press Publisher and Editor: Kamran Mir Hazar
https://www.kabulpress.org/

Kabul Press is a media organization with a mission. As such, it will support and promote individuals, organizations, businesses, and institutions that align with its mission. Its primary goal is not just reporting current events, but providing a deeper focus on areas not usually covered such as:

• Human rights violations

• Women’s rights and their importance in social and political development

• Social development processes and their important connection with national and international peace and security issues

• Democracy and its various components as well as its unique importance in a vulnerable and underdeveloped country

• Reflecting the real problems of Afghanistan and its progress in meeting its security, stability and development challenges

• Internal and external conflicts that are the source of long-term instability and insecurity

• Peace and conflict frameworks which can increase the potential for coexistence among different political and cultural groups

• Exposing corruption and mismanagement by institutions and individuals charged with protecting the public and improving standards of living in Afghanistan

Kabulpress.org was founded in 2004 by Kamran Mir Hazar in Kabul, Afghanistan. Kamran founded Kabul Press to write and publish freely. It brought him praise from liberated people, but attacks from fundamentalists and arrests by the government. He lives in Norway as a political refugee now. Kamran Mir Hazar has published several poetry books in English, including the anthology Poems for The Hazara (125 poets from 68 countries), The Cry of a Mare About to Become a Butterfly, and Stream of Deer. His new poetry book Hazaristan with Haiku Body and a Yellow Mandela will appear in Hazaragi, English, and Italian in 2015. Kamran’s poems have been translated into English, Spanish, Dutch, Arabic, Japanese, Italian and Romanian. He has been invited to several international poetry festivals including the International Poetry Festival of Medellin and the Poetry International Poetry Festival Rotterdam. Mir Hazar is the author of the non-fiction book Censorship in Afghanistan. After the fall of the Taliban, Kamran founded Kabul Press to write and publish freely.

در ذهن‌آگاهی غربی، علاوه بر آموزه‌های بودایی، فلسفه رواقی‌گری نیز تدریس می‌شود. راینهولد نیبور (Reinhold Niebuhr)، مذهب‌...
10/01/2025

در ذهن‌آگاهی غربی، علاوه بر آموزه‌های بودایی، فلسفه رواقی‌گری نیز تدریس می‌شود. راینهولد نیبور (Reinhold Niebuhr)، مذهب‌شناس و فیلسوف آلمانی-آمریکایی که با فلسفه رواقی‌گری آشنا بود، در اواسط قرن نوزدهم «دعای آرامش» را نوشت.
این روزها «دعای آرامش» بیشتر به‌عنوان یک دعایی مسیحی شناخته می‌شود، در حالی که ریشه آن به دیدگاه‌های فلسفه رواقی بازمی‌گردد.
برخی از معلمان ذهن‌آگاهی درباره‌ی «دعای آرامش» سخن می‌گویند و آن را مانترایی mantra مناسب برای روزهای دشوار زندگی معرفی می‌کنند.

متن انگلیسی دعای آرامش چنین است:‏

“God, grant me the serenity to accept the things I cannot change, the courage to change the things I can, and the wisdom to know the difference.”

«خدایا، به من آرامشی عطا کن تا بپذیرم چیزهایی را که نمی‌توانم تغییر دهم، شهامتی عطا کن تا تغییر دهم آنچه را که می‌توانم، و خردی عطا کن تا یکی را از دیگری تشخیص دهم.»

مورد استفاده دعای آرامش

مواردی که در زندگی به دعای آرامش نیاز پیدا می‌کنیم، بی‌شمار است.
فرض کنید صبح، مانند روزهای دیگر، با ماشین به سمت محل کار می‌روید. ناگهان ماشین پلیس ظاهر می‌شود و شما را به جرم سرعت بیش از حد مجاز جریمه می‌کند.
چنین اتفاقی می‌تواند نه‌تنها روزتان، بلکه کل هفته‌تان را خراب کند. ترس از سرگردانی‌های مربوط به پرداخت جریمه و مراحل اداری آن هم ممکن است حسابی شما را آشفته کند.
اینجاست که دعای آرامش به کار می‌آید.

الف، ابتدا باید بپذیرید که این اتفاق افتاده است. شما با مشکلی مواجه شده‌اید که پنج دقیقه پیش وجود نداشت، اما نمی‌توانید به گذشته بازگردید و جلوی آن را بگیرید. پس باید قبول کنید که این موضوع دیگر قابل تغییر نیست.

ب، در قدم بعد، مهم است که تشخیص دهید چه چیزی را می‌توانید تغییر دهید. این تشخیص، همان خرد و بینشی است که دعای آرامش به آن اشاره می‌کند. در این مثال، شما نمی‌توانید وقوع این اتفاق را تغییر دهید، اما می‌توانید از آن برای اصلاح رفتار آینده خود درس بگیرید.

راه‌حلی که به ذهن‌تان می‌رسد، این است که نحوه رانندگی خود را تغییر دهید و در آینده با احتیاط بیشتری رانندگی کنید.

دعای آرامش به شما می‌آموزد که با پذیرش واقعیت‌های غیرقابل‌تغییر، تمرکز بر آنچه در کنترل شما و قابل تغییر است، و تشخیص آگاهانه میان این دو، مسیر زندگی‌تان را به شکلی سازنده و آرام‌تر هدایت کنید.

جعفر رضایی

پی‌نوشت:
١. افرادی که با کاربرد کلمه «خدا» به معنای استعاری آن نیز احساس راحتی نمی‌کنند، می‌توانند به‌جای آن واژه‌هایی چون «ذهن من» را به کار ببرند، چراکه حقیقت این است که ما در پی آرامش ذهن خود هستیم.

٢. در سنت‌های ذهن‌آگاهی، پذیرش به معنای تأیید یا موافقت منفعلانه چیزی نیست. پذیرش به معنای شناخت کامل و حضور آگاهانه با واقعیت، همان‌گونه که هست، می‌باشد.

٣. معناهای mantra، مانترا یک کلمه، صدا یا عبارت است که برای کمک به تمرکز در مراقبه تکرار می شود و اغلب در تمرینات روحانی برای دستیابی به حالت بالاتر از آگاهی یا تمرکز استفاده می شود.

( شعار یا . . . . ) که سرلوحه کار خود قرار میدهید.

عبارت تاکیدی

یادگار شورویحقیقت این است که اتحاد جماهیر شوروی، آرمانی‌ترین تجربه‌ای است که بشر در مسیر تحقق عدالت و برابری به آن دست ی...
04/01/2025

یادگار شوروی

حقیقت این است که اتحاد جماهیر شوروی، آرمانی‌ترین تجربه‌ای است که بشر در مسیر تحقق عدالت و برابری به آن دست یازید. انقلابیون شوروی در رؤیای ساختن جامعه‌ای بی‌طبقه و عاری از تبعیض بودند. جامعه که در آن همه همکار و رفیق همدیگر باشند. شوروی موفقیت های چشمگیری داشت و هفتاد سال دوام آورد. اما سرانجام از هم پاشید.
شوروی بی‌عیب نبود، اما آن هیولای که رسانه‌های غربی از آن ترسیم نموده اند، نیز نبود. چهره‌ای واقعی رسانه‌های غربی را در ١۴ ماه جنگ و ویرانی غزه دیدیم و شناختیم. پس چگونه می توانیم به روایت و قضاوت آنان در باره شوروی هم اعتماد کنیم؟

یکی از میراث‌های ماندگار شوروی، سیستم متروی شکوهمندی است که در سیزده شهر، از جمله مسکو، لنینگراد، کیف، تاشکند و باکو ایجاد شد. این متروها نمادی از خدمت به مردم عادی بودند و ایستگاه‌های آن، هر یک همچون کاخ‌هایی باشکوه طراحی و تزئین شده‌اند؛ کاخ‌هایی که متعلق به مردم‌اند.
پس از سقوط شوروی حتا رسانه‌های غربی نیز از آن ایستگاه‌ها به عنوان کاخ‌های مردم people palaces و کاخ‌های زیر زمین underground palaces نام می‌برند.

در نظام سرمایه‌داری غربی، این شکوه و جلال را در هتل‌ها، کلوپ‌های گلف، و ویلاهای ثروتمندان می‌یابیم؛ اما در اتحاد جماهیر شوروی مکان های عمومی مثل ایستگاه مترو که محل تردد مردم عام استند شبیه قصر دیزاین و دکور شده بودند.

‏Christopher Herwig و Frank Herfort از ایستگاه های متروی زمانی شوروی عکاسی نموده و در رسانه‌ها و به صورت کتاب آن تصاویر را نشر نموده اند.

جعفر رضایی

در زیر نام ۱۳ سیستم متروی ساخته شده در دوران اتحاد جماهیر شوروی آورده شده است:

1. متروی مسکو - Moscow Metro - روسیه (Russia)
2. متروی لنینگراد (سن پترزبورگ امروزی) - Leningrad Metro (now St. Petersburg) - روسیه (Russia)
3. متروی کی‌یف - Kyiv Metro - اوکراین (Ukraine)
4. متروی تفلیس - Tbilisi Metro - گرجستان (Georgia)
5. متروی باکو - Baku Metro - آذربایجان (Azerbaijan)
6. متروی خارکف - Kharkiv Metro - اوکراین (Ukraine)
7. متروی تاشکند - Tashkent Metro - ازبکستان (Uzbekistan)
8. متروی مینسک - Minsk Metro - بلاروس (Belarus)
9. متروی ایروان - Yerevan Metro - ارمنستان (Armenia)
10. متروی گورکی (نیژنی نووگورود امروزی) - Gorky Metro (now Nizhny Novgorod) - روسیه (Russia)
11. متروی نووسیبیرسک - Novosibirsk Metro - روسیه (Russia)
12. متروی سامارا - Samara Metro - روسیه (Russia)
13. متروی دنیپروپتروفسک (دنیپرو امروزی) - Dnipropetrovsk Metro (now Dnipro) - اوکراین (Ukraine)

لینک های مرتبط

https://www.theguardian.com/cities/gallery/2019/oct/08/palaces-of-the-people-soviet-metro-stations-in-pictures?page=with%3Aimg-6

https://www.nytimes.com/2021/11/01/travel/soviet-era-metros.html
‏t/

https://www.facebook.com/share/p/15waGEzP41/?

مقایسه مختصر متروی آمریکا و روسیه توسط تاکر کارلسن Tucker Carlson
https://youtu.be/_nIOsWHyUVI?si=Ji48I6opZ_53v30H

در حالیکه نفوس کرۀ زمین بیشتر از ٨ میلیارد نفر است، تمام اقتصادهای بزرگ در فکر افزایش جمعیت شان هستند. بزرگترین دغدغه آم...
03/01/2025

در حالیکه نفوس کرۀ زمین بیشتر از ٨ میلیارد نفر است، تمام اقتصادهای بزرگ در فکر افزایش جمعیت شان هستند.

بزرگترین دغدغه آمریکا این است که نگذارد چین تبدیل به اقتصاد اول جهان شود؛ چین نگران است تا مبادا آمریکا اقتصادش را کاملا تخریب کند و هند هم تلاش می‌کند تا به پای چین برسد.
در زمینه‌ی افزایش جمعیت، سیاست چین و هند تشویق زوج‌ها به فرزند آوری است. اما آمریکا و اروپا سیاست مهاجرپذیر دارند و کشورهای آسیایی را متهم به بیگانه‌ هراسی xenophobia می‌کنند.

اگر استدلال گروه‌های راست افراطی را بپذیریم مهاجرپذیری غرب بیشتر از آنکه انساندوستانه باشد، در پشت آن نیت دیگری نهفته است. راست افراطی میگوید که چون اقتصاد غرب و به ویژه اقتصاد آمریکا در دست کلیمی‌هاست، آنان عامدانه مهاجران را می‌آورند تا به تدریج سفید پوست‌ها در کشور های خودشان به اقلیت تبدیل شوند و کنترل آنان آسان باشد.

رویهم رفته در نظام سرمایه‌داری زاد و ولد، زندگی و تمام حرکات و سکنات انسان‌ها در خدمت اقتصاد است، و خود این اقتصاد نیز در خدمت طبقه بالاست.

جهانی را تصور کنید که در آن اقتصاد سرمایه‌داری حاکم نمی‌بود و کشورهای بزرگ به جای آن که رقیب و خصم همدیگر می‌بودند، با همدیگر تعاون، دوستی و همکاری می‌داشتند. در این صورت رشد اقتصادی یک کشور تهدیدی برای دیگری نمی‌بود و بالنتیجه افزایش اجباری جمعیت نیز محلی از اِعراب نمی‌داشت.

جعفر رضایی

حالا دو گزارش ذیل در باره سیاست چین و هند برای افزایش جمعیت را با هم می‌خوانیم.

چین
چین برای نجات از بحران جمعیت به «دوره‌های آموزش عشق‌ورزی» متوسل شده است

در حالی که چین با بحران شدید جمعیتی روبرو است، پکن کارزار سراسری خود را برای ترغیب افراد مجرد به برقراری ارتباط، ازدواج و فرزندآوری گسترش داده‌است.
به گزارش فایننشال تایمز، دولت‌های محلی چین در اقدامی هماهنگ، در تماس‌های تبلیغاتی با زنان متاهل درباره برنامه‌های آن‌ها برای فرزندآوری پرس‌وجو می‌کنند و با ارائه مشوق‌های مالی، خانواده‌ها را به داشتن فرزند دوم و بیشتر ترغیب می‌کنند.

مقام‌های محلی با تماس‌های تبلیغاتی و پیشنهاد یارانه ۱۴ هزار دلاری، زنان جوان را به فرزندآوری ترغیب می‌کنند.

دانشگاه‌ها هم موظف شده‌اند دوره‌های موسوم به «عشق» را برای دانشجویان مجرد برگزار کنند، هم‌زمان رسانه‌های دولتی به صورت مستمر مقالاتی درباره مزایای فرزندآوری منتشر می‌کنند.

تدوین طرح «جامعه دوستدار فرزندآوری»

کاهش نرخ رشد جمعیت چین و پیشی گرفتن نرخ مرگ‌ومیر از زاد و ولد، دولت‌های محلی را با چالشی جدی در مدیریت وضعیت جمعیتی مواجه کرده‌است.

به گفته رن زپینگ، اقتصاددان، جمعیت چین با سه چالش عمده پیری، کاهش زاد و ولد، و کاهش نرخ ازدواج روبرو است.

تماس‌های تبلیغاتی و مشوق‌های مالی برای فرزندآوری

به گزارش فایننشال تایمز، زنان متاهل ۲۰ تا ۳۵ ساله در سراسر چین تماس‌هایی از مقام‌های محلی دریافت می‌کنند که درباره برنامه‌های فرزندآوری آن‌ها پرس‌وجو می‌کنند.

در برخی موارد، تماس‌گیرندگان از زنان می‌خواهند در معاینات پیش از زایمان شرکت کنند. برخی دیگر مستقیم‌تر عمل می‌کنند و به زنانی که یک فرزند دارند، برای فرزند دوم یارانه پیشنهاد می‌دهند. زوج‌ها برای حفظ نرخ جایگزینی جمعیت باید به‌طور میانگین ۲.۱ فرزند داشته‌باشند.

همکاری رسانه‌ها با دولت

هم‌زمان با این مشوق‌های مالی، کارزار رسانه‌ای گسترده‌ای نیز در جریان است. روزنامه‌های دولتی مانند پیپلز دیلی و لایف تایمز، با انتشار نظرات دانشمندان، بر مزایای فرزندآوری برای سلامت مادران تاکید می‌کنند.

کمیسیون ملی بهداشت چین نیز در نشریه‌ای در ماه اکتبر از دانشگاه‌ها خواسته‌است «دوره‌های آموزش ازدواج و عشق» را برای تشویق دانشجویان به ازدواج راه‌اندازی کنند.

این نشریه به نظرسنجی‌ای اشاره می‌کند که در آن ۵۷ درصد دانشجویان گفته‌اند به دلیل حجم کاری سنگین تمایلی به برقراری رابطه عاطفی ندارند.

مشوق‌های دولتی چقدر موثر است؟

کارشناسان با توجه به نرخ بیکاری و رشد اقتصادی ضعیف نسبت به اثربخشی سیاست‌های دولتی برای افزایش جمعیت تردید دارند.

وانگ فنگ، کارشناس جمعیت‌شناسی در دانشگاه کالیفرنیا ایروین، معتقد است استفاده از روش‌های اداری مشابه دوران سیاست تک‌فرزندی است که از سال ۱۹۸۰ به مدت ۳۵ سال اجرا می‌شد.

به عقیده او، متقاعد کردن «تحصیل‌کرده‌ترین نسل تاریخ چین» به فرزندآوری، چالشی جدی است.

شن یانگ، نویسنده فمینیست نیز معتقد است که مردم می‌توانند «ورای تبلیغات سیاسی را ببینند» و اگر دولت می‌خواهد نرخ زاد و ولد را افزایش دهد، باید شرایط «مطلوب‌تری» برای والدین، به‌ویژه مادران مجرد ایجاد کند.

این در حالی است که زنان جوان نه تنها با هزینه‌های بالای زندگی مواجهند، بلکه در صورت ترک شغل برای فرزندآوری، با پیامدهای شغلی سنگینی نیز مواجه می‌شوند.

متن کامل گزارش در اینجا قرار دارد
https://www.iranintl.com/202412256459

هند
چرا کشوری با ۱/۴۵ میلیارد جمعیت، خواهان فرزندان بیشتر است؟

بر اساس برآوردهای سازمان ملل متحد، هند در سال ۲۰۲۳ با پشت سر گذاشتن چین به پرجمعیت‌ترین کشور جهان تبدیل شد.
شاید فکر کنید با جمعیتی نزدیک به ۱/۴۵ میلیارد نفر، این کشور دیگر نباید دغدغه فرزندآوری بیشتر داشته باشد. اما این بحث ناگهان در هند داغ شده است.
رهبران دو ایالت جنوبی آندرا پرادش و تامیل نادو اخیرا خواهان افزایش تعداد فرزندان خانواده‌ها شده‌اند.
آندرا پرادش که نگران نرخ پایین باروری و پیر شدن جمعیت است، در حال بررسی ارائه مشوق‌هایی برای فرزندآوری بیشتر است.

پنج ایالت جنوبی هند پیشگام گذار جمعیتی بوده‌اند و بسیار زودتر از مناطق دیگر به نرخ باروری در سطح جایگزینی دست یافته‌اند. کرالا در سال ۱۹۸۸ به این نقطه عطف رسید، تامیل نادو در سال ۱۹۹۳ و سه ایالت دیگر در اواسط دهه ۲۰۰۰.

در حال حاضر نرخ باروری در پنج ایالت جنوبی زیر ۱/۶ است؛ کارناتاکا ۱/۶ و تامیل نادو ۱/۴. به عبارت دیگر نرخ باروری در این ایالت‌ها برابر با یا کمتر از بسیاری از کشورهای اروپایی است.
اما این ایالت‌ها نگرانند که تغییرات جمعیتی هند، با نسبت‌های مختلف جمعیت ایالت‌ها، به شدت بر نمایندگی انتخاباتی و تخصیص کرسی‌های پارلمان و منابع مالی فدرال تاثیر بگذارد.
سرینیواس گولی، استاد جمعیت‌شناسی در موسسه بین‌المللی علوم جمعیتی، به بی‌بی‌سی گفت: «آن‌ها نگرانند که با وجود عملکرد اقتصادی بهتر و سهم قابل توجهی که در درآمدهای ملی دارند، به خاطر سیاست‌های موفق کنترل جمعیتی خود، مجازات شوند.»

ایالت‌های جنوبی با نگرانی بزرگ دیگری هم روبرو هستند، چون هند برای اولین بار از سال ۱۹۷۶ تاکنون، خود را برای نخستین بازنگری در مرزبندی‌های انتخاباتی آماده می‌کند که قرار است در سال ۲۰۲۶ اعلام شود.
این بازنگری که هدفش بازتاب تغییرات جمعیتی است، احتمالا تعداد کرسی‌های پارلمانی ایالت‌های اقتصادی موفق جنوبی را کاهش خواهد داد. از آنجا که تخصیص منابع فدرال بر اساس جمعیت ایالت‌ها انجام می‌شود، بسیاری نگرانند که این اقدام، مشکلات مالی آنها را تشدید و آزادی سیاست‌گذاری آنها را محدود کند.

به گفته جمعیت‌شناسان چالش اصلی، پیری سریع جمعیت هند است که ناشی از کاهش نرخ باروری است. در حالی که در کشورهایی مانند فرانسه و سوئد به ترتیب ۱۲۰ و ۸۰ سال طول کشید تا جمعیت سالمندان از ۷ درصد به ۱۴ درصد برسد، پیش‌بینی می‌شود هند تنها در ۲۸ سال به این نقطه برسد.
در بیشتر کشورها استانداردهای زندگی بهتر، آموزش و شهرنشینی باعث کاهش طبیعی باروری می‌شود، چون نرخ مرگ و میر کودکان کاهش می‌یابد.

اما در هند با وجود پیشرفت‌های محدود اجتماعی-اقتصادی، نرخ باروری به سرعت کاهش یافت. دلیل آن برنامه‌های گسترده رفاه خانواده بود که خانواده‌های کم‌ جمعیت را از طریق تعیین اهداف، ارائه مشوق‌ها و اعمال محدودیت‌ها ترویج می‌کرد.
نتیجه ناخواسته این رویکرد چه بود؟ ایالت آندرا پرادش را در نظر بگیرید. نرخ باروری آن ۱/۵ است که شبیه سوئد است، اما درآمد سرانه آن ۲۸ برابر کمتر است. آقای گولی می‌گوید: «با افزایش بدهی و منابع محدود، آیا ایالت‌هایی مانند این می‌توانند از پس پرداخت مستمری‌های بیشتر یا تامین اجتماعی برای جمعیت سالمند رو به رشد خود بربیایند؟»
بر اساس گزارش اخیر «سالخوردگی در هند» که صندوق جمعیت سازمان ملل متحد منتشر کرده، بیش از ۴۰ درصد سالمندان هند (۶۰ سال به بالا) از نظر توزیع ثروت در ۲۰ درصد پایین‌ جامعه قرار دارند.
به عبارت دیگر آقای گولی می‌گوید «هند قبل از ثروتمند شدن، پیر می‌شود.»

شهرنشینی، مهاجرت و تغییر در بازار کار، به تدریج سیستم سنتی حمایت خانواده را که نقطه قوت هند به شمار می‌رفت، تضعیف کرده و سالمندان بیشتری را تنها گذاشته است.

آقای دایسون می‌گوید: «با کاهش تعداد افرادی که به سن باروری و سن کار می‌رسند، این مسئله از نظر اجتماعی، سیاسی و اقتصادی فاجعه‌بار خواهد بود. این یک فرآیند جمعیتی است که بازگرداندن آن بسیار دشوار است.»
این وضعیت همین الان در برخی کشورها در حال وقوع است.
در ماه مه رئیس جمهور کره جنوبی نرخ زاد و ولد کم‌سابقه این کشور را یک «وضعیت اضطراری ملی» اعلام کرد و از برنامه‌هایی برای تاسیس یک وزارتخانه اختصاصی در این زمینه خبر داد.
در یونان نرخ باروری به ۱/۳ سقوط کرده که نصف سال ۱۹۵۰ است. این مسئله باعث هشدار نخست‌وزیر یونان درباره یک تهدید «وجودی» برای جمعیت این کشور شده است.
اما جمعیت‌شناسان معتقدند تشویق مردم به داشتن فرزند بیشتر بی‌فایده است. آقای دایسون می‌گوید: «با توجه به تغییرات اجتماعی، از جمله کاهش چشمگیر نابرابری‌های جنسیتی و شباهت روزافزون زندگی زنان به مردان، بعید است این روند معکوس شود.»

جمعیت‌شناسان می‌گویند هند باید به طور معناداری سن بازنشستگی را افزایش دهد و سیاست‌ها باید بر افزایش سال‌های سالم زندگی از طریق بهبود غربالگری‌های سلامت و تقویت تامین اجتماعی متمرکز شود تا جمعیت سالمند فعال و مولدی داشته باشد.
هند همچنین باید به شکل بهتری از «مزیت جمعیتی» خود بهره‌برداری کند؛ رشد اقتصادی بالقو‌ه‌ای که زمانی رخ می‌دهد که اغلب جمعیت یک کشور در سن کار هستند. آقای گولی معتقد است تا سال ۲۰۴۷ فرصت مناسبی وجود دارد تا اقتصاد تقویت شود، شغل برای جمعیت در سن کار ایجاد شود و منابع لازم برای جمعیت سالمند اختصاص یابد. او می‌گوید: «ما فقط از ۱۵ تا ۲۰ درصد این مزیت بهره‌برداری کرده‌ایم، در حالی که می‌توانیم عملکرد بسیار بهتری داشته باشیم.»

متن کامل گزارش در اینجا قرار دارد
https://www.bbc.com/persian/articles/c786195ege4o

30/12/2024

امضای قرارداد مهم منطقه ای و جهانی در مقابله با جهان یک قطبی

قرار اطلاع رسانه های روسیه و ایران قرارداد راهبردی میان مسکو و تهران آماده امضا است.
قرار بود، این قرارداد بزرگ در دیدار سران دو کشور در اجلاس کشور های بریکس در قازان پایتخت تاتارستان روسیه امضا شود، ولی به علت نامعلوم به تعویق انداخته شده بود.
ریانووستی در نشرات 23 دسمبر خود نوشت: "اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در یک کنفرانس مطبوعاتی هفتگی گفت که مسکو و تهران ممکن است در نیمه دوم ژانویه یک توافقنامه مشارکت راهبردی جامع امضا کنند." بعد اظهارات بقایی ویرایش شد وقت امضای قرارداد را در نزدهم جنوری مشخص کرد.
نشریه "ترود" روسیه در این مورد تفصیل بیشتر داده می نویسد: "طرفین بر پایبندی خود به اصول اساسی روابط روسیه و ایران از جمله احترام بی قید و شرط به حاکمیت و تمامیت ارضی یکدیگر تاکید کردند که در توافقنامه بزرگ بین دولتی بین فدراسیون روسیه و جمهوری اسلامی ایران که در حال آماده سازی است تایید خواهد شد.
گفته می شود که شویگو و آشتیانی در خصوص همکاری های نظامی و نظامی-فنی دو کشور گفتگو کرده بودند.
ترود می افزاید: " طرفین به افزایش مداوم تلاش‌های مشترک فدراسیون روسیه و ایران در راستای «منافع ساختن یک جهان چندقطبی واقعاً برابر» اشاره کرد.
موضوع مهم و شوک دهنده برای امریکا و کشور های اروپایی موضوع ساختن جهان چند قطبی و همکاری امنیتی و نظامی میان روسیه و ایران است که مقابله با هژمونی غربی در متن و محتوای قرارداد جهانی میان دو کشور مخالف نظم جهانی کنونی استحکام حقوقی داده می شود.
همچنان تعیین وقت انعقاد و امضای قرارداد در نزدهم جنوری یعنی یک روز پیش از رسیدن قدرت دونالد ترامپ نیز پیامی دارد که ترامپ را در عمل اجرا شده قرار می دهند. این کار جدی بودن روابط دو کشور را در اجرای اهداف شان در عرصه های جهانی، به اثبات می رساند.

تا سال ٢٠٠٠ میلادی کُل جمعیت افغانستان در حدود ٢٠ میلیون بود و حالا نفوس افغانستان به ۴٢ میلیون نفر رسیده است. افغانستان...
28/12/2024

تا سال ٢٠٠٠ میلادی کُل جمعیت افغانستان در حدود ٢٠ میلیون بود و حالا نفوس افغانستان به ۴٢ میلیون نفر رسیده است. افغانستان جوان‌ترین کشور در منطقه و در میان کشورهای همسایه‌اش است. در حالیکه کشورهای متعددی با چالش کاهش جمعیت روبرو استند، نرخ زاد و ولد در افغانستان بالاست و نفوس آن در حال افزایش.

در جمهوری اسلامی ایران هر از گاهی سر و صدای، که بعضی از اوقات نژادپرستانه نیز است، بلند می‌شود که تعداد مهاجران افغانی در ایران افزایش یافته است. بدون تردید این حق مسلم هر کشور است که در مورد سقف پذیرش مهاجران برنامه و محدودیت‌های داشته باشد. اما مشکل اینجاست که آنان تصویر کلان‌تر را نمی‌بینند.
در گذشته هرباری در افغانستان تغییر رژیم اتفاق می افتاد دور و بری ٢ تا ٣ میلیون مهاجر به ایران می‌رفتند. اما این‌بار، پس از روی کار آمدن طالبان، گفته می‌شود که جمعیت مهاجران افغانی در ایران تقریباً به ٨ میلیون نفر رسیده است. تصویر کلان این است که نفوس افغانستان دو برابر شده است و به همین لحاظ مهاجران آن نیز بیشتر است.

بر اساس آمارهای که آنلاین موجود است و همه می‌توانند به زبان انگلیسی جستجو کنند و ببینند، ٧٠ تا ٨٠ درصد نفوس افغانستان کمتر از سی سال سن دارند.
همزمان مشکل اصلی اینجاست که فعالان فرهنگی افغانستان ضعیف استند و توانایی فرهنگ سازی را ندارند تا این جمعیت بزرگ را از تندروی و اسلام گرایی محفوظ نگهدارند. عامل اصلی این ضعف دست بسته تسلیم بودن فرهنگیان افغانستان به کاپیتالیستم است. شما وقتی با یک جوان فقیر و وامانده که هیچ شانس و مجالی برای رشد ندارد، مواجه هستید و حتا اذعان هم نمی‌کنید که درماندگی او محصول نظم اقتصادی موجود است، و در عوض او را سرزنش می‌کنید که خودش و یا پدرش ملامت است که نتوانسته پولدار شود، میان شما و او دیوار چین است.
چنین جوانی مستعدی اسلام‌گرایی است.

اگر به صورت کُلی محاسبه کنیم در افغانستان حدوداً ٣٠ میلیون جوانی زیر سی سال زندگی میکنند. در خوشبینانه‌ترین تخمین اگر، حدوداً ١٠ میلیون آن آدم‌های معتدل، سکولار و یا شیعه باشند، با یقین می‌توان گفت که ٢٠ میلیون بقیه‌ای آن محافظه‌کار و اسلام‌گرا هستند.

طالبان که آرزویش تبدیل کردن افغانستان به یک کشور اسلامگرا است، فرهنگیان افغانستان هم که ضعیف استند و توانایی فرهنگ سازی را ندارند، بنابراین اگر در ایران یک حکومت قوی و منطقی حاکم می‌بود احتمالا یک سیاست فرهنگی خاص را در مورد افغانستان روی دست می‌گرفت.

تقریباً تمام جوانان افغانستان امروز یا فارسی‌زبان استند و یا فارسی بلد. فارسی زبان از این حیث که فارسی زبان مادری آنان است و در کنار آن جوانان پشتون و ازبک، اگر چه زبان مادری شان فارسی نیست اما به دلایل متعدد و از جمله مهاجرت در ایران و تفوق فرهنگی زبان فارسی و موجودیت منابع بیشمار فرهنگی به زبان فارسی در فضای آنلاین، تقریباً همه زبان فارسی را بلد هستند.
یک دولت منطقی در ایران برای پرسش ذیل برنامه و راه‌حل می‌داشت که، «با ٢٠ میلیون جوان اسلامگرای فارسی زبان و فارسی بلد که هم‌مرز و همسایه نیز است چه کنیم؟»

جعفر رضایی
پی‌نوشت:
دلیل که در این مطلب کلمه شیعه در کنار افراد معتدل و سکولار آمده این است که در کُل محافظه کاری در ایران رو به افول است؛ و طبیعی است که فضای فرهنگی ایران بر شیعیان افغانستان نیز اثرگذار باشد. اگر چه شیعیان افغانستان به اندازه مردم ایران معتدل و امروزی نیستند ولی به اندازه سنی‌های اسلام‌گرای پاکستان و افغانستان نیز خطرناک و چاقو به دست هم نیستند.

به نظر من ما با سه افغانستان مواجه هستیم: افغانستان سکولار(ده درصد)، افغانستان شیعه(بیست درصد) و افغانستان سنّی(هفتاد در...
22/12/2024

به نظر من ما با سه افغانستان مواجه هستیم:
افغانستان سکولار(ده درصد)، افغانستان شیعه(بیست درصد) و افغانستان سنّی(هفتاد درصد).

١. افغانستان عصری و سکولار که بدنه اصلی آنرا نخبگان پشتون تشکیل می‌دهند و پس از آن تاجیکان تحصیلکرده قرار دارند و یک جمعیت کوچکی از تحصیلکردگان و فرهنگیان هزاره و ازبک نیز در این دسته بندی قرار می‌گیرند. افغانستان عصری و سکولار در خوشبینانه‌ترین تخمین نمی‌تواند از ده درصد بالاتر باشد.

٢. افغانستان شیعه که شامل هزاره‌ها، شیعیان هرات، قزلباشان و سادات هستند و به ظن غالب حدوداً بیست درصد نفوس افغانستان می‌باشند.

٣. افغانستان سنی که شامل پشتونها، تاجیکان، ازبکها و یک اقلیت کوچکی از هزاره‌های سنی می‌باشند که بدنه اصلی جامعه افغانستان هستند و با یقین می‌توان گفت که هفتاد درصد نفوس افغانستان را تشکیل می‌دهند.

ماجد نواز Maajid Nawaz عضو پیشین حزب التحریر که بعداً تبدیل به یک کنشگر ضد بنیادگرایی شد، وضعیت فرهنگی جوامع اسلامی را به چهار دسته طبقه بندی نموده است: جهادی، اسلامگرا، محافظه‌کار و اصلاح طلب.
گروه‌های جهادی ایده‌ای احیای خلافت اسلامی را دارند و می‌خواهند این کار با جهاد و به شیوه‌ای قهری به سرانجام برسانند. اسلامگرایان نیز همان ایدئولوژی جهادی‌ها را دارند اما میخواهند ایده شان را از طریق تبلیغات پیوسته و از راه‌های سیاسی تحقق ببخشند. به نظر او یک جامعه محافظه‌کار بستر رویش نیروهای جهادی و اسلام‌گرا است. پیشنهاد او این است که جوامع اسلامی از محافظه‌کاری به طرف اصلاح طلبی سوق داده شوند. اینگونه که بپذیریم که اسلام در تار و پود جوامع اسلامی نفوذ دارد و ما با چنین فرهنگی بیشتر از هزار سال زندگی کرده‌ایم و ریشه‌کن نمودن آن ممکن نیست. بنا بیاییم هم خوبی‌ها و محاسن اسلام را ببینیم و بیان کنیم و هم خطاها و زمختی‌های آنرا؛ و به تدریج از نسخه‌ای خطرآفرین اسلام فاصله بگیریم.
اما فرهنگ محافظه‌کار اسلامی هیچ عیبی و ایرادی در اسلام نمی‌بیند و یکسره آنرا توجیه می‌کند.

١. با توجه به آنچه تا اینجا مطرح شد به نظر من، اکثریت مطلق جامعه سکولار و عصری افغانستان ساکن کشورهای غربی هستند بنا شانس بسیار کمی وجود دارد که آنان بتوانند زمام امور را در دست بگیرند.

٢.اگر چه نخبگان و فرهنگیان شیعه اکثرا با تاثیرپذیری از ایران اصلاح طلب هستند اما بدنه‌ای اصلی جامعه شیعه افغانستان هم‌چنان متمایل به محافظه کاری است. ولاکن رویهم رفته چون شیعیان تنها پانزده درصد نفوس مسلمانان جهان را تشکیل می‌دهند، ایده‌ای احیای خلافت اسلامی و جهادی‌گری در میان آنان «سالبه به انتفاء موضوع» است.

با توجه به اقلیت بودن شیعیان، آنان نیروی تعیین کننده در افغانستان نیستند و به مصلحت شان است که کوتاه بیایند، بسازند و گذاره کنند.

٣. تا اینجا مکرراً اثبات شده است که سرنوشت افغانستان را افغانستان سنی تعیین می‌کند و هسته اصلی آن پشتونهای سنی هستند.
فرهنگ افغانستان سنی به شدت محافظه‌کار است و به همین لحاظ بستریست برای رویش نیروهای جهادی و اسلام‌گرا.

جعفر رضایی

فرارسیدن شب یلدا مبارک!این تصاویر به کمک هوش مصنوعی آفریده شده اند.جعفر رضایی
20/12/2024

فرارسیدن شب یلدا مبارک!
این تصاویر به کمک هوش مصنوعی آفریده شده اند.
جعفر رضایی

هر که با آل موسی در افتاد، ور افتادبسیاری از ما پیوسته کشورهای عربی و ترکیه را سرزنش می‌کنیم که چرا در مقابل اسرائیل مما...
16/12/2024

هر که با آل موسی در افتاد، ور افتاد

بسیاری از ما پیوسته کشورهای عربی و ترکیه را سرزنش می‌کنیم که چرا در مقابل اسرائیل مماشات می‌کنند و فقط به صادر کردن بیانیه اکتفا می‌کنند.

اگر بدانیم که در کاپیتالیستم سرمایه ملت‌ها در اختیار یک اقلیت است، و آنان حاکمان واقعی هستند؛ رئیس جمهور، مجلس، نظام قضایی و پلیس، منشی، مستخدم و محافظ آنان هستند، کمتر شکایت می‌کنیم.

افراد ‌قبیله‌ای حضرت موسی به دلیل نقش برجسته در تطور تاریخی کاپیتالیستم، توانستند صاحب قدرت بزرگ اقتصادی شوند.
بر اساس منابع موجود آنلاین و از جمله نسخه اسرائیلی مجلۀ فوربز، در حالیکه کُل جمعیت کلیمی جهان ١۵ نفر میلیون هستند، تعداد میلیاردرها در میان آنان به ٢۶٧ نفر می‌رسد. که بیشتر آنان در ایالات متحده ساکن هستند.
ایالات متحده آمریکا مجموعا ١٠۵٠ میلیاردر دارد که یک چهارم آنان کلیمی هستند. آنان هم متحد هستند و دست همدیگر را می‌گیرند و هم نفوذ تعیین کننده در اقتصاد، تکنولوژی و فرهنگ، به شمول هالیوود، دارند. بنا هر کشوری که بخواهد با جهان غرب مراودۀ اقتصادی داشته باشد، ناچار است که با آنان کنار بیاید.

شما حتا بنا شدن موزه‌‌ها و بناهای یادبودی که بخاطر کشتارهای فجیع در جنگ جهانی دوم ساخته شده اند را، نیز از همین زاویه ببینید. در جنگ جهانی دوم ضمن جنایت فراموش نشدنی هولوکاست، ٢٧ میلیون شهروند شوروی نیز کشته شدند. اما، آن بخش از تاریخ که به ثروتمندان مرتبط است بیشتر یادآوری می‌شود و کمتر کسی از بقیه‌ای قربانیان یاد می‌کنند.
جعفر رضایی

https://forbes.co.il/e/rankings/2022-jewish-billionaires/

https://en.m.wikipedia.org/wiki/Forbes

https://www.haaretz.com/israel-news/2024-04-04/ty-article/.premium/record-breaking-42-israelis-feature-on-forbes-world-billionaires-list-for-2024/0000018e-a973-dc69-ad9f-ebffe64c0000

هر جایی که چپ ضعیف است مردم عادی نیز زمینه رشد ندارند. در استرالیا چون جریان سیاسی چپ‌ قوی است و در فُرم حزب کارگر هر چن...
10/12/2024

هر جایی که چپ ضعیف است مردم عادی نیز زمینه رشد ندارند. در استرالیا چون جریان سیاسی چپ‌ قوی است و در فُرم حزب کارگر هر چند سال بعد حکومت نیز می‌کند، مزدها بالا است. شما اثرات مزدهای بالای استرالیا را در شکل ازدواج‌های دومی در میان مهاجران افغانی می‌بینید.

اروپا یک سنت دیرینه و پویای چپ دارد که توانسته تا هنوز علیه کاپیتالیستم بایستد و تحصیلات عالی را رایگان و یا تقریباً رایگان حفظ کند. به همین لحاظ بیشتر افغانی‌های که به اروپا رفته‌اند، توانسته اند درس بخوانند.
آن محافل فرهنگیی که در اروپا گرفته می‌شود و عکس‌های سیر و سیاحتی که از طرف افغانی‌های ساکن اروپا نشر می‌شود، نتیجه‌ای مستقیم سیاست‌های اقتصادی چپ‌محور اروپاست.

اگر احتمالا کنجکاو هستید که چرا صدها هزار افغانی که ساکن آمریکا هستند به ندرت محافل فرهنگی دایر می‌کنند، شما آنرا ثمره نظام اقتصادی حاکم آنجا ببینید. در آمریکا کسی که بین ١٨-۶۵ سال سن دارد، بیشتر اوقات فقط کار می‌کند و می‌خوابد؛ و این چرخه پیوسته تکرار می‌شود. مگر اینکه معلول و یا معیوب باشد که یک مبلغ بخور و نمیر از طرف دولت دریافت کند.
چون در آمریکا هیچگاهی چپ نتوانست به صورت جدی پایه بگیرد و ریشه بدواند، بنابراین مزدها نامتناسب مانده و مزایای شغلی نیز تقریباً وجود ندارد.
ضمناً این را هم بدانیم که تفاوتی زیادی بین حزب دموکرات و حزب جمهوریخواه وجود ندارد، و به قول نوام چامسکی در آمریکا «یک حزب» جامه‌ای «دو حزب» را بر تن نموده است.
اگر حزب دموکرات را با معیارهای اروپا بسنجیم، این حزب سیاست‌های را دنبال می‌کند که در اروپا احزاب محافظه‌کار در صدد اجرای آن است.

باید یادآور شد که بدون تردید استثا وجود دارد و افرادی هستند که در آمریکا نیز توانسته‌اند تحصیل کنند. اما اگر شما به دور و بر خود نگاه کنید، از هر ده نفر، حداقل هفت تای آن مجال تحصیل نداشته اند و ندارند و زندگی بخور و نمیر paycheck to paycheck دارند.

همینطور در باره کانادا تا آنجا که من دانم، سیاست‌های اقتصادی کانادا چیزی است بین آمریکا و اروپا. نه به اندازه آمریکا بد است و نه به پای سوسیال دموکراسی‌های اروپا می‌رسد.

جعفر رضایی

پی‌نوشت: ترجمه های پیشنهادی آنلاین برای paycheck to paycheck
بخور و نمیر
هشتمون گرو نهمونه
عدم تمکن مالی، تمام شدن حقوق قبل از رسیدن به حقوق بعدی، قبل از برج پول تمام شدن

08/12/2024

در این قسمت از برنامه، ما به بررسی افراد و گروه‌های دخیل در نسل‌کشی هزاره‌ها پرداخته و نقش‌ها، انگیزه‌ها و پیچیدگی‌های همدستی آنها را در نسل کشی مردم هزاره بررسی خواهیم کرد. ما هم به بازیگران دولتی و هم غیردولتی خواهیم پرداخت و چالش‌های پاسخگو کردن عاملان این جنایات را مورد بحث قرار خواهیم داد. علاوه بر این، جنبه‌هایی مانند جذب نیرو، تاثیر رهبری، پویایی‌های بین‌المللی، ویژگی‌های روانشناختی و میراث بلندمدت این اقدامات را نیز بررسی خواهیم کرد.
In this interview session, we will delve into the individuals and groups involved in the Hazara genocide, exploring their roles, motivations, and the complexities of complicity. We will examine both state and non-state actors and address the challenges of holding perpetrators accountable. Additionally, we will consider aspects such as recruitment, leadership influence, international dynamics, psychological profiles, and the long-term legacy of these actions.

https://www.youtube.com/
���

در باره کوروشحدوداً دو سال پیش من تمام پادکست‌های برنامه «میزبان» را گوش کردم. صادق صبا این پادکست‌ها را برای رادیو فردا...
06/12/2024

در باره کوروش

حدوداً دو سال پیش من تمام پادکست‌های برنامه «میزبان» را گوش کردم. صادق صبا این پادکست‌ها را برای رادیو فردا تهیه نموده است. در این هشتاد پادکست با چهره‌های نامدار ایرانی و یا به عبارت دیگر با فرهنگ‌سازان مهم و مسن ایرانی گفتگو شده است. من آنجا متوجه شدم که اغلب آنان از کوروش به نیکی یاد می‌کنند.

در میان ما افرادی هستند که می‌گویند آنچه در مورد کوروش گفته می‌شود افسانه سرایی است و حقیقت ندارد. استنتاج من این است که، صرف نظر از آنکه چه چیزهای درباره کوروش واقعی و چه چیزهای افسانه است، ما برای همنوایی با یک کشور هشتاد میلیونیِ همزبان و همفرهنگ، باید به کوروش احترام بگذاریم. حتا اگر کوروش افسانه هم باشد یک افسانه مهم و احترام برانگیز است. دلایل آن در ذیل است:

«کوروشِ دوّم حدود (۶۰۰ – ۵۳۰ پ. م) که با نام کوروش بزرگ نیز شناخته می‌شود، بنیان‌گذار و نخستین شاهنشاه شاهنشاهی هخامنشی بود که در میانهٔ سال‌های ۵۵۹ تا ۵۲۹ پیش از میلاد بر نواحی گسترده‌ای از آسیا، حکومت کرد.
کسنوفون در کورش نامه او را حکمرانی آرمانی و ایدئال توصیف می‌کند».
والتر هینتس، می‌گوید: «کوروش سه امپراتوری را ساقط کرده بود: ماد، لیدیه و بابل. آیندگان فراموش نکردند که کوروش هیچ‌کدام از سه فرمانروا، نه آستیاگ، نه کرزوس و نه نبونعید را نکشت، بلکه به تبعید آن‌ها بسنده کرد و حتی برای آن‌ها زندگی شاهانه‌ای فراهم آورد. این رفتار در جهان باستان بی‌سابقه بود و تا زمان کوروش هرگز اتفاق نیفتاده بود».

بر پایهٔ گزارش هرودوت (کتاب سوم، ۸۹) می‌دانیم که پارسی‌ها او را «پدر» می‌خواندند؛ زیرا او بود که پارس‌ها را از جایگاه ناشناخته به پایگاهی بلند در جهان رسانید و از اینرو، آنها موجودیت خود در تاریخ و شهرت خویش در جهان را مدیون کوروش هستند. او بود که شهرها و بناهای بسیار ساخت و در آبادی ایران کوشید و سرانجام جان خود را در دفاع از این سرزمین از دست داد. او پارسی‌ها و مادی‌ها و دیگر ایرانی‌ها را چنان سازمان داد که به صورت ارتش شکست‌ناپذیری درآمدند و بر کشورها و پایتخت‌های پرشکوه مغربِ آسیا استیلا یافتند و فرمانروایی را از چنگ سامی‌ها درآوردند.

کوروش در شهر بابل، طبق فرمانی که به زبان خود ایشان صادر کرد، صلح و آرامش را در آنجا اعلام کرد و قوم‌های زندانی را رها ساخت. او نه تنها به بافت اجتماعی و فرهنگی سرزمین‌های تسخیر شده آسیبی نرساند، بلکه در جاهایی چون ماد، لیدی، بابل، صیدا و یهودیه، افرادی را از خود آن مردم بر خودشان گماشت. رفتار او با یهودیانی که از اسارت بابلی رهانید و فرمان بازگرداندن ثروت‌های تاراج رفته آنها و دستور بازسازی معبد ازگیلا و ازیدا در بابل و معبد سلیمان در اورشلیم و سیاست او در برابر پیروان مردوک و سین و روحانیان پرستشگاه آپولو در مگنزیا نمونه‌هایی هستند که از آداب‌دانی او، و عاقلانه‌ترین سیاستی بود که در آن روزگار می‌توانست وجود داشته باشد. رفتار او با شکست خوردگان و دشمنان سابق خود همچون آستیاگ، کرزوس و نبونعید و همچنین سوگواری او و دربار پارس برای کشته شدن پسر پادشاه بابل، نمونه‌های دیگری از جوانمردانی و آداب‌دانی او است.»

جعفر رضایی

https://www.radiofarda.com/amp/f7-mizban-introduction/27902656.html

https://www.radiofarda.com/the-host

https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B4_%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF

زیبایی وطن به روایت هوش مصنوعیهیچ یکی از این تصاویر واقعی نیستند و بلکه توسط هوش مصنوعی آفریده شده اند.جعفر رضایی
05/12/2024

زیبایی وطن به روایت هوش مصنوعی

هیچ یکی از این تصاویر واقعی نیستند و بلکه توسط هوش مصنوعی آفریده شده اند.
جعفر رضایی

ژورنالیسم در عصر نولیبرالیسم: حرّافی و چاپلوسی برای پولداران در گذشته رسانه‌ها سنگر آگاهی و مقاومت توده‌ها دیده می‌شد و ...
30/11/2024

ژورنالیسم در عصر نولیبرالیسم: حرّافی و چاپلوسی برای پولداران

در گذشته رسانه‌ها سنگر آگاهی و مقاومت توده‌ها دیده می‌شد و اصحاب رسانه محبوب بودند و شایسته احترام.
پس از گسترش نولیبرالیسم(نسخه افراطی کاپیتالیستم) ابتدا در آمریکا و بریتانیا و سپس در بقیه‌ای جهان، بیشتر رسانه‌ها به تدریج در حد دکان و دستگاه‌های پروپاگاندای کاپیتالیستم تنزیل یافتند. در ایالات متحده بعد از پیروزی ترامپ در سال ٢٠١۶، آخرین میخ بر تابوت حیات احترام‌آمیز رسانه‌ها کوبیده شد و حالا مردم عادی آن‌ها را دستگاههای پخش اخبار جعلی fake news می‌بینند.
اگر چه ترامپ عبارت fake news را مشهور ساخت، اما فروریختن اعتبار رسانه‌ها طی چند دهه و به تدریج اتفاق افتاده بود. توده‌ها مدت‌ها قبل به این نتیجه رسیده بودند که آن آدم‌های اتو کشیده و آرایش کرده‌ای که در تلویزیون‌ها ظاهر می‌شوند، سخنی از رنج‌های آنان نمی‌گویند و یک مشت حرّاف، دروغگو و چاپلوس هستند.

برخورد دو گانه رسانه ها در مواردی مثل تخریب گسترده غزه و قتل‌عام مردم آن، ماهیت واقعی آنها را بیشتر از هر زمانی دیگر آشکار نموده است.
بی‌هیچ تردیدی، رسانه‌های فارسی زبان نیز از این قاعده مستثنا نیستند.
برای شناخت یک رسانه از یک دستگاه پخش پروپاگاندا حداقل دو معیار را مد نظر داشته باشیم:
اول، واکنش آن نسبت به ستم و ظلمی که در هر گوشه‌ای از این جهان اتفاق می‌افتد چیست؟ برای نمونه واکنش آن به قتل‌عام مردم غزه چگونه است.
دوم، باید دید که رابطه یک رسانه با زورمندان چگونه است. این را می‌دانیم که در نظام سرمایه‌داری زورمندان واقعی پولداران هستند.
یک نمونه، بی‌بی‌سی فارسی ادعا می‌کند که رسانه بی‌طرف و حرفه‌ای است. اما اگر شما به نحوه‌ای گزارش‌دهی آن با عینک چپ نگاه کنید، متوجه می‌شوید که بی‌بی‌سی فارسی حداقل پنجاه درصد اوقات به شکل ظریفانه پروپاگاندای کاپیتالیستم را بسیار غلیظ نشر و پخش می‌کند.
یک مثال ساده، در رسانه های آمریکا ثروتمندان، ثروتمند خطاب می‌شوند و به ندرت کسی عبارت چاپلوسانه «کارآفرین» را در باره آنان استفاده می‌کند. در باره بیل گیتس، وارن بافت، جف بیزوس کلمه میلیاردر به کار برده می‌شود، نه job creater. اما بی‌بی‌سی فارسی و از جمله آقای جمال‌الدین موسوی، گوینده افغانی آن، بیشتر اوقات پولداران را با لحنی پرستش‌گونه «کارآفرین» خطاب می‌کند.

متن و کاریکاتورها از: جعفر رضایی

Address


Alerts

Be the first to know and let us send you an email when Kabul Press posts news and promotions. Your email address will not be used for any other purpose, and you can unsubscribe at any time.

Contact The Business

Send a message to Kabul Press:

Videos

Shortcuts

  • Address
  • Alerts
  • Contact The Business
  • Videos
  • Claim ownership or report listing
  • Want your business to be the top-listed Media Company?

Share

Our Story

Kabul Press is a media organization with a mission. As such, it will support and promote individuals, organizations, businesses, and institutions that align with its mission. Its primary goal is not just reporting current events, but providing a deeper focus on areas not usually covered such as: • Human rights violations • Women’s rights and their importance in social and political development • Social development processes and their important connection with national and international peace and security issues • Democracy and its various components as well as its unique importance in a vulnerable and underdeveloped country • Reflecting the real problems of Afghanistan and its progress in meeting its security, stability and development challenges • Internal and external conflicts that are the source of long-term instability and insecurity • Peace and conflict frameworks which can increase the potential for coexistence among different political and cultural groups • Exposing corruption and mismanagement by institutions and individuals charged with protecting the public and improving standards of living in Afghanistan Kabulpress.org was founded in 2004 by Kamran Mir Hazar in Kabul, Afghanistan. Kamran founded Kabul Press to write and publish freely. It brought him praise from liberated people, but attacks from fundamentalists and arrests by the government. He lives in Norway as a political refugee now. Kamran Mir Hazar has published several poetry books in English, including the anthology Poems for The Hazara (125 poets from 68 countries), The Cry of a Mare About to Become a Butterfly, and Stream of Deer. His new poetry book Hazaristan with Haiku Body and a Yellow Mandela will appear in Hazaragi, English, and Italian in 2015. Kamran’s poems have been translated into English, Spanish, Dutch, Arabic, Japanese, Italian and Romanian. He has been invited to several international poetry festivals including the International Poetry Festival of Medellin and the Poetry International Poetry Festival Rotterdam. Mir Hazar is the author of the non-fiction book Censorship in Afghanistan. After the fall of the Taliban, Kamran founded Kabul Press to write and publish freely. It brought him praise from liberated people, but attacks from fundamentalists and arrests by the government. He lives in Norway as a political refugee now. Kamran Mir Hazar has published several poetry books in English, including the anthology Poems for The Hazara (125 poets from 68 countries), The Cry of a Mare About to Become a Butterfly, and Stream of Deer. His new poetry book Hazaristan with Haiku Body and a Yellow Mandela will appear in Hazaragi, English, and Italian in 2015. Kamran’s poems have been translated into English, Spanish, Dutch, Arabic, Japanese, Italian and Romanian. He has been invited to several international poetry festivals including the International Poetry Festival of Medellin and the Poetry International Poetry Festival Rotterdam. Mir Hazar is the author of the non-fiction book Censorship in Afghanistan.