06/03/2024
روح مارشال افغانستان شاد
Muqawemat Monthly provides balanced and fair political, economical, social, technological and sport reports and analysis to the people of Afghanistan.
Muqawemat is an Independent Monthly Newspaper of Afghanistan providing fair, balanced and impartial information.
روح مارشال افغانستان شاد
روح مرد آزاده ومجاهد بلند قامت وسر افراز شاد یادش همیشه جاویدان باد!
یاد آن یار سفر کرده ما باد بخیر
یاد آن سرو بخون خفته ما باد بخیر
۲۴حوت؛ بیست وهشتمین سالروز شهادت مجاهد نستو و فرمانده صادق وشجاع دگرجنرال محمد پناه
مارشال افغانستان
نمادی از اتحاد ، عیاری و هم دیگر پزیری
در آستانه نهمین سالیاد درگذشت مارشال افغانستان قرار داریم و نبودش بعد از نه سال بیشتر از هرزمان دیگر ملموس و محسوس است.
لازم دانستم چند نکته مهم را در مورد جایگاه و نقش مارشال فهیم در دوره جهاد و مقاومت و دوره نظام سازی و نبود شان در شرایط کنونی به عنوان یک رسالت به رشته تحریر آورده ادای مسولیت نمایم.
مارشال فهیم استوانه محکم، نماد اتحاد و همدلی بین مجاهدین و مردم افغانستان از ابتدای جهاد تا زمان درگذشت اش بود. حتی منتقدین اش به اهمیت وتاثیر گذاری جایگاه مارشال فهیم در چهار دهه تحولات سیاسی و نظامی در کشور اعتراف نموده و معتقد اند، که مارشال فهیم تاثیر گذار ترین رهبر سیاسی درمعادلات چهار دهه تاریخ سیاسی افغانستان بوده است. من چندی موارد از آن را در اینجا بصورت مختصر اشاره می کنم.
* مورد اول: نقش مار شال فهیم به عنوان یکی از تاثیر گذارترین چهر سیاسی در دوران جهاد و فرد دوم شورای نظار ، در انسجام و هماهنگی بین فرماندهان احزاب جهادی ، در شمال افغانستان از جایگاه مهم برخوردار است ، موصوف با سفرهای متعدد از پنجشیر الی فاریاب و دیدار با فرمانده هان جهادی از احزاب مختلف وچهره های مطرح سیاسی و نظامی در سال های پسین حیات سیاسی حکومت داکتر نجیب که منجر به اتحاد بزرگ سیاسی گردید که در نتیجه ولایت های شمال افغانستان بدون جنگ فتح گردید و متعاقبا زمینه سقوط کابل مرکز رژیم وقت فراهم گردید.
* مورد دوم : مارشال فهیم در حاکمیت دولت اسلامی در کابل وزیر امنیت بود وهمچنان موصوف مسول دفاع از جان و مال وناموس مردم در برابر تحرکاتی که علیه دولت وقت صورت می گرفت کار کرد. تدبیر و کار شبانه روزی و ایجاد رابطه حسنه با فرماندهان در میدان های جنگ مردم داری و ایجاد رابطه متداوم با اقشار مختلف جامعه توانست در چهار سال حکومت مجاهدین به وجه احسن از کابل دفاع کند. کسی از این نقش مهم وجایگاه آن و همچنان چهره بسیار نزدیک به قهرمان ملی کشور (شهید احمدشاه مسعود) چشم پوشی نمی کند او با عیاری دربین مجاهدین معروف بود که عیاری او سبب شده بود تا یک تعداد از یاران وهمسنگران اش با او حسودی کنند.
* مورد سوم : مارشال فهیم در دوره مقاومت با تمام فراز و فرود های که در زندگی سیاسی اش وجود داشت مرحله دشوار را تجربه می کرد ، با آن همه نخستین فردی بود که (قهرمان ملی) در تمامی موضوعات مهم نظامی و سیاسی با وی مشورت می کرد ، ایشان در ایجاد شورای عالی دفاع از افغانستان وجبهه متحد ملی افغانستان نقش اساسی را ایفاکرد.
باور عمومی در بین اقشار مختلف جامعه نسبت به مارشال فهیم این بود که او نمادی از اتحاد و همبستگی بین تمامی مجاهدین و فرماندهان درکشور است.
بعد از شهادت قهرمان ملی در آن شرایط دشوار که فرمانده کل مقاومت بشهادت رسیده بود وهیچ امیدی نسبت به آینده مقاومت در میان یاران وهمسنگران و مردم وجود نداشت او مسولیت خطیر رهبری جبهه مقاومت را در آن روز های دشوار به عهده می گیرد و با شجاعت ومتانت و عیاری توانست در آن شرایط سخت کشتی شکسته مقاومت را به ساحل نجات هدایت کند و فصل جدیدی از تاریخ را در کشور رقم زد.
* مورد چهارم: نقش مارشال فهیم در مرحله پسا قهرمان ملی و دوره نظام سازی است، او باروحیه عالی باور مند به این بود که ملت ها با سختی ها دشواری ها و شهادت نابود نمی شود بلکه نابودی یک ملت در ذلت وخواری است که ما باتحمل همه دشواری ها تحمل ذلت و حقارت را نداریم، بلکه با اراده قوی و مستحکم برای رساندن کشتی مقاومت به ساحل آزادی آماده هرنوع قربانی هستیم.
بعداز شهادت قهرمان ملی و حادثه یازدهم سپتامبر تحولات جدیدی درجهان نسبت به افغانستان شکل گرفت و انجام شد در این میان بازیگر اصلی در میدان جنگ نیروهای مقاومت بود که تحت رهبری خردمندانه مارشال فهیم توانست کابل و ولایات افغانستان را آزاد کنند و درصدد شکل دهی نظام جدید باهمه طرف های سیاسی در همکاری جامعه بین المللی گردیدند. کارنامه دیگری که مارشال فهیم از خود بجا گذاشت ایجاد نظام و روند دولت سازی در کشور است ، میشه مارشال فهیم را بنیان گذار نظام در دو دهه گذشته معرفی کرد. مارشال فهیم دیدگاه متفاوت از بقیه رهبران سیاسی نسبت به روند ملت سازی ودولت سازی داشت او معتقد بود که راحل مشکلات در افغانستان را ایجاد نظام با قاعده های وسیع با مشارکت همه اقوام و اقشار مختلف و همه طرف های سیاسی میدانست و همدیگر پزیری و تحکیم وحدت ملی را بزرگ ترین صلاح علیه تجاوز و مداخلات خارجی برمی شمرد.
مارشال فهیم بخاطر ایجاد نظام و ثبات درکشور مورد بی مهری های زیادی قرار گرفت اما با آن هم اندیشه و افکار او برای افغانستان همانا همدیگر پزیری وایجاد نظام با مشارکت وسیع همه طرف های سیاسی و اقوام مختلف درکشور و گذشت از اشتباهات گذشته بود.
بعد از درگذشت مارشال فهیم در ۱۸ حوت سال ۱۳۹۲ وضعیت سیاسی افغانستان روز به روز بدتر شد فضای بی اعتمادی وبی باوری بین جریان های سیاسی مطرح افغانستان و تبعیض قومی زبانی به عنوان یک چالش بزرگ سبب مشکلات کلان در کشور گردید و همچنان نیروهای امنیتی را درمیدان های جنگ تحت تاثیر قرار داد، نبود شخصیت های هم چون مارشال فهیم که بدون در نظر داشت منافع شخصی وگروهی برای افغانستان می اندیشید و دها مورد دیگر سبب شد هر سالی که گذشت پایه های دولت لرزان می شد که بلاخره بانبود یک اجماع سیاسی و اراده برای دفاع از افغانستان نظام افغانستان که محصول مبارزات چهاردهه گذشته مردم افغانستان و قربانی های بیشمار فرزندان این مرزبوم در دو دهه گذشته بود سقوط کرد.
در چنین شرایطی نبود شخصیت مارشال فهیم نسبت به هرزمان دیگر محسوس است اگر زنده می بود شاید شرایط متفاوت از این حالت می بود و مردم ما خار ذلیل نمی گردیدند.
روحش شاد یادش گرامی باد! او رهبر با تدبیر ومبارز شجاع وعیاربود.
کاپی ازبرگه سیدفایق هاشمی
۳۵ سال قبل: جلسه اعضای رهبری شورای نظار تحت ریاست قهرمان ملی شهید احمد شاه مسعود
مارشال فهیم استوره ماندگار اقتدار وعزت جهاد ومقاومت مردم افغانستان،نبودش بیشتر از هرزمان دیگر محسوس است روحش شاد یادش گرامی باد.
روح مارشال افغانستان شاد یادش گرامی باد
مارشال فهیم مجاهدى از سابقون و عیار دیگرى از خراسان
محمد حسین سعید
اندر بلاى سخت پدید آید
فضل و بزرگوارى و سالارى - رودکى
او یکى از هزاران جوانى بود که با احساسات و اندیشههاى پاک و معصومانهیى، با فرار از مکتب، قدم در راه بىبرگشت مبارزه گذاشتند.
بىتردید چشمانداز این مبارزه، بسیار تاریکتر و هراسانگیزتر از مبارزه مارشال دوگول براى پایان دادن به اشغال کشورش در جنگ جهانى دوم بود. بعدها از او پرسیدند: وقتى فرانسه از آلمان شکست خورد و تو به انگلیس پناهنده شدى چه برنامهیى داشتى؟ و او در جواب گفته بود:
«هیچ پلانى نداشتم! فقط یک چیز را میفهمیدم که باید در مقابل اشغالگران بجنگم.»
اما ارزش یک مبارز در آن است که صداقت و استقامت را در پیگیرى یک هدف بزرگ، از دست ندهد. به نظر من مارشال فهیم از زمرۀ چنین کسان بود.
در حالیکه براى او امکانات براى زندهگى در خارج کشور مساعد بود، با رضایت و آرامش کامل، زندهگى در خوف و خطر و فراز و نشیبِ جنگ را برگزید؛ از کنر و نورستان تا جبهات پنجشیر و صفحات شمال کشور و تا پایان جهاد و مقاومت.
حتا در مقاطعى که در سایۀ پالیسى ادارى خاص احمدشاه مسعود، فکر میکرد مسوولیتی در خور سابقه و استعدادش براى او واگذار نشده است. گلهها و نارضایتىهاى جزیى، براى بسیارى بهانۀ خوبى بود براى فرار از خطر، براى او هرگز چنین نبود. زیرا او هیچگاه کشور را ترک نکرد!
علاوه بر این، او صفات برجستهیى داشت که در جریان مبارزه به تدریج درخشید و او را پیشآهنگِ همرزمانش ساخت که به چند تاى آن اشاره میکنم:
سیاست
شخصیت او نمونۀ نادرِ همزیستى سیاست و عاطفه بود.
به برکت مبارزه طولانىاش، بسیارى از مجاهدین و مقاومتگران را در سراسر کشور بهنام مىشناخت و با آنان دوست بود. شمار این آشنایان که سر به دهها هزار نفر مىزد. او را مرجع طبیعى مجاهدین و مردم ساخته بود.
در تصمیمگیرىهاى مهم از میان نظریات مختلف دوستان، همسنگران و همنشینانش، آنچه را با شمِّ سیاسى خودش سازگار بود میپذیرفت؛ بدون تردید و دو دلى به آن عمل میکرد.
در مقابل بزرگتران، از استاد ربانى احمدشاه مسعود تا حامد کرزى، در بیان نظرات و انتقاداتش بىملاحظه بود. وقتى به حقانیت موضعش مطمئن بود تا آخر به آن پافشارى میکرد. اعتماد به نفس و غرور ذاتى آمیخته باصداقت و صمیمیتش، در میدان رقابت به او صلابت بیشتر میبخشید و از او یک وزنۀ مهم در جامعه و سیاست ساخته بود.
شجاعت
مارشال افغانستان شجاعت سیاسى و نظامى را توأمان داشت. در کودتاى شوراى همآهنگى که وزیر امنیت بود در دفتر خود به سوق و اداره پرداخت، نقل میکرد که در جریان سردرگُمى آغاز بر خوردها، خواستم از ریاست پنج امنیت بپرسم که اوضاع چهگونه است که به عوض رئیس امنیت، صداى یکى از ملیشیاى جنرال دوستم را شنیدم و آهسته گوشى را گذاشتم.
اما این فرد ملکى، که تجربه فرماندهى نظامى نداشت، نه تنها از مقر وزارت تکان نخورد بلکه قرارگاه او یگانه محور مقاومت بر ضد کودتاى شوراى همآهنگى گشت و توانست در غیاب احمدشاه مسعود، یک جبهه بزرگ نظامى را با قدرت سازماندهى و اداره کند.
در دورۀ مقاومت نیز وقتى پنجشیر در محاصره کامل طالبان قرار گرفت و واقعیت آن بود که بسیارى در داخل خانههاى خود از ترس میلرزیدند.
او براى شکستن محاصره، به خوست فرنگ و اندراب سفر کرد. بدون همراهىِ هیچ قطعه نظامى، از چرخبال پیاده شد و به میان مردم رفت. در حالیکه زندهگىاش به مویى بسته بود و احتمال داشت، مانند اسماعیلخان او را بسته به دشمن بسپارند و یا مانند عبدالحق کشته شود و یا سرنوشتى مانند استاد مزارى داشته باشد. اما او توانست با سازماندهى نیروهاى مقاومت، با قطع ارتباط نیروهاى مهاجم، کمر دشمن را بشکند و در شکست تاریخى طالبان سهم بزرگى را از آن خود کند.
معنویت
مارشال افغانستان انسان معنوى و مؤمن بود.
نماز با جماعت، و تلاوت قرآن، را به ندرت ترک میکرد. براى رفتن به نماز جمعه مُصِر بود. مانند احمدشاه مسعود، در پایان شبنشینىهاى سیاسى نیز نماز تهجد ادا میکرد. در ملاقاتهایش با مردم عادى ساده بوده و رتبه و مقامش را در نظر نمىداشت، با تواضع از خوبىهاى طرف مقابل یادآورى میکرد و چهرهاش از یادآورى خاطرات مشترک باملاقات کنندهگان میشکفت.
ثروت و امکانات مالى او به هیچکس پوشیده نیست، اما بزرگى او در آن بود که این داشتهها در بیرون وجدان و ایمان او جا داشتند و جاگزین اخلاق اسلامى و عواطف رقیق انسانى در قلب او نگردیدند.
جوانمردى و بخشش
او مانند هر بزرگى، مخالفین و بدگویان انبوهى داشت؛ اما هیچ وقت به اساس عقدههاى شخصى عمل نمیکرد. قلبى داشت مانند آب چشمه پاک و زلال، که هیچ چرک کینهیى آن را آلوده نمىساخت. سختترین زخم زبانها را به کوچکترین بهانه.یى از خاطر مىزدود و هیچ دشمنى نبود که با یک دیدار دوستانه، یار وفادارش نشمارد. کشادهدستى و جوانمردى مانند شجاعت در خون او جریان داشت، هر کسى میتوانست از او چشم یارى داشته باشد. از عامى تا نظامى و خودى و بیگانه وقتى از او در خواستى داشتند، بىنصیب باز نمىگشتند. در این راه او گاهى شایعات عمومى و اعتراض مخالفین را نادیده مىگرفت؛ این دریا دلى بود که گاهى سوءاستفادۀ دیگران را به همراه داشت و چه بسا، سبب سوءشهرت او مىگردید.
کادرسازى از مجاهدین
او برعکس احمدشاه مسعود در دادن مقام و رتبه به مجاهدین دستى گشاده داشت.
اکثر کادرهاى مجاهدین که در دورۀ حکومت استاد ربانى و چه در حکومت حامدکرزى به رتبههاى جنرالى رسیدند و یا به ریاست و معینیت حتا وزارت نایل آمدند، مدیون حمایت مستقیم و غیرمستقیم مارشال فهیم بودهاند. او نه مصلحتاً و سیاستاً بلکه قلباً به شایستهگى کادرهاى مجاهدین باور داشت. اگرچه به کادرهاى رژیم سابقه نیز بدبین نبود.
او همنشینى و کار و همکارى با این نسل نتراشیده و سر به هوا، اما با پشتکار و شجاع را دوست داشت.
مارشال افغانستان میگفت: نباید در مورد کادرهاى مجاهدین، منفىبافى کرد. بگذارید بعد از مدتى تجربه، در مسوولیتهاى دولتى کار آزموده شوند و با نظام هم عادت خواهند کرد.
سرانجام با رفتن او خانهیی خالى شد که دارالندوه حل مشکلات فردى و جمعى بود، محل جوش و پتًرۀ چینى تَرَک خوردۀ اعتماد و اتفاق ما.
رحمت خدا بر او باد.
مارشال افغانستان در بستر تحولات
دکتور شمسالحق آریانفر
در قاعدۀ کلی زمان، مارشال محمدقسیم فهیم، یک شهروند افغانستان است که در سال 1336 خورشیدی در درۀ زیبای پنجشیر زاده شد. همانند میلیونها همشهری و هموطنش مکتب خواند، تحصیل دینی کرد، جهاد کرد، وزیر و معاون رئیسجمهور شد و با شهادت احمدشاه مسعود و استاد برهانالدین ربانی، زعامت جهاد و مقاومتِ مجاهدین را به دوش گرفت. 36 سال زندهگیاش به مبارزه و جهاد و مقاومت و دولتداری گذشت و سرانجام، داعی اجل را به عمر 57 سالهگی لبیک گفت.
از جانب دیگر، مواردی در زندهگی و کارنامۀ مبارزاتی، سیاسی و نظامی مارشال محمدقسیم فهیم وجود دارد که زیست و حیاتِ او را با استثناآتی گره میزند.
زندهگی فردی و اخلاقی
مارشال محمدقسیم فهیم، در آغاز نوجوانی به دنبال تحصیل دینی رفت، دارالعلوم عربی را خواند و در 19 سالهگی به عنوان جوانی که با مسائل دینی آشنایی کامل داشت و زبان عربی میدانست، به خط جهاد پیوست.
این ویژهگی نشان میدهد که فهیم آگاهانه به خط جهاد میرود و با درک و بیداری اسلامی، این راه را انتخاب میکند. این یکی از استثناآت است که همهگان از آن برخوردار نبودند.
دوم اینکه فهیم در نوجوانی تحصیل دین کرد و به جهاد پیوست. برای او اصلاً مجال بهرهجویی از لذتهای جوانی میسر نبود و یا او لذت زندهگی را از نوجوانی، با عشق اسلام و مبارزه و جهاد گره زد. جوانانی از این دست را در جامعه اندک داشتهایم. چه او مجالی برای خطاهای اخلاقی نداشته و این یک استثنای دیگر است.
شجاعت و ایثار
رویدادهای زندهگی نشان میدهد که از آغاز زندهگی، جوانی بوده است شجاع و جگرآور و نترس. اگر جز این میبود، در سن 19 و 20 که هنوز جوانان تنها از خانه بیرون نمیشوند، راهی کوهپایهها نمیشد و آن قول شاعر هزارسال پیش را مد نظر نمیآورد که گفته است:
گر بزرگی به کام شیر در است
رو خطر کن ز کام شیر بجوی
یا بزرگی و عز و نعمت و جا
یا چو مردانت مرگ رویاروی
حنظله بادغیسی
تهور و شجاعت او بود که در جریان جهاد به معاونیت قهرمان ملی افغانستان شهید احمدشاه مسعود رسید. این اصل روشن است که جنگهای چریکی فرماندۀ خود را خود تعیین میکند؛ اگر کسی زهره و شهامت مبازره و مقابله با دشمن را نداشته باشد، هرگز فرمانده نمیگردد و به رهبری و بزرگی نمیرسد.
معاونیت مارشال فهیم در جبهاتِ جهاد و همسنگریاش با احمدشاه مسعود، برمیتابد که شجاعت و جگرآوریاش مورد تأیید همهگان بوده است.
فرمانده دفاع از کابل
در زمان حمله بر کابل و کودتا در برابر دولت اسلامی افغانستان، بازهم مارشال فهیم بود که قوماندانی دفاع از کابل را بهدوش داشت و دیدیم که هیچ نیرویی با هیچ خشونتی نتوانست بر دولت اسلامی و بر نیروهای احمدشاه مسعود که قوماندان جنگش مارشال محمدقسیم فهیم بود، غلبه کند.
فرمانده دفاع از شمالشرق
درحملۀ طالبان بر تخار نیز مارشال فهیم قوماندان دفاع از مناطق دولت اسلامی بود و از آن خطوط دفاعِ خوب کرد.
شکست نیروهای طالب با همکاری نیروهای بینالمللی، اگر قدرت و حملات زمینی مارشال و سایر نیروهای جهادی در شمال و شمالشرق نمیبود، اصلاً امکانپذیر نبود. امریکا اگر سالها بمباران میکرد، در زمین نمیتوانست پا بگذارد.
مهمترین رویداد تثبیت شجاعت مارشال، زمانی فرا دید میآید که قهرمان ملی افغانستان ترور شد و جبهات جهاد و مقاومت بدون فرمانده ماند. در آن زمان، روحیۀ جنگی نهایت پایین بود و کسی به پیروزی باور نداشت. در آن زمان بود که رئیسجمهور و رهبر و پیشوای جهاد افغانستان، استاد برهانالدین ربانی با خرد داهیانهیی که داشت، مارشال فهیم را برای رهبری جبهات برگزید و مارشال نیز بدون اندکترین واهمه، فرماندهی نیروهای مقاومت را به دوش گرفت و آن کاروان پریشیده را به سرمنزل مقصود رسانید.
نبرد سرنوشت
طالبان بعد از تصفیۀ همۀ ولایات شمال و جنوب و شرق و غرب، تصمیم گرفتند یگانه نقطۀ باقیمانده در دست احمدشاه مسعود، پنجشیر را هم تصرف کنند. تمام نیروهای خود را در شمال افغانستان بسیج کردند. کاروان عظیمی جانب بغلان و اندراب حرکت کرد. برنامه این بود که از خاواک به پنجشیر داخل شوند و بعد از فتح و تاراج پنجشیر، از دهانۀ پنجشیر به پروان و کاپیسا و کابل برآیند.
با شکست همۀ خطوط مقاومت در سراسر افغانستان، روحیه چنان ضعیف بود که اغلب فرماندهان و نزدیکانِ مسعود خود را از منطقه بیرون کشیده بودند و وضعیت به جایی رسید که مسعود خود با کماندوهایش به خاواک رفت تا مقابل نیروی عظیم طالب موضع بگیرد. در این زمان، تنها کسی که در کنار او بود، مارشال فهیم بود که در خوست و فرنگ تهیۀ ساز و برگ داشت. فهیم از خوست و فرنگ خود را به اندراب رساند و نیروهای اندراب و فرماندهان آن خطه با شهامت عمل کردند و ضربۀ سختی را بر طالبان وارد کردند. میگویند در اندراب در چنان شرایط ناگوار که اکثر فرماندهان ترک وطن کرده بودند، شماری از زنان سلاح گرفتند و شاهکارهای ماندگاری را برجا گذاشتند. طالبان شکستند و بزرگترین پیروزی که سرنوشت ملت و جهاد افغانستان به آن گره خورد، بهدست آمد. شهامت مارشال فهیم در این نبرد و حضور سریعش در خطی که احتمال پیروزی در آن، بسیار بسیار اندک است، ایمان و شهامت بیبدیل مارشال فهیم را تمثیل میکند.
جبهۀ شمالشرق
طالبان بعد از فتح تمام افغانستان، برای اشغال مناطق احمدشاه مسعود در دو بخش میجنگیدند. یکی حمله به پنجشیر بود که از جوانبِ مختلف ادامه داشت و دیگر خط جنگ تخار. در تخار فرمانده جنگ مارشال فهیم بود که هفتهها و ماهها در خط نبرد خوابیده بود و مجاهدان را در مقاومت رهبری میکرد.
تصمیم مرگ و زندهگی
تصمیم مرگ و زندهگی در آخرین نشست فرماندهان در پنجشیر گرفته شد. در این نشست، همۀ فرماندهان نبودند. شش یا هفت نفری بودند که برای آخرینبار نشستند تا تصمیم بگیرند چه کنند: «تسلیم طالب شوند یا مقاومت را ادامه دهند؟»؛ فرصت حساسی بود و تصمیم، تصمیم مرگ و زندهگی!
در این جلسه که زیر نظر احمدشاه مسعود دایر شد، مارشال محمدقسیم فهیم، ثارنوال محمود دقیق آمر پنجشیر، مولانا منیر، عبدالحفیظ منصور و چند تنِ دیگر حضور داشتند. صحبتها همه مأیوسانه بود. تا جایی که مولانا با خیرخواهی در مقابل احمدشاه مسعود گفت: وضعیت نهایت خراب است، امید دیگری وجود ندارد. شما از پنجشیر خارج شوید. مسوولیت را فهیمخان بگیرد و به گونهیی با طالبان کنار آید. آمر این سخنان و سخنانِ دیگران را یک یک شنید. اما پیوسته میپرسید نظرتان را بگویید؛ ولی بیشتر به فهیمخان توجه داشت.
فهیمخان گفت: «بیشتر طرف من میبینید، همین حالا که از خانه آمدم، فامیل را گفتم که آماده شوید و بخیر از پنجشیر بیرون شوید، وضعیت خطرناک است. خانم کلانم به من گفت: ما از این مردم دیگر چه تفاوت داریم، وقتی همۀ زن و مرد پنجشیر اینجا هستند، ما هم در کنارشان هستیم. خوب است در مرگ و زندهگی در کنار هم باشیم». بعد فهیم خطاب به آمر صاحب گفت: «من کمتر از دیگران نیستم. همینجا و در کنارت هستم و تا آخرین لحظۀ حیات مبارزه میکنم. تصمیم بگیر!»
به یاد داشته باشیم که این موضعگیری برای مسعود که ارادۀ جنگ و مبارزه را داشت، سرنوشتساز بود. اگر او نظرِ مخالف میداشت، به یقین سرنوشت چیز دیگری بود. اینجاست که میگوییم مارشال فهیم در تصمیم مرگ و زندهگی نقش ماندگار و جاودانه دارد. مرگ را در مبارزه انتخاب کرد و به زندهگی و نام نیک جاودانی دست یافت.
ارادۀ استوار
تغییر و تحولات جهانی را همیشه کسانی رقم زدهاند که صاحب ارادۀ نیرومند و خدشهناپذیر بودهاند. تاریخ نشان داده است که مردان بزرگ روزگار کسانی بودهاند که ارادۀ بزرگ و نیرومند داشتهاند. احمدشاه مسعود در قرن 20 بزرگترین این افراد است. دیدیم و شاهد بودیم وقتی که تمام افغانستان اشغال شد و شاه و گدا طبل پیروزی طالب را نواختند، با قامت استوار همچنان سربلند ایستاد و گفت: من از میهنم دفاع میکنم!
ایمان و اخلاق
مارشال مردی مسلمان، متعهد و مجهز به فضایل اخلاقی بود. آنچه دشمنان در نقد و ذمِ او میگفتند، نگهداری اسپ و بزکشی بود. اما بزکشی یک ورزش ملی است و نگهداری اسپ نیز در اسلام تأکید شده است. پس دیگر نقصی در اخلاقِ او وجود نداشته است.
سخاوت و جوانمردی
مارشال واقعاً مرد سخی و جوانمرد بود. در مواردی هرچه داشت، بذل و مصرف میکرد. تا جایی که بعضی اوقات فرماندهان به احمدشاه مسعود مراجعه نمیکردند و نزد مارشال میآمدند؛ زیرا آمر صاحب در مصرف پول احتیاط میکرد و مارشال در این زمینه دستِ باز داشت.
شخصیت اجتماعی
مارشال فهیم مجلسآرا و نهایت بامعاشرت بود. با اقشار و طبقاتِ مختلف دوست بود. هر کس در کنار او خود را نزدیک احساس میکرد. ملا، ارباب، کاکه و جوانمرد، شاعر و نویسنده، همه وجه اشتراکی با او مییافتند. مجلس گرم داشت. آیت و حدیث میخواند، از تاریخ میگفت، روایات اسلامی را ذکر میکرد. شعر میخواند، طنز میگفت و گهگاه شوخیهای غلیظ میکرد و بلند میخندید و دوستان را میخنداند.
پاسدار خاطر یاران
مارشال محمدقسیم فهیم بعد از شهادت احمدشاه مسعود، سررشتهدارِ همۀ امور نظامی مجاهدان به جای مسعود شد، معاون رئیسجمهور افغانستان گردید و شخصیت بزرگ و مطرح و اثرگذار تاریخ افغانستان بود. اما هیچ تغییری در رفتار و روش او نیامد. بسیار خودمانی صحبت میکرد و حُرمت یارانِ قدیم را نهایت حفظ میکرد. در مواردی، یک شخص عادی که دوست و یار دوران جهادش بود، بالایش قهر میشد و با صدای بلند او را مخاطب میساخت، اما مارشال قهر نمیشد، میخندید، پاس خاطر آن مجاهد عادی و یار سنگر و جهاد را میداشت و نوازشش میکرد.
مارشال معاون رئیسجمهور و نهایت مصروف بود و فرصتی اندک برای ملاقات و پذیریش دوستان مییافت. باری میخواستم او را ببینم، چندین بار تماس گرفتم. دستیاران جواب دادند، اما ملاقات انجام نشد. سرانجام، با دو سه تن از وکلا به ملاقاتش رسیدم. در آن روزها سرپرست ریاستجمهوری بود. با گرفتهگی و شاید هم قهر گفتم: روزها خواستم شما را بینیم، اما دوستان یا جواب نمیدهند و یا به پیام وقعی نمیگذارند. ما شما را به عنوان بزرگ و یار دوران مشکلات مینگریم، چیزی نمیخواهیم، اما شما فرصت ندارید. اگر چنین است بگویید دیگر مزاحم نشویم. در این جریان، مدیر صاحب اعتبار و هابیل هم نشسته بودند. مارشال فهیم در این مدت سرش پایین بود و میشنید و بعد همچنان که پایین را میدید گفت: «ما بزرگ شدهایم، ما بزرگ شدهایم و شما را نمیبینیم!» با این سخن هم ملامتی را به خود پذیرفته بود هم غیرمسقیم دستیارانش را ملامت کرد و همچنان نشان داد که چقدر پاس خاطر یاران را دارد.
هرکس به حالوهوای ریاستجمهوری برسد، چنین نمیباشد و چنین نمیماند!
مومن و مجاهدی باصلابت
در تحولات اخیر، وضعیت به گونهیی بود که اکثر دوستان که از بیرون آمده بودند، زیر تبلیغات رسانههای بیرونی، مجاهدان را ملامت و گنهکار میدانستند. در هر جا صحبت میکردند و در مواردی با پشتوانۀ B52 و حضور نیروهای خارجی، زورگویی میکردند. اما هیچکس هیچگاه در برابر مارشال سخنی بر زبان آورده نمیتوانست، هیچ بزرگی نمیتوانست در برابر ارزشهای جهاد و در برابر مجاهدان در مقابل او صحبتی کند. صلابت حضور او هر مخالفی را ساکت میساخت.
این نکات برمیتابد که مارشال محمدقسیم فهیم، مـردی استثنایی بود. از همینرو بود که به معاونیت قهرمان ملی افغانستان، شخصیت همۀ زمانهها، احمدشاه مسعود رسید.
شمال کشور ۱۱ سال قبل: افتتاح پروژه اکتشافی و استخراج حوزه نفتی آمو دریا
۱۸حوت
مارشال افغانستان، مرد پُرافتخار سنگرهای جهاد و مقاومت بود
دکتر عبدالمالک کاموی
افغانستان سرزمینی است که صفحات تاریخ آن مملو از رشادت، قهرمانی، پایمردی و جاننثاری مجاهدان و غازیان آزادی وطن است. استقلال و آزادی از ویژهگیهای اساسی این سرزمین بوده و آزادهمردان بیشماری بهخاطر دفاع از عزت، ناموس و مقدسات این کشور، جانهای شیرینشان را نثار کرده و درخت پُربار آزادی را با خونهایشان آبیاری کردهاند. در تاریخ معاصر افغانستان نیز نمونههای زیادی از این رشادتها و پایمردیها وجود دارد که رادمردان و قهرمانان وطن، بهنوبۀ خود در دفاع از وطن و حفظ نوامیس ملی و مقدسات شرعی و در حمایت از مردمِ مظلوم و ستمدیده، در مقابل هر طاغوت سرکش و جابر زمان، مردانهوار برخاسته و با ایستادهگی و مقاومت افتخارات ملیشان را بهخط درشت ثبت صفحات زرین تاریخ معاصر کشور کردهاند که در قطار این دلیران و مجاهدانِ سربهکف و غازیان نترس، یکی هم مرحوم مارشال محمدقسیم فهیم است.
مارشال افغانستان، یکی از شخصیتهای نادر و کمیاب تاریخ معاصر افغانستان بهشمار میرود. بینش او از تاریخ کشور و آموزههای دینی و اسلامی، ایمان و عقیدهاش را در دفاع از نوامیس ملی و اسلامی متین و مستحکم ساخت که این راه دشوار، ولی باافتخار را با حمایت پدر بزرگوارش، خانواده، دوستان و همرزمانش، سربلندانه پیمود. مارشال فقید، روزگار جوانی را با جهاد آغاز کرد و هر روز از عمر عزیزش را در سنگرهای داغ جهاد و مقاومت مانند یلی، در دفاع از حریت و آزادی سپری کرد. او عقیده داشت که زندهگی امانت خداوند است که انسان را برای ادایش مکلف کرده است.
مرحوم مارشال در ایجاد هستههای جهاد و مقاومت، همدوش قهرمان ملی کشور شهید احمدشاه مسعود در درۀ پنجشیر و سایر نقاط کشور همت گماشت و در گسترش نیروهای مجاهدین در ولایات شمالی افغانستان به موفقیتهای بیشماری دست یافت. مارشال فقید پس از ایجاد حکومت اسلامی از جملۀ بنیانگذاران نظام نوین کشور و حامی ثبات و همبستهگی ملی بود و تلاش زیادی در جهت احیای ساختارهای از همپاشیدۀ نظام سیاسی کشور بهخرج داد و پایۀ یک دولت مردمی را استحکام بخشید. او وظایف مهمی را در ساختار نظام سیاسی نوین افغانستان از جمله سمتهای وزارت دفاع ملی و معاونیت اول ریاستجمهوری را ایفای وظیفه کرد و کسب رتبۀ مارشالی را محصول زحمات و مبارزات حقطلبانۀ مردم بزرگ افغانستان تلقی کرده و آن را مهمترین دستآورد مبارزات و مجاهدتهای مردم افغانستان بهخاطر استقرار نظام اسلامی در افغانستان میدانست. مارشال مرحوم زندهگی پُربارش را وقف مبارزه کرد و در دوران جهاد و مقاومت ملی، پیوسته در کنار مردمش باقی ماند و با رشادتهای بیمانندی از سنگرهای آزادیخواهی سربلندانه دفاع کرد و در برابر بیگانهگان و وابستهگان ایستاد.
مارشال گرامی مرد مجاهد، متواضع، متدین و وطندوست بود. از گرمی و سردی روزگار آموخته بود و مرد پُرافتخار سنگرهای جهاد و مقاومت و یکی از برجستهترین شخصیتهای سیاسی سهدهۀ اخیر کشور بهحساب میآید. بنده که با او مودت و صمیمیتی داشتم، بهخوبی میدانستم که بهحیث شخص متین و متواضع نهتنها رسالتش را در مقابل وطن و مردم درک میکرد بلکه در دایرۀ روابط دوستان نیز محکم، استوار و پاسدار بود. گذشت، دوستی، محبت و استواری در قول و قرار، شاخصههای مهم شخصیت او را تشکیل میدادند. روی همین دلایل، امروز همه مردم و ملت مجاهد افغانستان فقدانش را احساس میکنند و من نیز بهحیث دوست نزدیکش، نبودش را ضایعۀ بزرگ میدانم که جبرانش دشوار خواهد بود. از خداوند متعال استدعا دارم که جنت فردوس را مقام و منزلش بگرداند. راه مارشال، راه همه قهرمانان، رادمردان و وطندوستان و آرمان او، روشنایی راه همه آزادیطلبان باقی خواهد ماند.
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریدۀ عالم دوام ما
مرکز لرزهنگاری اروپا - مدیترانه (EMSC) گزارش داد که دقایقی پیش زمین لرزهای به بزرگی 7.2 دهم در مقیاس امواج درونی زمین (ریشتر) منطقهای در ۵۹ کیلومتری غرب شهر «مرغاب» واقع در شرق تاجیکستان را لرزانده است.
این زمین لرزه در ساعت ۰۵:۳۷ صبح به وقت محلی و در عمق ۲۱ کیلومتری زمین به وقوع پیوست.
هنوز از خسارت احتمالی این زمین لرزه گزارشی منتشر نشده است.
در اثر انفجاری ماین کنار سرک در منطقه کوهلو بلوچستان دو نظامی پاکستانی کشته و ۳ تن دیگر زخمی شدند.
منابع محلی در ولایت فاریاب از وقوع انفجار در یک مسجد در این ولایت خبر دادند.
این انفجار در مسجدی به نام «امام ابوحنیفه» رخ داده و تاکنون آمار کشتهشدگان احتمالی در این رویداد مشخص نیست.
زنان با شهامت ولایت بغلان، نمایشگاه صنایع دستی، برگزار نمودند.
هولناک!
در این ویدئو خسارات هولناک شهر قهرمان ماراش در جنوب ترکیه پس از #زلزله صبح امروز ثبت شده است
زمینلرزهای به قدرت 7.8 ریشتر در مرکز ترکیه، بخشهای زیادی از منطقه غرب آسیا و شرق مدیترانه را به لرزه درآورد و تاکنون دستکم 440 کشته و هزاران زخمی برجای گذاشته است.
به نقل از اسپوتنیک، زمینلرزهای به بزرگی ۷.۸ درجه در مقیاس ریشتر به مرکزیت ترکیه، بخشهای زیادی از منطقه غرب آسیا و شرق مدیترانه را به لرزه درآورد.
گزارشات اولیه، از کشته شدن 76 نفر در هفت ترکیه و زخمی شدن 440 نفر حکایت دارد.
منابع می گویند؛ شماری از کشورهای عربی و غربی سفارتخانههای خود در کابل را تعطیل و دیپلماتهای خود را از افغانستان خارج کردند.
منطقی ترین را گرفتن وکیل و اقامه دعوا است در غیرآن با هیاهو، فضای بی باوری که ایجاد شده است از بین نمی رود.
مردم افغانستان از لحاظ اقتصادی در بدترین وضعیت قرار داشته، متاسفانه کمک های بشر دوستانه سازمان ملل متحد هم برای شصت پنج درصد کل جمعیت کشور، که نان خشک برای خوردن ندارند نمی رسد و حتی از امکانات اولیه برای گرم نمودن خانه های شان در این سرمای کم سابقه زمستان امسال بی بهره اند.
در یک چنین وضعیت فلاکتبار که احتمال هر نوع فاجعه انسانی دور از تصور نیست باز هم تیکه داران و انجوسالاران فاسد با نیرنگ و فریب طرح آموزش آنلاین را مطرح می کنند در حالیکه مردم در چنین شرایط به نان، آب غذا و وسایل گرم کننده ضرورت دارند.
تیکه داران و انجوسالاران دزد ماهر و فاسد که صدها ملیون دالر را از حق تعلیم و تربیه اطفال افغانستان با پروژه های خیالی و با حمایت تاجران سیاسی در دو دهه گذشته دزدیدند.و در یک سال نیم گذشته هم برخی دیگر از این فاسدان با تغیر چهره در حال دزدین اند و به زر اندوزی پرداخته و حالا با پیشنهادات خیالی که امکان تطبیق آن در شرایط کنونی وجود ندارد پشت دروازه های نهاد های بین المللی صف بسته اند تا باردیگر از نام مردم افغانستان زراندوزی نمایند.
سود کلان مالی تاجران سیاسی از فروش افغانستان
در سینه ام فریاد یک نسل پریشان است
فریاد کابل تا به پامیر بدخشان است
زخم تنم سوزان چو زخم غور و پنح پیران
نعش زمین افتاده ام، سان سمنگان است
خوابیده در صد بستر غم قندهار امسال
پر درد همچو بامیان، هلمند و پروان است
لبخند از لب های خوشرنگ هری رفته !
این روز ها دلتنگ، تخار و ارزگان است
کنر ندارد تا کهندژ خواب در چشمش
بیمار آزادی جلال آباد و لغمان است
غم جای لبخند در لبان کشورم جاریست
امسال سال نا به سامانی خراسان است
عتیق جاهد
مارشال فهیم یک شخصیت عیار، با صلابت و نمادی از وطن دوستی بود .
هشتمین سالیاد مارشال افغانستان گرامی باد!
Be the first to know and let us send you an email when Muqawemat Monthly posts news and promotions. Your email address will not be used for any other purpose, and you can unsubscribe at any time.
Send a message to Muqawemat Monthly:
Want your business to be the top-listed Media Company?